چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا

سالمندی پایان راه نیست


سالمندی پایان راه نیست

سالمندی یکی از دوره های حساس زندگی ماست سالمندان هم دقیقا مانند کودکان نیازمند توجه زیادی هستند, پژوهش های انجام شده در مرکز توانبخشی نشان می دهد نزدیک ۴۰ درصد از افرادی که به خانه سالمندان سپرده می شوند, زودتر فوت می کنند

سالمندی یکی از دوره های حساس زندگی ماست. سالمندان هم دقیقا مانند کودکان نیازمند توجه زیادی هستند، پژوهش های انجام شده در مرکز توانبخشی نشان می دهد نزدیک ۴۰ درصد از افرادی که به خانه سالمندان سپرده می شوند، زودتر فوت می کنند.

این درحالی است که اگر این افراد درکنار خانواده خود زندگی کنند از طول عمر و سر زندگی بیشتری برخوردار می شوند.

با این همه آمارهای جهانی سازمان ملل نشان می دهد که تعداد سالمندان جهان درسال های اخیر رو به افزایش بوده است. این امر ضرورت توجه سالمندان را بیشتر می کند. ضمن آن که به علت تغییر شرایط اجتماعی، از جمله گذر از خانواده سنتی به سوی زندگی ماشینی، مرکب از پدر، مادر و فرزندان، سالمندان، دیگر کمتر جایگاه واقعی خود را دارند.

درگذشته بسیاری از پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها درکنار جوان ترها زندگی می کردند و تجربه های خود را دراختیار آنان قرار می دادند و از احترام و کرامت لازم نیز برخوردار بودند. اما هم اکنون قشر سالمند جامعه دچار مشکلات متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستند.

درصد بالایی از سالمندان درکشورهای درحال توسعه دچار مشکلات اقتصادی شدید هستند، هر چند اکثراً درکنار خانواده و درصد کمی نیز بدون هیچ گونه درآمد و تنها زندگی می کنند. اما همان درصد کم مشکلات بسیاری را برای جامعه ایجاد می کند.

این هشداری است که درزمینه مسائل رفاهی و حمایتی سالمندان بیشتر توجه شود تا در آینده با مشکلات قشر سالمند رو به رو نشویم. مسلماً با رشد پدیده کهنسالی درجامعه، این موضوع نیاز به برنامه ریزی کلان و نظارت و اجرا دارد و چنانچه دراین باره برنامه ریزی درستی انجام ندهیم تبدیل به معضلی حل نشدنی خواهد شد.

دانیل سوتالن جامعه شناس با اشاره به این که درجامعه نگرش خوبی نسبت به افراد سالمند وجود ندارد می گوید: نگرش منفی نسبت به سالمندان بر روی عملکرد آنان تاثیر مستقیم می گذارد و متاسفانه درجامعه همان طور که برای بیماری ها، حقوق بازنشستگی و بیمه آنها فکر مناسبی نشده است، اوقات فراغت سالمندان نیز بی برنامه مانده است.

این جامعه شناس مشکلات زنان سالمند را بیشتر می داند و می گوید: درصد بالایی از زنان سالمند به تنهایی زندگی می کنند.

این درحالی است که مردان با مرگ همسرانشان شانس بیشتری برای ازدواج مجدد دارند که این امر در زنان کمتر اتفاق می افتد.

اکثر خانواده ها به خاطر عشق و محبت و احترام سالمند، حاضر نیستند که آنها را به مراکز شبانه روزی بسپارند و در مواردی که این اقدام صورت می گیرد دوست ندارند شناخته شوند. در واقع جایگاه احترام و کرامت به سالمندان بسیار بالاست.

دید غلط برخی افراد نسبت به این قشر موجب شده سالمندی به نوعی بیماری درجوامع تعبیر شود.

سالمندی با از دست دادن توانمندی های جسمی و منزلت اجتماعی همراه است. به گونه ای که افراد به سالمندان به عنوان بیمار نگاه می کنند.

اکثریت سالمندان در شرایط مناسب خانوادگی می توانند زندگی خود را به خوبی اداره کنند اما برای رسیدن به این منظور توجه فرزندان به پدر و مادر سالمند بسیار پر اهمیت و ضروری است. در واقع پس از آرتروز که شایع ترین بیماری سالمندان است می توان به افسردگی اشاره کرد. علت افسردگی سالمندان بیشتر اوقات احساس تنها ماندن و از دست دادن شان و احترام قبلی است.

به دلیل کم شدن روابط خانوادگی و کاهش محبت خانواده ها، برخی از فرزندان، پدران و مادران خود را به خانه سالمندان می سپارند و این موضوع فشار شدید روحی به سالمند وارد می کند.

تحقیقات نشان می دهد که در برخی موارد به علت بیماری و ناتوانی شدید سالمند چاره ای جز سـپردن وی به خانه سالمندان نیست ودر بیشتر موارد سالمندان می توانند درخانه خود و بین فرزندان به خوبی زندگی می کنند و ۴۰ درصد افرادی که به خانه سالمندان سپرده می شوند، زودتر می میرند این درحالی است که اگر این افراد درخانه خود زندگی می کردند طول عمر بیشتری داشتند.

اضطراب و افسردگی درسالمندان به شکل نشانه های جسمی بروز پیدا می کند. زمانی که آسایش مادی و امنیت روانی برای سالمندان فراهم شود بسیاری از نشانه های روان تنی و دردهای جسمی هم کاهش پیدا می کند.

البته دورنمای وضع سالمندان درجوامع امیدبخش و وجود سنت های ملی که احترام به سالمند را مورد توجه قرار داده است عامل بسیار مهمی برای بهبود شرایط سالمندان و حفظ آنان درخانواده است.

وی بر این باور است که سالمندی وضعیتی است که در آینده گریبانگیر همه خواهد شد و جامعه ای که به سالمندان احترام می گذارد جامعه ای است که کودکان فعلی آن زمانی که به سن سالمندی می رسند از توجه به احترام برخوردار خواهند شد.

با این همه، نوع نگاه جامعه نسبت به سالمند و چگونگی آموزش به این قشر نیز نکته قابل توجه است، بی شک برای استفاده از سالمندان در فعالیت های اجتماعی و مشارکت آنان، باید چاره اندیشی کرد، باید درنظر داشت که سالمندی پایان راه نیست، بسیاری از این افراد را می توان به انجمن های اجتماعی به صورت پاره وقت، از تجربیات آنان بهره جست، ضمن این که به اقتصاد آنان کمک می شود و از بروز بیماری زود هنگام نظیر افسردگی نیز جلوگیری خواهد شد.

سزاوار