پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

جوانی قربانی ثروت


جوانی قربانی ثروت

فقر و ثروت, هر دو به منزله بدبختی یا خوشبختی محض نیستند و در واقع هر دو دراین عرصه شکست خورده اند

فقر و ثروت، هر دو به منزله بدبختی یا خوشبختی محض نیستند و در واقع هر دو دراین عرصه شکست خورده اند.

ما در قرن حاضر که به انفجار اطلاعات مشهور است با مشکلات جدی مواجه بوده ایم؛ افزایش آمار طلاق درجوامع شهری، کاهش آمار ازدواج، کاهش امنیت خاطر و بهداشت روانی جوانان و افزایش روز افزون پرخاشگری و خشونت در بین آنها کاملا مشهود است.

همه این مشکلات از یک مساله بنیادین سرچشمه می گیرد و آن هم نگاهی مادی به هستی و به تعبیری نگرش مادی گرایی به زندگی است.

ما دائم به فکر «داشتن های بیشتر» هستیم و با مقایسه با گذشته نه چندان دورمان از نظر مالی وضع بسیار بهتری هم داریم، اما تناقض درهمین جاست.با آن که در برخی از جنبه های زندگی، اوضاع بسیاربهتری پیدا کرده ایم، اما از نظر بهداشت روانی، آرامش خاطر و احساس خوشبختی، با یک بحران جدی روبه رو هستیم.

● درجست وجوی ثروت

آیا پول می تواند ما را به خوشبختی برساند؟ بسیاری از جوانان به این سوال پاسخ مثبت می دهند.

بگذارید این سؤال را به شکل دیگری طرح کنم. آیا اگر پول ما کمی بیشتر شود، ما هم کمی خوشبخت تر می شویم؟ باز هم بسیاری از جوانان جواب مثبت می دهند، اما برخی از ما تردید هم داریم. به هر حال اغلب ما عادت کرده ایم بین پول و خوشبختی و رفاه و آرامش خاطر، رابطه ای مستقیم برقرارکنیم.

تحقیقی در دانشگاه ایلی نویز در این زمینه از میان جوانان و گروه های مختلف اجتماعی آمریکا مشخص شد که اغلب مردم، با هر میزان درآمد و ثروت، از «بی پولی» گله دارند و از آنچه دارند، راضی نیستند. وقتی از آنها پرسیده شد:«فکر می کنید چه عاملی، کیفیت زندگی شما را بهتر می کند؟» اکثرشان پاسخ دادند: ثروت بیشتر.

دراین زمینه آماری ارائه داده که در آن از هر ۲زن یکی، از هر سه مرد، دو نفر و از هرپنج فردی که درسال بیش از ۷۵ هزار دلار درآمد دارند، معتقدند برای خوشبخت بودن باید پولدار بود.دردهه ۱۹۸۰ اغلب آمریکایی ها معتقد بودند اگر درسال، ۵۰هزار دلار درآمد داشته باشند، کاملا خوشبختند. در دهه ۱۹۹۰ این رقم به ۱۰۰ هزار دلار درسال رسید. به نظر می رسد رؤیای آمریکایی های امروز، منحصر شده است به خریدن همه چیز، از جمله خوشبختی حتی کوتاه مدت.

اما واقعیت چیز دیگری است. این واقعیت تلخ چیزی نیست جز این که برخی جوامع در فاصله دهه های گذشته به دلیل مادی گرایی فزاینده دچار نوعی حرص یا بهتر بگویم گرسنگی سیری ناپـذیر شدیم.

تا جایی که براساس یکی از تحقیقات سالانه وزارت آموزش عالی ایتالیایی نزدیک به سه چهارم دانشجویان، به این دلیل ادامه تحصیل می دهند که بتوانند «پول بیشتری به دست بیاورند» و این برای کشوری که قصد دارد تحقیقات و پیشرفت های علمی خود را براساس توانایی های فارغ التحصیلان دانشگاهی خود برنامه ریزی کند، یک فاجعه ملی است.

● ارزش های از بین رفته

چه بر سر ارز ش های ما آمده که پولدار شدن در ردیف اول عوامل ایجاد خوشبختی قرارگرفته است؟ روزگاری سرآمد بودن درحرفه، کمک به کسانی که دچار مشکل شده اند، داشتن خانواده و اداره آن، مفید بودن و امثالهم، دلایل خوشبختی محسوب می شد.

گری کتبری جامعه شناس دانشگاه ایلی نویز گوید: همه امروز «پولدارشدن» به هر شیوه و وسیله ای، عامل خوشبختی قلمداد می شود.

بچه ها می خواهند دکتر، مهندس،وکیل، هنرپیشه یا قهرمان ورزش شوند.مدت هاست که دیگر از نوجوانی نشنیده ام که دوست داشته باشد پلیس یا مامور آتش نشانی باشد. همه می خواهند شغلی داشته باشند که یک شبه به پول واعتبار اجتماعی برسند. برای جوانان، پول یعنی همه چیز.

اما چرا برخی دانشجویان دیگر به مسائلی چون خانواده، اخلاق و مسئولیت اجتماعی اهمیتی نمی دهند؟

مؤسسه آموزشی تحقیقاتی فراش من تحقیق جامعی را در چندین کشور انجام داد که نتایج آن حیرت انگیز بود؛ از جمله این که ایرلندی های فقیر، ۴ برابر مردم ثروتمند آلمان احساس خوشبختی می کردند و از زندگی خود راضی بودند و بلژیکی ها بسیار خوشبخت تر از همسایه های فرانسوی خود بودند. وضع چینی ها هم بهتر از ژاپنی ها بود درحالی که قدرت خرید ژاپنی ها، ۸ برابر قدرت خرید چینی ها بود. گروه هایی که احساس خوشبختی بیشتری می کنند معتقدند رفاه عمومی، بالا رفتن آمار با سوادها و افزایش عدالت اجتماعی و مشارکت مردم در سرنوشت جامعه، بیشتر از پولدار بودن به آنها احساس خوشبختی می دهد.

واقعیت این است که خانواده های فوق العاده کم درآمد درتمام کشورها، احساس بدبختی می کنند، اما هنگامی که سطح معقول و مناسبی از رفاه تامین می شود، افزایش درآمد براحساس خوشبختی نمی افزاید، بلکه اغلب به دلیل مخدوش شدن ارزش هایی که آرامش خاطر و احساس خوشبختی، حول محور آنها شکل می گیرد، نوعی نگرانی و اضطراب ناشی از حرص و زیاده خواهی، بهداشت روانی افراد را تهدید می کند.

واقعیت این است که ما درجریان حرص زدن برای پولدارتر شدن، جوانان خود را قربانی کرده و آنها را درمعرض لجام گسیختگی اخلاقی و خشونت قرار داده ایم. ما برای به دست آوردن پول «هر کاری» را مجاز دانستیم، اخلاق را نادیده گرفتیم. به فردگرایی دامن زدیم و سرنوشت دیگران را بی اهمیت جلوه دادیم.

ترجمه از سزاوار