چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

کدام جوان کدام سینما


کدام جوان کدام سینما

سینما به عنوان رسانه ای تأثیرگذار و پرمخاطب, جایگاه رفیعی در ساختمان مهندسی – فرهنگی یک کشور دارا می باشد

سینما به عنوان رسانه‌ای تأثیرگذار و پرمخاطب، جایگاه رفیعی در ساختمان مهندسی – فرهنگی یک کشور دارا می‌باشد. این امر در کشور ایران نیز یکی از پایه‌های فرهنگی محسوب می‌شود و در واقع، این نقش انکار‌ناپذیری است که سینما از آن برخوردار است و بدین طریق، صاحبان این صنعت فرهنگ‌ساز نیز نقش مهمی در ترویج، اشاعه و تثبیت رفتار، افکار، اندیشه‌ها و منش‌ها دارند و خود حتی به قطب‌هایی در ارائه افکار و نظریات و اندیشه‌ها تبدیل می‌شوند و به مرور زمان، به نوعی، جزء گروه‌های مرجعی محسوب می‌گردند که در تأثیرگذاری و الگوسازی در برابر مخاطبان، مورد توجه قرار می‌گیرند و به عبارتی، عامه مردم و مخاطبان، از طریق سینما، الگوپذیری را در رفتار و منش خویش به کار می‌گیرند و از این مسیر، در دریافت الگوها و افکار آنها که در زندگی اجتماعی یک اصل پذیرفته شده محسوب می‌گردد، نقش ایفا می‌کنند. در این میان، جوانان به خاطر روحیه ویژه خود و آرمان‌خواهی و روحیات خاص خود، نقش بسزایی – چه در الگوسازی و چه در الگوپذیری – ایفا می‌کنند. روند حضور جوانان و تأثیرگذاری آنها در سینما، محور این نوشتار است که در نگاهی گذرا، به آن می‌پردازیم.

جوان و انرژی جوانی، در مفهوم خود، معانی بسیاری را نهفته دارد و در واقع، هنگامی که از جوان و جوانی سخن به میان می‌آید، نشاط، شادابی، خلاقیت و نوآوری، مفاهیمی هستند که در کنار آن، به ذهن می‌آیند و در مجموع، جنبشی را پدید می‌آورد. این امر، هم در روند فیلمسازی جوانان به چشم می‌خورد و هم در نمایش حضور ایشان در صحنه‌ها، به عنوان ستارگان سینما. در فرآیند اول، فیلمساز جوان، فیلمسازی قلمداد می‌شود که دارای تفکرات نو، متفاوت و در عین حال، با شور و نشاط است که اندیشه‌های آرمان‌خواهانه و به نوعی پیشرو خویش را در امر فیلمسازی، پیگیری می‌کند. می‌توان گفت که حضور آنها در این عرصه، کم تحرکی، توقف در اندیشه‌ها، رخوت و نخوت را از آثار گذشته و اشخاصی که بدان می‌پردازند، می‌زداید و باعث تحرک و تقویت جریان‌های پیشین در عرصه فیلمسازی شده و به تعبیری موجب ابداع حرکات جدیدی در آن عرصه خواهد شد. این حرکت، به یقین، باعث صعود سینمای ایران خواهد گردید؛ اگرچه عناصر متعدد دیگری، همچون برنامه مدوّن و برنامه‌ریزی صحیح، تأمین امکانات و منابع مالی مناسب، می‌توانند بر این امر تأثیرگذار باشند و نقصان در هریک از این امور، می‌تواند این جریان را از حالت صحیح خویش خارج کند.

مسئله دیگر، حضور جوانان در عرصه سینما و بازیگری، به عنوان پیشانی و ویترین تحرکات سینمایی است که سال‌هاست دغدغه بسیاری از هنرمندان و اهالی سینما و مسئولان فرهنگی و سینمایی گردیده است.

در حقیقت، دغدغه از آنجا آغاز می‌شود که سینما، نیاز به نیروهای جوانی برای تداوم حضور خود دارد؛ افزون بر این که شادابی و برقرار نمودن ارتباط صحیح با مخاطب، از دیگر انگیزه‌های این حضور است. با این حال، حضور افراد کم تجربه و جویای نام، نوعی بی‌ثباتی ناشی از عدم شناخت کافی از موقعیت موجود را به وجود می‌آورد؛ زیرا جوانان حاضر در این عرصه، خود به الگوهای مطرح در جامعه و در میان مردم بدل می‌شوند و عدم شناخت مناسب و کافی از وضعیت موجود و نیز کم تجربگی و ناپختگی، می‌تواند حاشیه‌های شهرت، بی‌ثباتی اخلاقی و عدم احترام به هنجارهای دینی و اجتماعی را بر اصل حضور، پر رنگتر نماید و بازیگر یا به تعبیر مناسب، ستاره مطرح شده در عالم سینما را در چالشی جدی میان خود او، وضعیت اجتماعی، شهرت و الگوپذیری دیگران از وی قرار دهد و ممکن است برخی به خاطر ناتوانی از درک صحیح موقعیت به وجود آمده، به نوعی دچار خود باختگی شده، به جای بدل شدن به الگوی صحیح، تبدیل به نوعی الگوی ناهنجار اجتماعی شوند که طبیعتاً عوارض و پیامدهایی را برای خود او دیگر افراد الگوپذیر از وی، به همراه خواهد داشت. شاید مناسب باشد که این مسئله را از زاویه‌ای دیگر بنگریم؛ یک بازیگر و به تعبیری ستاره سینما، از آنجا که وعده ناخودآگاه آدمی حضور دارد و آن هم یعنی تصویر، کم کم نوعی رسوخ در ذهن مخاطب را به وجود خواهد آورد که در کنار یک سری فعل و انفعالات روانی، مخاطب، آهسته آهسته او را به عنوان مرجع و الگوی رفتاری خویش برمی‌گزیند و از این رهگذر، چندین مسئله قابل تأمل پدید می‌آید؛ اولاً صحیح بودن این انتخاب به عنوان الگو، کمتر مد نظر قرار می‌گیرد؛ زیرا مخاطب در فعالیت ذهنی خویش، او را می‌پذیرد و آن را باور می‌کند. علاوه بر این، بازیگر با مسئله الگو قرار گرفتن مواجه می‌شود که در ارتباط جدی و وثیق با شخصیت، حالات و رفتار وی می‌باشد و در صورتی که نتواند تعاملی صحیح میان خود و نقشی که در اجتماع از آن خود کرده است – یا به تعبیر مناسبتر، اجتماع به وی عطا کرده است – برقرار کند، دچار دوگانگی شخصیت شده، نمی‌تواند در مسیر پیش آمده، به درستی گام بردارد و از این منظر دچار کاستی‌هایی خواهد شد که خواه ناخواه در میان اطرافیان و جامعه طرفداران وی، تأثیر نامطلوبی برجای خواهند گذاشت.

در کنار مسئله الگو قرار گرفتن، مسائلی همچون جذابیت‌های کاذب چهره، لباس، رفتار، تکیه کلام‌ها و ... قرار دارند که در امر الگوپذیری، به شدت مخاطبان را تحت‌الشاع قرار خواهند داد. در واقع، در خصوص موضوع الگوپذیری مخاطبان، مسئله به گونه‌ای بروز خواهد کرد که بازیگر و ستاره سینما به جهت موقعیت خود و با عدم درک صحیح از شخصیت خویش، فرهنگ بومی خود و رفتار اجتماعی مناسب، گرته‌برداری رفتاری، اخلاقی و ظاهری از فرهنگ بیگانه، الگو قرار می‌گیرد و بدین ترتیب، به مرجع رفتاری برای مخاطبان تبدیل می‌شود و در واقع، به جای ارائه فرهنگ رفتاری مناسب با جایگاه خویش، اشاعه‌گر ناهنجاری‌ها و رفتارهای غیر اجتماعی می‌گردد. به این مسائل، باید نکته‌ای زمینه‌ای را نیز افزود که سینمای ایران از آنجا که به شدت به سرمایه تهیه‌کنندگان بخش خصوصی متکی است، میزان آزمون و خطرپذیری عرصه‌های جدید، در آن بسیار پایین است. از این رو، تهیه کنندگان فعال در این عرصه نیز علاقمندند که الگوهای امتحان پس داده تجاری را در راستای جذاب بیشتر آثار خویش، با ویژگی‌های ظاهری، همچون جذابیت چهره بازیگران، همراه کنند و از این طریق، میزان ارتباط اثر خود را با مخاطبان، افزایش دهند! به هر حال، هرچند حضور جوانان در سینمای ایران و به ویژه جوان‌گرایی، می‌تواند برخی سنت‌ها را تحت الشعاع قرار دهد، اما در عین حال، برکاتی نیز دارد و با کم کردن آسیب‌های این حضور و افزایش آگاهی و دانش، در کنار این فعالیت، می‌توان امیدوار بود که سینما در مسیر بالندگی و پویایی قرار گیرد.

آسیب‌هایی که در کنار حضور فعال جوانان در سینما، به ویژه در عرصه بازیگری می‌توان از آنها نام برد و توجه به آنها ضروری است، عبارتند از: اشاعه دنیاگرایی، تجمل و فخرفروشی، باری به هر جهت بودن و ... که همه می‌توانند ناشی از عدم آگاهی کافی از جایگاه و موقعیت فرد باشند. نادیده انگاشتن سنت‌ها و عدم ارتباط با گذشته چه در دریافت تجربیات و چه در درک سنت‌ها نیز از آن جمله است که می‌تواند از خصوصیات کم‌مایه شخصیتی و عدم آشنایی با موقعیت اجتماعی به وجود آمده، ناشی شود. نمی‌توان انکار کرد که بسیاری از این موارد، در راستای حضور جوانان، با ارائه برنامه‌ای دقیق و مناسب و آموزش در عین تعهد به رفتارهای اجتماعی و سنت‌های این مرز و بوم، قابل پیشگیری و اصلاح هستند که این امر، می‌تواند در عرصه حضور جوانان، چشم انداز پویایی و تحرک و استقرار سینما، با ویژگی‌ای مخصوص به این مرز و بوم را ترسیم کند.

● مورفی کیه؟ قانون مورفی چیه؟

آیا دقت کرده‌اید هنگامی که به یک همایش مهم دعوت می شوید و یا وقتی در حال ارائه پیش‌نویس برنامه ای به مدیر خود می باشید، اغلب اتفاق هایی ناخواسته روی می‌دهد که تا قبل از آن، در هیچ یک از آزمایش ها خود را نشان نداده و باعث اخلال در برنامه می شود؟ هر روز غذا میل می کنید و ذره ای به روی لباستان نمی‌ریزد؛ اما روزی که می خواهید با لباس تمیز به جایی بروید، مقداری از سس غذا روی لباستان می ریزد. اغلب دوستان در این شرایط می گویند: بازهم قانون مورفی اجرا شد.

قانون مورفی (Murphy۰۳۹;s Law) در حالت کلی می گوید: «اگر قرار باشد چیزی خراب شود، می شود». ریشه این قانون، به سال ۱۹۴۹ و یکی از پایگاه های هوایی در آمریکا به نام Edwards Air Force Base بر می گردد. کاپیتان ادوارد در حال کار روی یکی از پروژه های پایگاه هوایی بود که ناگهان مدیر پروژه متوجه شد که سیم‌های یکی از مبدل‌های الکترو‌مکانیکی، به صورت اشتباه نصب شده است در این حالت، مدیر پروژه با عصبانیت به مورفی گفت: این دیگر چه وضعی است؟

مورفی در جواب گفت: اگر قرار باشد این سیستم مشکل داشته باشد، حتماً مشکل خواهد داشت.

پس از آن، مدیر پروژه در یکی از صفحات دفترچه کنترل پروژه خود قانونی به نام مورفی را با همین مضمون یادداشت کرد و چندی بعد، یکی از پزشکان مدیر این پایگاه، در حال انجام مصاحبه مطبوعاتی، علت پیشرفت پروژه خود را مدیون قانون مورفی اعلام کرد و بر اساس این قانون، تمام شرایط نامحتمل را برای شکست پروژه در نظر گرفت. با توجه به این که محصولات صنعت هوایی، باید دارای ضریب اطمینان و امنیت کاری بالا باشند، از آن به بعد، در تولید و ساخت این محصولات تمام شرایط غیر محتمل در نظر گرفته می شد و از آن به بعد قانون مورفی، شهرت جهانی پیدا کرد و به تدریج، تفسیرهای زیادی راجع به این قانون، توسط مدیران و مهندسان ارائه شده است که در زیر، نمونه هایی از آنها را می خوانید:

● قوانین عمومی

- هیچ کاری به آن سادگی که به نظر می آید، نمی‌باشد.

- تمام کارها، بیشتر از آن چیزی که شما فکر می کنید، وقت می گیرند.

- اگر احتمال این که چند پدیده با هم رخ دهند و باعث خرابی سیستم شوند، خیلی کم باشد، هنگامی که شما نیاز دارید سیستم درست کار کند، این پدیده ها با هم رخ خواهند داد.

- هر راه‌حلی که برای مشکلات ارائه می شود، خودش مشکلات جدیدی را به وجود می آورد.

● قوانین نظامی

- هرگز یک سنگر را با کسی که از تو قوی‌تر است، تقسیم نکن.

- اگر افسر مافوق تو را می بینید، پس دشمن هم تو را می بیند.

- اگر در جبهه داری خوب پیشرفت می کنی، حتم به سمت دام دشمن می روی.

- اگر نیاز داری که همین الآن با افسر مافوق خود صحبت کنی، یک چرت بزن.

● قوانین تکنولوژی

- منطق، عبارت است از یک روش سیستماتیک برای رسیدن به یک نتیجه غلط.

- تمامی اکتشافات و اختراع های بزرگ دنیا، بر اثر اشتباه به وجود آمده‌اند.

- مهمترین ایمیلی را که می‌خواهی بگیری، گم می شود.

- اگر یک برنامه رایانه‌ای به درد نخورد، باید آن را مستند کرد.

- اگر یک برنامه رایانه‌ای مفید باشد، باید آن را عوض کرد.

- در اجرای پروژه، مهم نیست چقدر منابع در اختیار داری؛ به هر حال، کم است.

آنچه از نظر شما گذشت، نگاهی بود به قانون مورفی و به اصطلاح خودمانی، بند و بیل‌های عمومی و نظامی و تکنولوژیک؛ اما یک قانون الهی و اسلامی می‌گوید: «لیس للانسان الا ما سعی» و یک ضرب المثل ایرانی هم می‌گوید: «خواستن، توانستن است». فرهنگ اسلامی - ایرانی به تو می‌گوید: وقتی تو اراده کنی، قانون مورفی هم حرف مفتی بیش نیست!

وحید حیاتی