پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

روزهای تعیین کننده زندگی


روزهای تعیین کننده زندگی

جسم انسان بدون ورزش, ضعیف و لاغر و بی قدرت خواهد بود هر کسی باشید, هرچه بنیه قوی و نیرومند داشته باشید, اگر ورزش نکردید و خوردید و خوابیدید, بدن, ضعیف می ماند شکی در این نیست همچنانی که اگر ورزش نکنید, بدن شما آن رشد لازم را نمی کند زیبایی هایی هم دارد که ورزش آنها را آشکار خواهد کرد بدون ورزش, نمی شود

● تمام عبادات برای این است که تربیت بشویم و پیش برویم

جسم انسان بدون ورزش، ضعیف و لاغر و بی‌قدرت خواهد بود. هر کسی باشید، هرچه بنیه قوی و نیرومند داشته باشید، اگر ورزش نکردید و خوردید و خوابیدید، بدن، ضعیف می‌ماند؛ شکی در این نیست؛ همچنانی که اگر ورزش نکنید، بدن شما آن رشد لازم را نمی‌کند؛ زیبایی‌‌هایی هم دارد که ورزش آنها را آشکار خواهد کرد؛ بدون ورزش، نمی‌شود. روح شما هم عیناً همین طور است؛ بدون ورزش، بدون تمرین و ریاضت، ممکن نیست شما قوی بشوید.

ای بسا انسان‌هایی هستند با جسم‌های نیرومند و زیبا؛ ولی با روح‌هایی لاغر، زشت، ناتوان و ضعیف؛ این، به درد

نمی‌خورد. تمام عبادات برای این است که ما ورزش کنیم؛ تربیت بشویم و پیش برویم؛ البته باید عبادات را شناخت. عبادات هم جسم و روحی دارند. جسم عبادات، به تنهایی کافی نیست. نماز را که انسان بخواند، ولی در حال نماز، توجه به خود ذکر نداشته باشد، ملتفت نباشد که چه می‌گوید و با چه کسی حرف می‌زند، مضامین نماز را به کلی از روی غفلت ادا بکند، این نماز، نماز بی‌فایده‌ای است.۱

● تعیین کننده‌ها در زندگی

در عمر شما، گاهی بعضی از روزها و بعضی از ساعت‌ها و بعضی از سال‌های کوتاه، تعیین کننده بوده است؛ مثلاً اگر در دورانی که می‌توانستید تحصیل کنید، تحصیل کرده باشید، سرنوشت شما یک چیز است و اگر نکرده باشید، یک چیز دیگر است. اگر ورزش کرده باشید، سرنوشتتان یک چیز است و اگر نکرده باشید، یک چیز دیگر است. چنانچه در جوانی، رعایت اخلاق و تهذیب نفس کرده باشید، سرنوشتتان یک چیز است و اگر نکرده باشید، چیز دیگر است. در عمر ملت‌ها نیز همین طور است.۲

● تعلیم و تزکیه با هم

«وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه». خدای متعال، پیغمبر را فرستاد؛ تا او تعلیم بدهد و تزکیه کند.

بنابراین، تعلیم و تزکیه با یکدیگر است. این دو را از هم جدا نکنید. این باور که هر کسی وارد میدان علم شد، به‏طور طبیعی بایستی از فضیلت و معنویت و اخلاق کناره بگیرد، فکری کاملا غلط و وارداتی و متکی به پیشینه‏ای است که در اروپای مسیحی به‏ وجود آمد و به کلی با محیط اسلامی و با فهم و تعالیم اسلامی، سازگار نیست؛ چرا که اگر دانشمند، با فضیلت و با اخلاق باشد، در هر رشته‏ای، از آن می‏توان امید برای اعتلای بشریت و اعتلای کشور خودش داشت. این دانشمند، هدف‏ها را هدف‏های ارزشمند می‏کند و حرکتش حرکت به نفع انسانیت و به نفع عدالت و به نفع فضیلت و در جهت مقابلِ نابسامانی‏های عجیب دنیای امروز خواهد شد. شما سعی کنید این‏جور دانشمندانی در آینده باشید و هدف خودتان را این مسائل قرار دهید؛ انسان‏هایی باشید که می‏توانند چرخ دنیا را در جهت درست، به حرکت دربیاورند. این را برای خودتان هدف قرار دهید و این، ممکن است؛ البته باید کارهای مقدماتی فراوانی برای رسیدن به آن هدف انجام بگیرد.۳

● دوره جوانی، دوره توانایی است. این توانایی در چه چیزهایی باید به کار برود؟

به اعتقاد من، باید عمدتاً در تحصیل علم، در ایجاد صفای نفس و روحیه تقوا در خود و ایجاد نیروی جسمانی در خود - که ورزش باشد – به کار رود. این سه مورد، عمده است؛ یعنی اگر در یک جمله کوتاه از من بپرسند که شما از جوان چه می‌خواهید؟ خواهم گفت: تحصیل، تهذیب و ورزش. من فکر می‌کنم که جوانان باید این سه خصوصیّت را دنبال کنند.

تحصیل، اعم از تحقیق و کارهای علمی هم هست؛ چون این نیرو در جوانان هست؛ بایستی در کار تحصیل علم، خیلی تلاش کنند. امروزه آن طور که شنیده‌ام، در دانشگاه‌ها جوانان خیلی گُرده زیر بار کار علمی سخت نمی‌دهند. این، چیز خیلی خوبی نیست. چطور ما به جوانی که تحصیل علم نمی‌کند، دوره دبیرستان را متوقّف گذاشته و به دانشگاه

نمی‌رود، توصیه می‌کنیم که برو درس بخوان؛ اما به آن دانشجویی که در دانشگاه کار علمی سخت نمی‌کند، توصیه نکنیم که کار علمی بکن؟ واقعاً بیاید دانشگاه چه کند؟ باید به دانشگاه بیاید که علم، پیشرفت کند. به نظرم می‌رسد که جوانان بایستی در کار تحصیل علم، حقیقتاً از نیروی جوانی‌شان مایه بگذارند.۱

هر کاری هم بخواهید بکنید، در دوران جوانی می‌شود کرد؛ یعنی در هر سه زمینه - هم در زمینه علمی، هم در زمینه تهذیب نفس، هم در زمینه ورزش - باید در جوانی کار کنید؛ البته همه می‌دانند که در دوره پیری، ورزش این قدر تأثیری که در دوره جوانی دارد، ندارد؛ اما غالباً تهذیب نفس را نمی‌دانند. خیال می‌کنند انسان باید بماند؛ پیر که شد، عبادت و تهذیب نفس کند؛ در حالی که آن وقت تهذیب نفس، مشکل و گاهی محال است. در دوره پیری، تهذیب نفس، سخت است؛ اما در دوره شما - در دوره جوانی - تهذیب نفس، خیلی آسان است. به هرحال، جوانان این سه کار را باید جدّی بگیرند.۲

گاهی با خود فکر می‏کنم جوان که در بهترین اوقات عمر خود به سر می‏برد؛ اگر بخواهد سرمایه‏ای را به دست بیاورد که موفقیت دنیایی و آخرتی او را تضمین کند، دنبال چه چیزی باید باشد؟

سؤال مهمی است؛

▪ اولاً مورد نظر، موفقیت‏های دنیایی و اخروی است -جسم و جان، فکر و دل-

▪ ثانیاً این سؤال، مخصوص به یک دسته از جوان‏ها هم نیست.

پاسخی هم که به ذهن من می‏رسد، باز مخصوص یک دسته از جوان‏ها نیست؛ یعنی این جور نیست که فرض کنیم این پاسخ، مخصوص جوان‏های کاملا متدین و متعبد است؛ نه، حتی اگر جوانی را فرض کنیم که از لحاظ تعبد و تدین، در رتبه خیلی بالایی هم نباشد، باز این پاسخ درباره او صدق می‏کند؛ حتی اگر فرض کنیم جوانی را که در برخی عقاید خود مشکلی هم داشته باشد، باز این پاسخ درباره او صدق می‏کند.

جوابی که من به آن رسیده‏ام، این یک کلمه است: «تقوا»! اگر جوان، در دوره جوانی سعی کند تقوا داشته باشد - با همان تعریفی که در فرهنگ دینی و قرآن از تقوا شده است - بزرگ‏ترین سرمایه را - هم برای درس، هم برای فعالیت‏های سازندگی، هم برای عزت دنیوی، هم برای به دست آوردن دستاوردهای مادی و هم برای معنویت، اگر اهل معنویت است - به دست آورده است.

حتی برای آن آفاق بسیار دور و درخشان معنویت هم که معمولاً آدم‏های متوسط، قدری از آن آفاق، دور هستند -آفاق عرفانی و معنوی و همان چیزهایی که در کلمات عرفا و بزرگان و اهل عشق معنوی هم به آن‏ها اشاره شده است- تقوا سرمایه است.۳

پی نوشت:

۱. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با اقشار مختلف مردم (روز سی ام ماه مبارک رمضان)، ۰۶.۰۲.۱۳۶۹.

۲. از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با فرمانده و جمعی از پرسنل نیروی هوایی ارتش، ۱۸.۱۱.۱۳۷۵.

۳. از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان نخبه و دانشجویان، ۵.۷.۱۳۸۳.

پی نوشت:

۱. از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جوانان به مناسبت هفته جوان، ۰۷.۰۲.۱۳۷۷.

۲. از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با جوانان به مناسبت هفته جوان، ۰۷.۰۲.۱۳۷۷.

۳. از سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار با تشکل‏های مختلف دانشجویی دانشگاه‏های تهران، ۲۴.۱۰.۱۳۷۷.