سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

شعر عاشورا (مـ شوریده ـ سید مهدی نژادهاشمی)


شعر عاشورا (مـ شوریده ـ سید مهدی نژادهاشمی)

شعله به عالم زده سوگ تو ای سر جدا
شور بپا می کند خون تو در نینوا
ماه جهان را کِشد ظلم به مسلخ کنون
قلب مرا می کند درد از این ماجرا
عشق فراموش شد حرمت قرآن شکست
بار دگر می برد بر سر(( …

شعله به عالم زده سوگ تو ای سر جدا

شور بپا می کند خون تو در نینوا

ماه جهان را کِشد ظلم به مسلخ کنون

قلب مرا می کند درد از این ماجرا

عشق فراموش شد حرمت قرآن شکست

بار دگر می برد بر سر(( نی)) آیه را

شرم به روی شما – شرم گریبان درید

مرگ به نیرنگتان کوفه ندارد وفا

باده و پیمانه را ریخت زمین ناگهان

دست ندارد ببین ساقی میخانه ها

رنگ زمین سرخ شد ، میکده آتش گرفت

سوخت زمین با زمان سوخت جهان پا به پا

عرش بنالد غمین ، مویه کند آسمان

خم شده پشت زمین از غم مولای ما

منتظرم ای خدا اذن دهی یا حسین

از غل تن خسته شد بنده ی حُرّ شما

عاشق شوریده ام عشق امامم حسین

بار دگر می کشد دست مرا کربلا

((محرم))

خلائق خاک بر سر جملگی زاری کنید

محرم ماه خون آمد عزاداری کنید

ز خاک نینوا فریاد می خیزد چنین

حسینم یار می خواهد- وفاداری کنید

نمی بینید مسلخ می کشاند ماه را

مسلمانان بپاخیزید و یک کاری کنید

به دشت کربلا هر روز می پیچد بلند

کجا هستید شیران تا فداکاری کنید

اگر این خاک عصیانگر عطش دارد کنون

فدا سازید تن را- خون بها جاری کنید

چه گویم چون زبان الکن و قاصر از بیان

ندارد تاب گفتن خویشتن داری کنید

اگر در غربت میدان رزمش نیستید

به اشک چشمها از دین نگهداری کنید

از این اندوه باید گفت در اشعار باز

نمی گنجد در این شعرم شما یاری کنید .

م- شوریده (سید مهدی نژادهاشمی )

سید مهدی نژاد هاشمی