دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

عبداللّه بن حسن(ع)


عبداللّه بن حسن(ع)

عبدالله اصغر فرزند امام حسن(ع)، خردسالترین شهید کربلاست. مادر او دختر سلیل بن عبدالله بجلی بود که برخی نامش را رمله آورده‌اند. وی در حادثه عاشورا هنوز به سن بلوغ نرسیده بود و …

عبدالله اصغر فرزند امام حسن(ع)، خردسالترین شهید کربلاست. مادر او دختر سلیل بن عبدالله بجلی بود که برخی نامش را رمله آورده‌اند. وی در حادثه عاشورا هنوز به سن بلوغ نرسیده بود و در خیمه زنان نگهداری می‌شد.

بر خلاف نقل معروف نابالغ بودن عبداللّه بن حسن، دو منبع متاخر نوشته‌اند که امام حسین (ع)، دخترش سکینه (س) را به عقد ازدواج عبدالله بن حسن (ع) درآورده بود.

شهادت عبدالله بن حسن (ع) به دو شکل نقل شده است: الف) وقتی شمر بن ذی الجوشن با نیروهای پیاده پس از عقب نشینی دوباره به سوی امام حسین (ع) هجوم آورد، عبداللّه از خیمه بیرون دوید و به سوی عمویش حرکت کرد. زینب (س) او را گرفت و امام (ع) هم فرمود: خواهرم او را نگه دار، ولی عبداللّه به خیمه برنگشت و گفت: «به خدا قسم هرگز از عمویم جدا نخواهم شد.»

در آن هنگام ابجر بن کعب و به قولی حرملهٔ بن کاهل شمشیر خود را بر امام (ع) فرود آورد. عبداللّه گفت: وای بر تو‌ای فرزند زن ناپاک! آیا می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ و دست خود را سپر قرار داد که قطع شد و به پوست آویخت او فریاد «یا عمّاه، یا اُمّتاه، یا امّاه» برآورد و حسین (ع) وی را به سینه چسباند و فرمود: «برادرزاده شکیبا باش که خیر است و خداوند تو را به پدران پاک و نیکوکارت، رسول خدا(ص)، علی بن ابی طالب (ع)، حمزه، جعفر و حسن بن علی (ع) که درود خداوند بر آنان باد ملحق خواهد ساخت.» برخی اضافه کرده‌اند: ناگاه حرملهٔ بن کاهل تیری به سوی وی پرتاب کرد و او را در دامن عمویش به شهادت رسانید.

حمید بن مسلم – وقایع‌نگار لشکر عمرسعد - گوید: شنیدم که امام حسین (ع) می‌گفت: خداوندا آنها را از باران رحمت خویش و برکت‌های زمین محروم فرما و به جان هم بینداز و ولایتداران را از آنها خشنود نگردان! زیرا پس از دعوت از ما در وعده یاری ما بر ما تاختند و ما را کشتند.

ب) عده دیگری از مقاتل شهادت او را پس از پیکار در صحنه کارزار گفته‌اند. «الفتوح» می‌نویسد: پس از شهادت عون بن عبداللّه جعفر، عبداللّه بن حسن (ع) عازم میدان شد. چهره‌اش چون ماه تابان بود. پیراهن و شلواری بر تن و شمشیری برّان در دست داشت، و این گونه رجز می‌خواند:

اِنْ تُنکِرُونی فَاَنا فَرْعُ الْحَسَن

سِبْطُ النَّبِی المُصْطَفی المُوتَمَن

هَذَا حُسَیْنٌ کَاَسیرٍ مُرْتَهَن

بَیْنَ اُناسٍ لا سُقُوا صَوْبَ المُزن

اگر مرا نمی‌شناسید، من فرزند حسنم، نواده پیامبر برگزیده و امین.

این حسین است؛ که در میان مردمی که خدایشان از باران سیراب نگرداند، چون اسیری گرفتار شده.

خوارزمی، رجز دیگری برای عبداللّه بن حسن (ع) نقل کرده است:

اِنْ تُنْکِرُونی فَاَنا ابْنُ حَیْدَرَه

ضِرْغامُ آجامٍ وَلَیْثُ قَسْوَرَه

عَلَی الاعادِی مِثْلُ رِیحٍ صَرْصَرَه

اَکِیلُکُمْ بِالسَّیْفِ کَیْلُ السَّنْدَرَه

اگر مرا نمی‌شناسید، من فرزند حیدرم؛ چون شیر بیشه‌ نترس و دلیرم.

بر دشمنان همچو توفانم و آنان را قتل عام خواهم کرد.

عبداللّه پس از کشتن ۱۴تن از دشمنان، سرانجام به وسیله هانی بن شبیب حضرمی به شهادت رسید. هنگام شهادتش امام حسین (ع) خطاب به او و دیگر اهل بیت فرمود:‌ای فرزندم و‌ای همه خاندانم صبر کنید. به خدا سوگند، پس از امروز هیچ گاه سختی و ناگواری نخواهید دید.

به نقل مقاتل، امام(ع) در شهادت ۳ نفر بسیار ناراحت شد: برادر علمدارش عباس(ع)، حبیب بن مظاهر و همین عبدالله بن حسن(ع).

در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه و نیز زیارت رجبیّه بر او درود فرستاده شده و نام قاتلانش آمده است.