جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سفارش خدا به پیامبران


سفارش خدا به پیامبران

توصیه های حضرت حق به پیامبران گاهی خطاب به همه ی آنان و گاهی به فردی خاص است بخشی از این توصیه ها در قرآن مجید است , مانند توصیه به عفو و گذشت , دوری جستن از انتقام بی مورد , فرو خوردن خشم , نیكی با دیگران و

در میان توصیه های حضرت حق به پیامبرانش ، بیشترین توصیه ای كه به چشم می خورد ، توصیه به حسنات اخلاقی است ; زیرا ظهور حسنات اخلاقی در افق وجود انسان سبب خوشبختی او در دنیا و آخرت و عامل جذب مردم به پاكی ها و نیكی هاست .

همه ی پیامبران توصیه های حضرت حق را با دل و جان پذیرفتند و حقایق سفارش شده را بر صفحه ی نفس ثابت و استوار نمودند و هر عاقل منصفی را به خاطر آراسته بودنشان به حسنات اخلاقی به خود و آیین نجات بخششان جذب كردند .

توصیه های حضرت حق به پیامبران گاهی خطاب به همه ی آنان و گاهی به فردی خاص است . بخشی از این توصیه ها در قرآن مجید است ، مانند : توصیه به عفو و گذشت ، دوری جستن از انتقام بی مورد ، فرو خوردن خشم ، نیكی با دیگران ، انفاق ، صدقه ، رعایت حق ایتام و مساكین و مستضعفان ، اصلاح میان مردم ، دعوت به صلح و آشتی و آرامش و اتحاد و وحدت ، پیروی از حق ، حركت در راه راست ، امر به معروف و نهی از منكر ، مشورت با اهل عقل و درایت ، رعایت حقوق همسایه و دوست و زیردست ، داوری به عدالت ، رعایت ادب ضیافت و میهمانی ، تشویق به كار خیر و برّ و احسان ، رعایت حقوق اسیران و بردگان و پرهیز از ستم و تجاوز .

بخشی از توصیه های حق در احادیث قدسی است از این قرار است:

۱) ورع

یَا أحمد ! عَلَیكَ بِالوَرَعِ ، فَإنَّ الوَرَعَ رأسُ الدِّینِ وَوَسَطُ الدّینِ وآخَرُ الدِّینِ . إنَّ الوَرَعَ یُقَرِّبُ العَبدَ إلَی اللهِ تَعالَی . . .(۱) .

ای احمد ! بر تو باد به ورع و اجتناب از گناه و حفظ خود از فساد ; زیرا ورع سرِ دین و وسط دین و پایان دین است . بی تردید ورع انسان را به خدای بزرگ نزدیك می كند .

در روایتی دیگر آمده است :

سُئِلَ أمیرُالمُؤمنین (علیه السلام) مَا ثَبَاتُ الإیمانِ ؟ فَقَالَ : الوَرَعُ . فَقِیلَ لَه مَا زَوالُهُ ؟ قَالَ : الطَّمَعُ(۲) .

از امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرسیدند : مایه ی استواری و پابرجایی ایمان چیست ؟ فرمود : اجتناب از گناه و پرهیزكاری ، به حضرت گفتند : سبب نابودی ایمان چیست ؟ فرمود : طمع .

حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود :

عَلَیكُم بِالوَرَعِ وَصِدقِ الحَدِیثِ وَأداءِ الأمانَهِٔ وَعِفَّهِٔ البَطنِ وَالفَرْجِ(۳) .

بر شما باد به پرهیزكاری و اجتناب از گناه و راستی در گفتار و ادای امانت و پاك نگاه داشتن شكم و شهوت از حرام .

رعایت ورع و اجتناب از گناه در همه ی شؤون زندگی سبب بیرون آمدن از حجاب هایی است كه مانع پرواز انسان به سوی مقام قرب و عامل محروم ماندن انسان از دیدن انوار جلال و جمال و علت نرسیدن به مقام كمال و دور ماندن از تحقق آرزوها و آمال واقعی است .

برداشته شدن هر حجابی سبب درك و كشف حقیقتی است كه پیش از آن برای انسان نمودار و نمایان و قابل دیدن نبود . حجاب معنوی بدترین و ضخیم ترین پرده ای است كه دیده ی باطن عبد را از مشاهده ی جمال حضرت ربّ مانع می شود .

این حجاب ها از دلبستگی های بی مورد و وابستگی های بی حكمت و ارتباط های خالی از بصیرت به امور فریبنده ی مادی به صورت ، زیبا و به حقیقت ، دیو سیرت به وجود می آید و هر یك از این حجاب ها سبب روی كردن انسان به گناهی یا گناهانی است كه عاقبت و پایان آن گناهان غضب حق و آتش سوزان دوزخ است .

باشد نجات نمی یابد ، زاهدان هم جز با ورع به نجات نمی رسند(۴) .

خدای عزیز ورع را مایه ی كمال و سرمایه ی جمال و لباس جلال و سر ایمان و ستون دین و چون كشتی نجات بخش خوانده است ، بر ماست كه از این حسنه ی اخلاقی و زیور باطنی استفاده كنیم و توشه ای قابل توجه برای آخرت خود از بركت آن فراهم آوریم .

۲) احترام به محتاج و فقیر

خدای مهربان در یكی از توصیه هایش به موسی بن عمران فرمود :

أكرِمِ السائِلَ إذا أتاكَ ، بِرَدّ جَمیل أو إعطَاء یَسِیر(۵) .

به درخواست كننده ی نیازمند ، با رد كردنش به صورتی زیبا ـ اگر مالی نداری ـ یا پرداخت به او ـ گرچه به مالی اندك ـ احترام بگذار و او را گرامی دار .

ثروت و مال در حقیقت امانتی از سوی خدا در اختیار انسان است تا انسان از آن مال احتیاجات و نیازهای خود را برآورده كند و به اندازه ی مسكن و پوشاك و خوراك و مركَب و مخارج ضروری دیگر از آن استفاده نماید و مازاد بر آن را به صورت انفاق ، صدقه ، زكات ، خمس به نیازمندان آبرودار و اقوام فقیر و از كار افتادگان و ایتام تهی دست بپردازد . بخل در پرداخت مال امری بسیار ناپسند و مذموم و موجب شقاوت و سبب دچار شدن انسان به آتش دوزخ است(۶) .

حضرت علی (علیه السلام) درباره ی بهترین اموال می فرماید :

أفضَلُ المالِ مَا وَقی بِه العِرضُ وَقُضِیَت بِهِ الحُقوقُ(۷) .

برترین مال ، مالی است كه آبروی انسان به آن حفظ شود و به وسیله ی آن حقوق الهی و مردم ادا گردد .

أفضلُ الأموال أحسنُها أثراً عَلَیك(۸) .

برترین اموال خوش اثرترین آنها بر تو است .

امام صادق (علیه السلام) فرمود :

المَالُ مَالُ اللهِ ، جَعَلَهُ وَدائِعَ عِندَ خَلْقِهِ ، وَأمَرَهُمْ : أن یَأْكُلُوا مِنهُ قَصْداً وَیَشْرِبُوا مِنهُ قَصْداً وَیَلْبِسُوا مِنهُ قَصداً وَیَنْكِحُوا مِنهُ قَصداً وَیَرْكِبُوا مِنهُ قَصداً ; فَمَن تَعَدّی ذَلِك كَانَ مَا أكَلَهُ حَراماً وَمَا رَكِبَهُ مِنْهُ حَراماً(۹) .

مال ، مال خداست ، آن را نزد آفریده هایش به امانت نهاده ، و آنان را فرمان داده : از آن مال در حدّ میانه و بدون افراط و تفریط بخورند و بیاشامند و بپوشند و ازدواج كنند و بر مركب سواری بنشینند ; پس كسی كه از حد میانه در مصرف مال تجاوز كند ، آنچه از آن می خورد و بر آن سوار می شود حرام است .

حضرت علی (علیه السلام) درباره ی بدترین اموال می فرماید :

شرّ الأموَالِ مَا لَم یُغْنِ عَن صاحِبِه(۱۰) .

بدترین اموال ، مالی است كه غضب و عذاب خدا را از صاحبش برطرف نكند .

شَرّ المالِ مَا لَم یُنْفِقُ فِی سَبِیلِ اللهِ مِنهُ وَلَم تُؤدّ زَكاتُه(۱۱) .

بدترین مال ، مالی است كه از آن در راه خدا انفاق نشود و زكاتش را نپردازند .

حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سبب دوام و بقای مال را هزینه كردن آن در راه خدا و رفع نیاز نیازمندان می داند :

مَن كَثُرَتْ نِعَمُ اللهِ عَلیهِ ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النّاسِ إلَیهِ ; فَمَنْ قَامَ للهِ فِیها بِمَا یَجِبُ فِیهَا عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَالبَقَاءِ ، وَمَن لَم یَقُم فِیهَا بِمَا یَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوالِ وَالفَنَاءِ(۱۲) .

كسی كه نعمت خدا بر او زیاد شود ، نیازمندی های مردم به او زیاد می گردد ; پس كسی كه به پرداخت آنچه در مال واجب است برخیزد ، مال را در معرض دوام و بقا قرار داده و كسی كه به پرداخت آنچه در مال واجب است اقدام نكند ، آن را در معرض زوال و نابودی گذاشته است .

۳) مایه های تقرب به خدا

حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود :

خدای متعال به موسی وحی كرد : بی تردید چیزی عبد را محبوب تر از سه چیز نزد من ، به من نزدیك نمی كند . موسی گفت : آن سه چیز كدام است ؟ فرمود : زهد و بی رغبتی به دنیا ، و اجتناب از گناهان ، و گریه از بیم من . موسی گفت : برای كسی كه این سه حقیقت را به كار گیرد چیست ؟ خدا فرمود : حكومت و تفویض هركاری را در بهشت برای زاهدان قرار می دهم و همه ی مردم را نسبت به اعمالشان بازرسی می كنم ، ولی پرونده ی اجتناب كنندگان از گناه را تفتیش نخواهم كرد ، اما گریه كنندگان در رفیق اعلایند و كسی با آنان در این مقام شریك نخواهد بود(۱۳) .

خدای مهربان در وصیتی به موسی (علیه السلام) فرمود :

یَابنَ عِمرانَ ! هَب لِی مِن قَلبِكَ الخُشُوعَ وَمِن بَدنِكَ الخُضُوعَ وَمِن عَینَیكَ الدُّمُوعَ فِی ظُلَمِ اللَّیلِ وَادْعُنی فَإنّكَ تَجِدُنِی قَرِیباً مُجِیباً(۱۴) .

پسر عمران ! برای من در تاریكی های شب از دلت خشوع و از بدنت فروتنی و از دو دیده ات اشك بیاور و مرا بخوان كه بی تردید مرا نزدیك و اجابت كننده خواهی یافت .

حضرت امام باقر (علیه السلام) می فرماید : موسی بن عمران از پروردگار درخواست وصیت و سفارش كرد و گفت : پروردگارا ! مرا سفارش و وصیت كن . خطاب رسید : تو را به توحید و عبادت خود سفارش می كنم . باز گفت : پروردگارا ! مرا سفارش و وصیت كن . سه بار جواب آمد تو را به توحید و عبادت خود سفارش می كنم . دیگر بار گفت : مرا وصیت كن . پاسخ آمد تو را به رعایت و حفظ حقوق مادرت وصیت می كنم . گفت : باز هم مرا وصیت كن . خطاب رسید : تو را به رعایت و حفظ حقوق مادرت وصیت می كنم . موسی گفت : باز هم مرا سفارش و وصیت كن . جواب آمد : تو را به رعایت حقوق پدرت سفارش می كنم . حضرت باقر (علیه السلام) فرمود : به این خاطر گفته اند نیكی به مادر سه و به پدر یك سوم(۱۵) .

منبع: کتاب زیباییهای اخلاق

۱ ـ ارشاد القلوب : ۱ / ۲۰۳ ، الباب الرابع و الخمسون ; بحار الانوار : ۷۴ / ۲۶ ، باب ۲ ، حدیث ۶ .

۲ ـ امالی صدوق : ۲۸۹ ، المجلس الثامن و الأربعون ، حدیث ۱۱ ; سفینهٔ البحار : ۸ / ۴۳۹ ، فی الورع .

۳ ـ امالی طوسی : ۲۲۲ ، المجلس الثامن ، حدیث ۳۸۴ ; بحار الانوار : ۶۷ / ۳۰۶ ، باب ۵۷ ، حدیث ۲۸ .

۴ ـ ارشاد القلوب : ۱ / ۲۰۳ ، الباب الرابع والخمسون ; بحار الانوار : ۷۴ / ۲۶ ، باب ۲ ، حدیث ۶ .

۵ ـ كافی : ۸ / ۴۵ ، حدیث موسی ( ع ) ، حدیث ۸ ; بحار الانوار : ۷۴ / ۳۴ ، باب ۲ ، حدیث ۷ .

۶ ـ سوره ی توبه ( ۹ ) : ۳۴ .

۷ ـ بحار الانوار : ۷۵ / ۷ ، تتمهٔ باب ۱۵ ، حدیث ۶۰ .

۸ ـ غرر الحكم : ۳۶۷ ، خیر الأموال ، حدیث ۸۲۸۸ .

۹ ـ مستدرك الوسائل : ۱۳ / ۵۲ ، باب ۱۹ ، حدیث ۱۴۷۲۰ .

۱۰ ـ غرر الحكم : ۳۶۹ ، شر الأموال ، حدیث ۸۳۵۳ ; هدایهٔ العلم : ۵۸۳ .

۱۱ ـ غرر الحكم : ۳۶۹ ، شر الأموال : حدیث ۸۳۵۴ ; هدایهٔ العلم : ۵۸۳ .

۱۲ ـ نهج البلاغه : ۸۶۴ ، حكمت ۳۷۲ .

۱۳ ـ عن حمزهٔ بن حمران ، عن أبی عبد الله (علیه السلام) ، قال : أوحی الله تعالی إلی موسی أنه : ما یتقرب إلی عبد بشیء أحب إلی من ثلاث خصال ، فقال موسی : وما هی یا رب ؟ قال : الزهد فی الدنیا ، والورع من محارمی ، والبكاء من خشیتی ، فقال موسی : فما لمن صنع ذلك ، فقال : أما الزاهدون فی الدنیا ; فأحكمهم فی الجنهٔ ، وأما الورعون عن محارمی ; فإنی أفتش الناس ولا أفتشهم ، وأما البكاءون من خشیتی ; ففی الرفیق الأعلی لا یشركهم فیه أحد .

۱۴- قصص الأنبیاء راوندی : ۱۶۱ ، باب ۵ ، حدیث ۱۸۱ ; بحار الانوار : ۱۳ / ۳۵۲ ، باب ۱۱ ، حدیث ۴۶ .

۱۵ ـ امالی صدوق: ۳۵۶، المجلس السابع و الخمسون، حدیث ۱; بحار الانوار: ۱۳ / ۳۲۹، باب ۱۱، حدیث ۷.

عن جابر ، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال : قال موسی بن عمران (علیه السلام) : یا رب ! أوصنی ، قال : أوصیك بی ، فقال : یا رب ! أوصنی ، قال أوصیك بی ثلاثا ، فقال : یا رب ! أوصنی ، قال : أوصیك بأمك ، قال : یا رب ! أوصنی ، قال أوصیك بأمك ، قال : أوصنی ، قال : أوصیك بأبیك ، قال : فكان یقال لأجل ذلك أن للأم ثلثا البر و للأب الثلث .