سه شنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴ / 13 May, 2025
جوامع در حال گذار و روابط دو سوی آتلانتیك

دكتر گیونز از سه الگوی «بومی آلمانی»، «سیاسی فرانسوی» و «انگلیسی- آمریكایی یا آنگلو ساكسون» یاد كرد. در اولی، ملیت براساس نسب خانوادگی، زبان، فرهنگ و مذهب تعیین می شود. در دومی، ملیت و شهروندی عمدتاً بر مبنای محل سكونت و تولد است ، و بالاخره الگوی سوم مهاجران و اقلیت های مذهبی را به عنوان بازیكنان موجه اجتماعی و سیاسی می شناسد.گیونز از آمریكا به عنوان كشوری یاد كرد كه به دو دلیل، همواره «پناهگاه مهاجران» بوده است: اول، هنگام كشف قاره آمریكا، جمعیت بومی این سرزمین به نسبت وسعت آن بسیار كم بود و این اكثراً مهاجران اروپایی بودند كه آمریكای امروز را بوجود آوردند. لذا، مهاجرت (و به تبع آن مهاجران) در این جامعه سنت پسندیده محسوب می شود. دوم، تا قبل از آغاز عصر اطلاعات، توسعه روزافزون اقتصاد صنعتی در این كشور نیاز به نیروی كار خود را از طریق پذیرش مهاجران ارضا می كرد. همین دو عامل، زیر بنای رفتار كلی آمریكاییان در قبال مهاجران و فرهنگ ها (شامل مذاهب) آنها را تشكیل می دهد كه به گفته سخنران، رفتاری «لیبرال و مدنی و مبتنی بر مدارا و تساهل مذهبی» است. الگوی آنگلوساكسون در قبال رفتار با فرهنگ های مهاجران به طور اعم و مرام های مذهبی آنها به طور اخص به نوبه خود به دو دسته تقسیم می شود: الگوی اول، «بازار آزاد» نام دارد كه به پیروی از افكار جان استوارت میل، فیلسوف انگلیسی در قرن ۱۹ میلادی، بر ضرورت وجود آزادی مذاهب در یك جامعه استوار است. به باور میل، سركوب و تختئه مذاهب و مرام ها جایز نیست، زیرا هیچكدام از آنها «حقیقت» را در انحصار كامل خود ندارد. بعلاوه، صرف رقابت مذاهب در این «بازار» كه «طبیعی و ذاتی» آن است، منجر به پالایش این باورها خواهد شد. الگوی دیگر، «پسا لیبرال یا پسا مدرن» است كه در آن، اساساً نیازی به رقابت میان باورهای مذهبی مردم وجود ندارد. «در این الگو، اولویت با رعایت كامل حقوق بشر است» و احترام به كلیه مرام ها، صرفنظر از محتوای آنها، از آن نتیجه گیری می شود.دكتر گیونز، سیاست های ایالات متحده برای یكپارچگی مهاجران مسلمان با جامعه آمریكا را در كل موفقیت آمیز توصیف كرد، زیرا «هدف دوگانه فراهم نمودن محیط برای شكوفایی عناصر بالقوه در عین حفظ هویت فرهنگی و قومی آنها و آشنا نمودن جمعیت بومی با فرهنگ ها، سنن، و نیازهای مهاجران را یكجا دنبال كرده است.»پرویز احمد به نوبه خود، با تأیید گفتار گیونز، جریان یكی شدن مسلمانان مهاجر به آمریكا را با جوامع محل سكونت آن ها در كل موفقیت آمیز ذكر كرد، اما مهمترین مشكل این گروه اجتماعی را مقابله با «كلیشه هایی» دانست كه اكثر رسانه های این كشور از مسلمانان ارائه می كنند.ژان كلود مونو با اشاره به میانگین بالای سن درجمعیت اروپا كه نشان دهنده زادو ولد كم است، پذیرش مهاجر در این كشور ها را «نه یك انتخاب، بلكه یك ضرورت» معرفی كرد. به علاوه، رفتار عادلانه را كلید روند یكپارچه سازی مهاجران (مهمانان) در جمعیت بومی (میزبانان) به شمار آورد، كه روندی دو سویه است و تأمین نیازهای اولیه مهمانان و رعایت تعهدات اجتماعی توسط این تازه واردها از اركان آن به شمار می آید. افزون بر این، وی تأكید كرد كه «الگوی تبدیل اهداف اعلام شده برای یكپارچگی به سیاستگذاری های عملی به ویژه در مورد مسلمانان، نباید ذره ای از استانداردهای حقوق بشر مانند برابری، رد تبعیض نژادی، همبستگی، شفافیت در مشاركت، و سعه نظر یا مدارا عدول كند.»بنا به اظهار دكتر مونو،در حالی كه مسلمانان خاور میانه و شمال آفریقا، اكثر مهاجران به كشورهای اروپای غربی را تشكیل می دهند، تعداد مهاجران كشورهای آسیایی و آمریكای لاتین به ایالات متحده بیش از مسلمانان است. قدم اول در یكپارچه سازی این مهاجران در اجتماع كشور اروپایی میزبان، تسهیل یادگیری زبان ومهارت های مورد نیاز بازار است. از جانب دیگر، مهاجران نیز بدون نیاز به جدا شدن از سنن و الزامات فرهنگی و مذهبی خود، متعهدند تا با كانالیزه كردن درخواست ها از طریق نهادهای پا بر جای دولتی یا غیر آن، موجبات افزایش «مشاركت مدنی» خود را فراهم آورند. برای مثال، «واحد خدمات یكپارچه شهری» در شهر گنت (بلژیك)، كلاسهایی تحت عنوان «آماده سازی اجتماعی» برای مهاجران و پناهجویان جهت تدریس زبان برگزار می كند و با پخش بروشورهایی به زبان تركی، عربی، ، فارسی، آلبانیایی ، ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی، چگونگی بهره گیری از خدمات فرهنگی و اجتماعی را به آنها می آموزد.در ادامه، سخنران عنوان كرد كه «اگر از ابزار دیالوگ میان مذاهب مهمان و میزبان استفاده شود، مذهب می تواند خود به عنوان عامل یكپارچگی عمل كند». او انجمن آبرامیك در آلمان و «شبكه بین الایمان» در انگلستان را مثال های آن دانست. اولی، محل تبادل افكار میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان است و دومی، همین كار را با مجموعه گسترده ای كه بودایی ها، هندوها، سیك ها و زرتشتی ها هم شامل آن می شوند، انجام می دهد. به گفته وی، «این مراوادت روند یكپارچگی را تسهیل و از افراط گرایی ممانعت می كنند.»در روز ۲۸ اكتبر، دانشكده مطالعات عالی بین المللی دانشگاه جان هاپكینز، شاهد برگزاری دومین (و آخرین) روز كنفرانس «جوامع در حال گذار و روابط [كشورهای] دو سوی آتلانتیك» بود. این روز كه «آمریكا، اتحادیه اروپا و خاورمیانه» نام داشت، «دانیل هامیلتون»، مدیر مركز مطالعات دو سوی آتلانتیك، و هماهنگ كننده جلسه را بر عهده داشت و «برونو ترترا» پژوهشگر بنیاد تحقیقات استراتژیك، «رائول مارك گرشت» محقق مؤسسه آمریكن انترپرایز، و «مایكل برنر» استاد امور بین الملل دانشگاه پیتسبورگ (پنسیلوانیا) سخنرانی كردند. موضوع اصلی این نشست، ضرورت ایجاد هماهنگی در برنامه ریزی ها و اقدامات سیاسی آمریكا و اتحادیه اروپا در قبال كشور های خاورمیانه بود.
دكتر ترترا كه در انستیتوی مطالعات سیاسی پاریس نیز تدریس می كند، از «حل و فصل صلح آمیز مسأله فلسطین،مبارزه با تروریسم، ممانعت از گسترش سلاح های كشتار جمعی و تضمین جریان صدور نفت» به عنوان منافع حیاتی مشترك دو طرف در خاور میانه یاد كرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست