شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
نوستالژی با طعم سرخوردگی
در سینمای این روزهای کشورمان، سخن گفتن از جایگاه آثار سینمایی در دل تاریخ اساسا بحثی است پیچیده و سخت چرا که بسیاری از بحثبرانگیزترین آثار سینمای ایران در سالیان اخیر ساخته شدهاند و سخن گفتن از میزان و دلایل ماندگاریشان، نیازمند گذر از صافی تاریخ و زمان است. حکایت پرویز شهبازی و «نفس عمیق»ش اما جداست از بسیاری آثار این سالها.
در ابتدای دهه ۸۰ شمسی که اتفاقا دورهیی نسبتا موفق در تاریخ سینمای پس از انقلاب محسوب میشود، عمده تولیدات سینمای ایران اختصاص داشت به ساخت آثار منتقدانه اجتماعی که با حضور بازیگران مطرح و ستارههای پرفروغ، نیمنگاهی نیز به تسخیر گیشه و جلب مخاطب داشتند. در میان خیل عظیم این آثار «نفس عمیق» با خلق اتمسفر و فضای داستانی بسیار متفاوت، اتفاقی بزرگ را رقم زد که به دلیل «استثنا» و «نخستین» بودن در نوع خود، با استقبال بسیاری از جانب منتقدان سینمایی و مخاطبان جدی سینما مواجه شد. «نفس عمیق» در سالهای ابتدایی دهه ۸۰، به دلمشغولی جوانانی سرخورده و وامانده پرداخته بود که در دل ساختارهای بحثبرانگیز سیاسی در آن دوران، اغلب مورد غفلت واقع شده بودند. آیدا، منصور و کامران، سه پرسوناژ محوری فیلمنامه نفس عمیق، آینهیی بودند تمامعیار از بسیاری از جوانان اندوهگین و سرخورده در دل جامعهیی رخوتزده و سرد که هیچ خوشی در آن پایدار نیست.
«نفس عمیق» نخستین فیلمی بود که نسل متولدین دهه ۶۰ ایران، تصویری کمتر اغراق شده از خویش را در دل تکتک لحظاتش به نظاره نشستند و تلخی و سردرگمی ناراحتکننده خویش را در وجود و دیالوگهای سه شخصیت دوستداشتنی ش به عینه یافتند. این جوانانِ اندوهگین، برای نخستینبار تصویری بیآلایش از جوان بیثبات ایرانی در تهران دهه ۸۰ را نشان میدادند که خسته از محدودیتها و در دل فضایی یأسآمیز که آن روزها در محافل جوانان به وفور یافت میشد، تنها به دنبال گذران زندگیاند ولی درست در میانه این روزمرّگی ملالانگیز با انگیزهیی گیرا و خوشایند برای ورود به جهانی جدید مواجه میشوند و تلاش میکنند تا خود را از این رخوت رها سازند اما افسوس که راه فرار دور است و به رویایی دستنایافتنی میماند. پرویز شهبازی با هوشیاری تمام و جسارتی قابل ستایش، بدون استفاده از حتی یک چهره مطرح سینمایی، بازیگران نقش سه جوان اصلی فیلمش را از میان چهرههایی گمنام انتخاب کرد تا با کلیشهزدایی از ذهن مخاطب بیحوصله سینمای ایران، آیهنگی هرچه بیشتر موقعیت ترسیم شده در دل داستانش را پیش چشمان مخاطبش عریان سازد و از آن مهمتر، بدون باج دادن به سینمای گیشهیی و عمدتا عاری از تفکر سینمای ایران در آن روزها، بیش از هر چیزی بتواند ایده و جهان ذهنی خویش را بدون کمترین نیازی به گزافهگویی یا اغراق ترسیم ساخته و مخاطبان جوانی را که آن روزها بیش از پیش به دلیل عدم ارائه تصویری مرتبط با دغدغهاش از سینمای اجتماعی ایران فاصله گرفته بود، جذب خود کند.
شکل (فرم) بصری «نفس عمیق»، ساختاری گزارش گونه دارد و با تدوین به شیوه جامپ کات، با ضرباهنگی پریشان پیش میرود و این پریشانی درواقع، بازتاب دغدغههای روانی قهرمانان ماجراست که نظم و قاعده نمیپذیرند و بیاعتنا به هنجارهای خانواده و جامعه، گریزگاهی برای رهایی از هر قید وبند بازدارنده را میجویند و رفتار نابهنجار و خوی ویرانگر و روحیه ناآرامشان واکنشی در برابر ناخوشایندیهایی است که شرایط بر آنها روا میدارد. هر سه شخصیت محوری فیلم: منصور (منصور شهبازی)، کامران (سعیدامینی) و آیدا (مریم پالیزبان) ازکانون خانواده گریزانند. هرگز کنار پدرومادر و دیگر وابستگان خود دیده نمیشوند (فقط یک بار منصور سراغ خواهرش میرود و مأیوس بازمیگردد) و جامعه نیز برایشان پناهگاه امنی نیست و همه جا دروغ میشنوند و فریب میبینند! در چنین فضای تهی از اصالت، به هیچ چیز و هیچ کس نمیتوان اعتماد کرد.
گدای ظاهرا نیازمند و درمانده، ناگهان مشتی اسکناس از جیب خود درمیآورد تا موبایل بخرد، رهگذر شیک پوش مال دزدی میخرد، برادران دوقلو، خود را یک نفر جا میزنند و... هرکس به نحوی میخواهد دیگری را بفریبد. در بلبشوی جامعه سردرگم، قهرمانان «نفس عمیق» بیآنکه سعی کنند خود را منزه و پاک و آرمان خواه بنمایانند و داعیه اخلاقی مبارزه با انحطاط را به رخ بکشند یا همچون قربانیان مناسبات نامتعادل اجتماعی، مظلوم نمایی کنند، ناخواسته روی موج دروغ و فریب و تبهکاری، به بیراهه میروند و این بیراهه رفتن شاید تنها راه فرار برای همرنگ جماعت شدن باشد. فیلمساز هم نمیکوشد با تمهیدات ملودراماتیک برعواطف تماشاگر تلنگر بزند و حس رقت و دلسوزی و همدلی برانگیزد. لحن گزارشگونه فیلم، ما را در جایگاه ناظری بیطرف به تماشای چهره واقعیت فرا میخواند. پرهیز از احساساتیگری حتی در فصلهای عاشقانه ماجرا هم دنبال میشود. آشنایی منصور و آیدا و نطفه بستن عشق میانشان، میتوانست بهانهیی برای پررنگ کردن وجوه عاطفی فیلم باشد. اما پرویز شهبازی، آگاهانه این رابطه را بسیارساده و بیپیرایه و دور از تاکیدهای اغراق آمیز برگزار میکند تا به کلیشهزدایی ذهن مخاطبش، بیشتر و بیشتر دامن بزند.
«نفس عمیق» داستان سکون و بیهدفی نسلی است که حتی راه رسیدن به آرمانهایش را نمیشناسد چراکه هیچ گاه مجالی برای اندیشیدن به آنها را نداشته و سرکوب شده و نهایتا، در پایانی معلق و نه چندان قطعی، تنها رستگاری خود را در خلاصی از بند حضور در دل مناسبات غریب اجتماعی پیرامونش میبیند. رمز ماندگاری ساخته پرویز شهبازی نیز انگار درست در همین جاست: «حرف دل خیلیها را زدن»؛ نکتهیی که همیشه در سینمای اجتماعی ایران بیشتر به دغدغههای شخصی فیلمساز محدود میشد تا نمایش بیآلایش یک وضعیت فراگیر ساختاری. اما پرویز شهبازی با هوشمندی و فراغبال، دغدغههایی همگانی را با یک سبک شخصی و در مقیاس سینمای ایران- نامتعارف در هم میآمیزد تا «نفس عمیق»، به اثری شخصی مبدل شود که هنوز که هنوز است، یادآور نوستالژیهای جمعی از سینمادوستان ایرانی است که درد آیدا و منصور و کامران، برایشان دیگر نه فقط یک داستان مملو از سرخوردگی که انگار یادآور قطعهیی از زندگی گذشتهشان است و این خاصیتی است که فیلمهای کالت تاریخ سینما اغلب دارایش هستند.
فیلم کالت لزوما یک «شاهکار سینمایی» نیست؛ اما اثری است که یاد لحظات و پرسوناژها و حرفهای رد و بدل شده در میانشان، تا مدتها حسی خوشایند و گریبانگیر را در ذهن دوستدارانش تداعی میکند و «نفس عمیق» با اتمسفر و تمام لحظات خاص و پر از سکوتش، هنوز یکی از مهمترین فیلم -کالتهای سینمای ایران است برای مخاطبانی که با رجعتهای گاه به گاه به بزنگاههای داستانیاش، به آن حال نوستالژیک خوشایند نزدیک میشوند و این، دستاور کمی نیست.
امیررضا تجویدی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی مجلس دولت رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران رئیسی گشت ارشاد پاکستان امام خمینی
تهران پلیس شهرداری تهران قتل هواشناسی وزارت بهداشت سیل کنکور پایتخت زنان سازمان سنجش آتش سوزی
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار بازار خودرو دلار قیمت طلا بانک مرکزی سایپا تورم ارز مسکن ایران خودرو
سریال سینمای ایران سینما تلویزیون کیومرث پوراحمد قرآن کریم موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری فیلم کتاب تئاتر
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال جام حذفی بازی آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول سپاهان
هوش مصنوعی تبلیغات چری سرطان ناسا بنیاد ملی نخبگان گوگل سامسونگ فناوری اپل آیفون ربات
روانشناسی کاهش وزن بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل