جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نوبرانه بهار قرمز کمرنگ


نوبرانه بهار قرمز کمرنگ

شاید بتوان جنگ روی سکوها را به عنوان یکی از دلایل اصلی ناکامی پرسپولیس برشمرد

از روزی که نسل لیدرهای خودجوشی مثل محمد بوقی فقط به خاطر دلشان بوق می‌زدند تا امروز که لیدرها کمتر به صدای دلشان گوش می‌دهند فاصله زیاد است، آنقدر زیاد که دیگر نه ورزشگاه‌ها حال و هوای سابق را دارد و نه طرفداران واقعی تیم‌ها حال و حوصله رفتن به ورزشگاه‌ها را.

در این میان وضعیت پرسپولیس به عنوان باشگاهی که ادعای پرطرفدارترین تیم در ایران و حتی آسیا را دارد بغرنج‌تر از بقیه تیم‌هاست.

از بازی آسیایی پرسپولیس مقابل الوحده در ورزشگاه آزادی استقبال چندانی نشد، دربی هم تماشاگران همیشگی را نداشت، وقتی طرفداران این تیم در برخی بازی‌های این فصل در ورزشگاه آزادی به زحمت به ۲ هزار نفر می‌رسند، دیگر نه می‌توان روز میان هفته و آخر سال و نوروز را بهانه کرد نه گرانی بلیت را، علت را باید در پرسپولیس جستجو کرد البته افت فاحش این تیم هم آن چیزی نیست که هوادارانش را از روی سکوها فراری داده است، در تمام هفته‌های گذشته از لیگ دهم شاید بتوان جنگ روی سکوها را به عنوان یکی از دلایل اصلی ناکامی پرسپولیس برشمرد، جنگی که به ظاهر در بازگشت دوباره دایی بعداز استعفا و پس از پیروزی برابر سایپا فروکش کرد،‌ اما با شکست‌ها و ناکامی‌های بعدی مثل آتش زیر خاکستر ادامه پیدا کرد تا امروز که لیدرهایی که مخالف حضور دایی روی نیمکت پرسپولیس بودند از شکست‌های پیاپی پرسپولیس چندان هم ناراحت به نظر نمی‌رسند. در این فصل و در مقاطع مختلف شنیدن شعارهای خاص از سوی لیدرها و ارتباط این افراد با باشگاه‌ شائبه هدایت فریادهایی که از روی سکوها شنیده می‌شود را تقویت کرده و می‌کند.‌ کسانی که روزی با هدف کمک به ساماندهی هواداران در راستای تشویق بهتر تیم محبوبشان دور هم جمع شدند، حالا یکی از متهمان ایجاد اختلاف و ناکامی در پرسپولیس هستند.

شاید در این مقوله هم مثل اتفاقات دیگر در فوتبال‌مان فقط به تقلید از واژه‌ها و عنوان‌های موجود در فوتبال کشورهای بزرگ بسنده کردیم و به حقیقت آن دست نیافتیم. نگاهی به آنچه که این فصل در باشگاه پرسپولیس در مورد طرفداران این تیم و لیدرها گذشته موید همین مطلب است.

● حاشیه امنیت برای کاشانی

پرسپولیس این فصل رکورد تمام ناکامی سال‌های گذشته را شکست، تا این لحظه آمار گل‌های زده و خورده، تعداد شکست‌ها و رقم خوردن باخت‌های سنگین، کارنامه قابل قبولی نبوده است.

با شکست برابر استقلال در شهرآورد سنتی دو تیم، شاید خوش‌بین‌ترین هواداران پرسپولیس هم امید خود را از دست دادند و همه اینها سبب شد تا بدترین نتایج تاریخ این باشگاه در کارنامه جیب کاشانی ثبت شود، اما در بدترین شرایط، سرپرست سرخپوشان حاشیه امنیت خوبی دارد،‌ هم از جانب سعیدلو که کسی را بهتر از او برای هدایت پرسپولیس سراغ نداشت و هم از جانب سکوهای ورزشگاه که لیدرها انگار همه چیز را تحت کنترل داشتند و البته دارند!

این در حالی بود که در همین چند سال اخیر عباس انصاری‌فرد و داریوش مصطفوی بعد از ۴، ۵ بازی و با ناکامی‌هایی به مراتب کمتر از آنچه پرسپولیس در لیگ دهم تجربه کرد طعم تلخ شعارهایی علیه خودشان را از روی سکوها چشیدند، طرفداران حاضر در ورزشگاه در آن شرایط بعد از مدیر، بازیکن را مورد هدف قرار دادند، تیم را متهم به کم‌کاری کردند و خلاصه این که جو را کاملا به هم ریختند و ناکامی پرسپولیس را برنتابیدند تا جایی که حتی عباس انصاری‌فرد زمان ترک پرسپولیس در گفت‌و‌گویی رسمی اعلام کرد که همه اعتراض‌ها و فریادها با هدف آمدن مدیر بعدی طراحی شده بود.

● در باب اهداف طراحی شده!

برای روشن شدن حرف‌های عباس انصاری‌فرد درخصوص این «هدف طراحی شده» باید به سراغ نزدیکان باشگاه پرسپولیس رفت. یکی از افرادی که اغلب در اردوها در کنار این تیم است در این‌باره می‌گوید:‌ عباس انصاری‌فرد در مورد حضور در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی و تماشای دیدار تیم ملی فوتسال می‌گوید، او همان وقت گفت که من را مخصوصا به استادیوم کشیدند تا مقابل چشمان سعیدلو علیه من شعار دهند تا زمینه آمدن مدیر بعدی (یعنی کاشانی)‌ فراهم شود.

نکته: افت فاحش پرسپولیس همه آن چیزی نیست که هوادارانش را از روی سکوها فراری داده است، در تمام این هفته‌ها جنگ روی سکوها یکی از دلایل اصلی ناکامی پرسپولیس بوده است

ظاهرا او زیاد هم بیراه نمی‌گوید چون در آن مسابقه تعدادی از لیدرهای پرسپولیس هم حاضر بودند و اتفاقا تیم ملی فوتسال را رها کردند و با آمدن انصاری‌فرد هدف خود را دنبال کردند. این چیزها در باشگاه‌های پرطرفداری مثل پرسپولیس و استقلال هست و این روزها دیگر کمتر حرکتی خودجوش است.

● اوج اختلاف دایی و لیدرها

امسال اما اوج اختلاف بین دایی و لیدرها از بازی با صباباتری آغاز شد و بعد از چند شکست متوالی در حالی که همه چیز برای باشگاه و شخص کاشانی به آرامی سپری می‌شد با هماهنگی چند لیدر در بین نیمه، بیانیه‌ای علیه دایی خوانده شد. چند تماشاگر به مقابله با این حرکت پرداختند و شعارهایی سردادند تا آغاز دو دستگی هواداران پرسپولیس در ورزشگاه شکل بگیرد. بعد از این اتفاق علی دایی استعفا داد و این افراد را که منظورش همان لیدرها بود تعدادی جیره‌خوار معرفی کرد. علی دایی با اصرار کاشانی و بازیکنان، برگشت تا شروعی دوباره داشته باشد،‌ اما بذر این اختلاف کاشته شده بود و هنوز در حال ریشه دواندن است.

● لیدرها برابر دایی، هواداران برابر لیدرها

جنگ بین لیدرها و دایی در بازی پرسپولس و سایپا به سکوهای ورزشگاه تختی رسید و به جنگ بین لیدر و هواداران تبدیل شد، طرفداران پرسپولیس فریاد می‌زدند «لیدر بی‌تعصب نمی‌خواهیم» که البته بعد از این اتفاقات لیدرها این جریان را منتسب به برادر علی دایی دانستند و در مصاحبه‌هایشان گفتند جمعیتی که بنر بزرگی از چهره علی‌ دایی را همراه داشتند و شعار علیه لیدرها می‌دادند لهجه آذری داشتند و از مردم و طرفداران عادی نبودند. چیزی که باز هم با عکس‌العمل دایی روبه‌رو شد و سرمربی سرخپوشان از کاشانی خواست این لیدرها را بیرون کند و حداقل این که شرایطی فراهم کند تا در کنار تیم و در اردوها حضور نداشته باشند.

● باشگاه پرسپولیس کوتاه آمد

اما این پایان کار نبود، لیدرها در اردوی ترکیه و امارات هم حضور داشتند و باشگاه برای توجیه آنچه علی دایی کوتاهی در برخورد با لیدرها نامیده بود اعلام کرد که آنها با هزینه خودشان به این سفرها آمده‌اند.

فعالیت‌ در سکوهای خاص که لیدرهای آن دائم در حال رفت و آمد در باشگاه هستند حتی در بازی با راه‌آهن هم ادامه پیدا کرد. از دقیقه ۸۶ شیث رضایی تشویق شد، به علی دایی اعتراض شد و تعداد کمی به این شعارها اعتراض کردند، اما هیچ صدای اعتراضی علیه باشگاه پرسپولیس و کاشانی به گوش نرسید تا این حاشیه امنیت مدیریت مشکوک‌تر از قبل به نظر برسد، باشگاه پرسپولیس تاکنون هیچ دخالتی برای حل این مشکل نکرده و همین باعث شده که علی دایی از کاشانی دلخور باشد که البته این دلسوزی دوطرفه است و حسابی بین سرمربی و مدیر فاصله انداخته است. کاشانی از زمانی که دایی لیدرها را جیره‌خوار معرفی کرده در برخورد با سرمربی، کاشانی سابق نبوده است. یکی از نزدیکان مدیریت پرسپولیس به «جام‌جم» می‌گوید: حاج حبیب از دایی انتظار نداشت این حرف را بزند، نه به خاطر لیدرها، این حرف یک شمشیر دو لبه بود که یک طرف آن متوجه کاشانی بود. یعنی او لیدرها را هدایت می‌کند تا علیه کسی شعار دهند و بعد جیره و مواجبشان را می‌دهد.

البته این اختلاف‌ها با وجود تغییر رفتار کاشانی و حضور کمترش در اردوهای پرسپولیس تکذیب می‌شد، اما حالا و بعد از باخت‌های اخیر به ملوان، الوحده و استقلال از اظهارات سرپرست سرخپوشان می‌توان به همان کدورت‌های قدیمی پی برد. کاشانی اعلام کرده است اگر دایی استعفا هم بدهد باید بماند و تیمی که خودش بسته است را به پایان راه برساند و جوابگو باشد، البته خبرهای پشت پرده از تغییرات احتمالی در صورت ناکامی در ۲ بازی آینده حکایت دارد.

● لیدرها، کارمندان باشگاه

واقعیت این است که لیدرها دیگر مثل سالیان گذشته فقط به خاطر عشق و علاقه به یک تیم بوق نمی‌زنند، شاید به خاطر علاقه به یک تیم دور هم جمع شدند، اما به هر حال از کانال‌ها و فیلترهایی گذشتند تا به عنوان یکی از کارمندان باشگاه، حقوق و مزایا بگیرند و احتمالا در قبال آن اهداف باشگاه را دنبال کنند. نه در پرسپولیس بلکه در تمام باشگاه‌های کشور این روال جریان دارد. سال گذشته بود که لیدرهای استقلال اعلام کردند به دلیل مشکلات مالی علیه مدیر باشگاه بوق زدند و این اعتراف نشان‌دهنده انقراض نسل لیدرهای خودجوش است.

● پشت پرده تلخ و تکان‌دهنده

همین که هیچ کدام از مدیران پیشین پرسپولیس‌ حاضر نشدند راجع به این موضوع صحبت کنند و با جمله‌هایی مثل «من را معاف کنید» یا «بعدا تماس بگیرید» و به تماس‌های ما پاسخی ندادند می‌توان باور کرد که این وقایع پشت پرده تلخ و تکان‌دهنده‌ هستند. جریانی که علی پروین را با آن ابهت در پرسپولیس‌ زمین زد و خاطرات تلخ دیگری را برای خیلی‌ها رقم زد امروز ریشه‌های محکمی در فوتبال ما دوانده که اگر از بیخ و بن کنده نشود می‌تواند به ناحق خیلی‌های دیگر را هم زمین بزند و در مقابل، عده‌ای را بالا ببرد. به نظر می‌رسد که این تعریف درستی از لیدر در فوتبال نیست و باید برای اصلاح این فرهنگ کسی پیشقدم شود.

سارا احمدیان