شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
اسماعیل یوردشاهیان شاعری طبیعت گرا

اسماعیل یوردشاهیان از شاعران خوش قریحه سالهای دور است، در کارنامه وی کتابهای ارزشمندی به چشم میخورد که در نوع خود برای شاعران امروز و اهالی قلم بسیار راهگشا بوده است «مجلد تبارشناسی قومی و حیات ملی» همچنین «دولتمداری شرق، دولتمداری غرب» مجلد «پدیده شناسی انسانی در سه جلد» از آفرینههای ارزشمند این محقق و پژوهشگر به شمار میرود، دکتر یوردشاهیان دهها مقاله در سطح بینالملل، در زمینه روانشناسی، زبانشناسی، جامعهشناسی و پزشکی در دانشگاههای معتبر جهان به چاپ رسانده که خدمات درخور توجهی است که میتوان به آنها اشاره کرد.این مولف نام آشنا به تازگی مجموعهای با عنوان «یاسمن در باد» از سوی نشر نگاه منتشر کرده که در بردارنده اشعار وی در سالهای اخیر است. جنس شعر یوردشاهیان با تربیت فیزیکی و آموزههای قابل توجهی به پیش میرود به طوری که رفتار شهودی شاعر، در عرصه زبان و اندیشه نمایانگر پویایی و تعالی شعر وی است. مولف در کتاب «یاسمن در باد» با درک کارکردهای ساختاری توانسته به شهود شاعرانهای برسد و از این منظر، مضامین دارای شاعرانگی بالقوهای هستند که از سلامت زبانی برخوردارند و تصویرها از هماهنگی قابل توجهی برخوردارند و معنا با تعلیقِ بایدهای در لایههای زبان در حرکت و نوسان است، و مخاطب در مواجه با شعرها به فلسفه و اندیشه شاعر به راحتی دست مییازد، اندیشه ورزی یکی از ابزارهای مورد علاقه شاعر است که گاه عدم تعلیق، شعر را به چشم اندازی زیبا و بکر رهنمون میکند.صدایشان لرزش عشق بود / در را باز میکنند / میبندند / کس نیست / باران است / زنی چتر به دست میگذرد ص ۲۶. یوردشاهیان را باید شاعری طبیعت گرا نامید، گرایش شاعر به سرایش طبیعت و تعمیم المانهای آن در سیطره شعر، و خلق سوژههای ناتورالیسمی؛ در اغلب شعرهای کتاب یاد شده به چشم میخورد. این وضعیت نیز شائبههای خود را خواهد داشت، زیرا شاعر باید با ذره بین خاصی به جهان پیرامونش بنگرد، به عنوان مثال: عناصری چون (جنگل، برگ درخت، دریا، پاییز، ابر ) در چیدمان عمده شعرها به چشم میخورد. که این فرایند در آثار یوردشاهیان به شناسنامه و الگوی زبانی مبدل شده است. و این آسیب در خوانش شعر در داز مدت به یکنواختی، و کسالت متن منجر خواهد شد.( کسی با پاییز میرود / گامهایش در باران ص ۶۹) ( جنگل دور شد / او دور... و طرح رخساری بر برگهای ریخته ماند ص ۶۶) ( تمام گلها حتی یاسمنها را بچین / میان ماه باغی خواهد از باران ص ۵۸ ) ( گفتم دوباره باز میبینمت / باد ویلان / از کنارم گذشت/ درختان خیس بودند ص ۵۲) بیشک از کتاب یاد شده به دهها مصداق دیگر نیز میتوان اشاره کرد اما ذکاوت شاعر و تجربه اکتسابی وی، از تنزل شعرها میکاهد و کارکردهای رئالیسمی در بافت زبان، از انتزاعی شدن سوژهها میگریزد، کما این که زبان همواره در حال تغییر و پوستاندازی است و آموزههای یوردشاهیان در دهه ۵۰ شکل گرفته است، علاقه مفرد شاعر به ترکیب سازی برای من جای سوال دارد. شاید این طبع روان در یک کتاب، از چشمها دور بماند، اما اگر این شعرها، در یک مجلد وسیع تری انتشار یابد دچار خستگی مفرطِ مخاطب خواهد شد.
زیرا شعر مدرن امروز، در ممالک دیگر به حوزههای وسیع تری گام نهاده، اصالت جامعه شناسی ادبیات در برقراری و توصیف روابط جامعه و اثر ادبی شکل میگیرد، جامعه قبل از اثر وجود دارد زیرا نویسنده مشروط به جامعه بوده و جامعه نیز توسط نویسنده انعکاس یافته و بیان میشود. هر چند این مقایسه مع الفارق است اما آفرینههای یوردشاهیان در رمان به کارکردهای اجتماعی، بی نظیری میرسد، اما در قرائت شعرها گویی مولف با عصا راه میرود. یاکوبسن بین شعر و نثر تمایز قائل بود به برداشت وی معتقد بود شعر بر پایه کاربرد استعاره و نثر بر پایه کاربرد مجاز شکل میپذیرد، با این تعبیر میتوان در مقیاس گستردهای به تحلیل کتاب «یاسمن در باد» پرداخت، زیرا کارکرد شعر معطوف به خود پیام و قائم به ذات است، یوردشاهیان با توجه به این که در زمینه نقاشی نیز فعالیت میکند با تصویرسازی الفت ویژهای دارد و با ظرافت خاصی ابژهها را در ساختار شعر به تمکین میرساند و نگاه استعاری وی در عمده شعرها کارکرد استعاری دارند با این وصف به جرات میتوان اذعان کرد شاعر به ساختن مفاهیم کلان مبادرت میورزد و تخیل ناب ایشان گاه به بومی بدل میشود که با رنگ طبیعی واژگان، چشم را محصور مینماید.بگو زخم کدام گلوله / کنار کدام کوهپایه / لب کدام جوی / بر خاکت نهاد / کاین سان در دشت سخن از تو میرود ص ۴۳.از کارکردهای مهم و قابل قبول «یاسمن در باد» توجه به موسیقی و ریتم درونی کلام است شاعر با عاطفهای برانگیخته از بطن کلام به نوستالژی دست مییازد و در این میان توجه به موسیقی در تقریر بسامد آوایی به تاثیر گذاری شعر، زیبایی دو چندانی میبخشد، اما در روایت شعر مولف دست به ارجاعات زبانی نمیزند و محدودهای کمتری را برای جغرافیای شعر در نظر میگیرد. باد میریخت برگ روی برگ / در پای درخت / زرد و زرد و زرد با غبار و خاکستر / آستانه خالی / قفلی زنگار بسته بر در / کسی با پاییز رفته بود ص ۹۶.فهم زبان شبیه فهم موسیقی است. زبان میتواند اطلاعات را منتقل کند ولی موسیقی چنین نیست اما هر دو پر معنیاند و مستلزم جوابهای دقیقی برای انتقال فهم هستند؛ به انضمام تعبیر «لودیگ ویتگنشتاین» به سادگی میتوان دریافت که شاعر علاقه خاصی به مفاهیم زیبا دارد.
حامد رحمتی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست