جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ازتجسم تا تصویر


ازتجسم تا تصویر

تا ابتدای دهه ۷۰ در تئاتر ایران, تقریباً چیزی به نام صحنه پردازی به مفهوم علمی آن وجود نداشته است آنچه در این دوران شاهد آن هستیم, نوعی پركردن صحنه یا ساخت و ساز پس زمینه به منظور خالی نبودن فضا بوده است

تا ابتدای دهه ۷۰ در تئاتر ایران، تقریباً چیزی به نام صحنه پردازی به مفهوم علمی آن وجود نداشته است. آنچه در این دوران شاهد آن هستیم، نوعی پركردن صحنه یا ساخت و ساز پس زمینه به منظور خالی نبودن فضا بوده است. كارگردان ها معمولاً خود طراحان صحنه اثرشان بوده اند، یا در مراحل پایانی تمرینات از دكوراتوری تقاضا می كردند تا ایده های تصویری خود را به منصه ظهور رسانند. ایده هایی كه به طبع فقر سواد بصری یا توسل به تجارب كاملاً شخصی، چندان در خور توجه نشان نمی دانند اما دهه ۷۰ را باید سرآغازی بر طراحی صحنه علمی تئاتر ایران دانست.

در این دهه است كه فارغ التحصیلان عرصه صحنه پردازی آرام آرام پای به میدان تئاتر حرفه ای گذاشتند و چهره ای دیگر از صحنه پردازی آكادمیك و تخصصی رابه نمایش گذاشتند اما در دهه ،۸۰ اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورد. تحولاتی كه در دهه ۷۰ و در این عرصه به وقوع پیوست و می رفت تا به اوج خود نزدیك شود، به واسطه برخی دلایل نزول كرد و مراتب جدیدی را به تجربه نشست. عدم تخصیص بودجه مناسب جهت تهیه موادمصرفی، دو اجرا شدن سالن های اجرا، ورود برخی كارگردان های متعدد متعلق به نسل پیشین و ... از جمله دلایلی بودند كه باعث شدند، صحنه پردازی و جریان رو به تكامل و پیشرفت آن قدری از حركت بازماند. با این حال ۵ سال ابتدایی این دهه را باید سال های گذر دانست. سالهایی كه در آینده، افق های روشنی را در برابر صحنه پردازی تئاتر ایران ترسیم خواهد كرد.

اما در این میان و در سال های اخیر، اتفاقی در تئاتر ایران به وقوع پیوسته است كه باید آن را یكی از تحولات مهم تئاتر كشور دانست. رشد كمی آثار دینی، در كنار برگزاری همایش های تئاتر عاشورایی، كه تاكنون دو دوره آن برگزار شده است، خود به نوعی افزودن جدی ژانری دیگر در تئاتر ایران به شمار می رود. گونه ای كه تا این دهه به صورت جسته گریخته شاهد برخی از آنها بوده ایم. با این حال دلایل متعددی باعث می شود تا نسبت به تكوین و رشد این گونه نمایش در كشور نگران باشیم. یكی از این دلایل عمده، به ركود صحنه پردازی در تئاتر امروز ما بازمی گردد.

دلایل عمده ای باعث می شود تئاتر دینی نسب به سایر گونه های تئاتری، نیاز بیشتری نسبت به صحنه پردازی داشته باشد؛

اول اینكه تئاتر دینی پیوندی عمیق با متافیزیك و عناصری غیرمادی دارد. بدین ترتیب، صحنه پردازی و جلوه های ویژه به عنوانی یكی از مهم ترین ابزارهای این شیوه بیانی از اهمیتی خاص برخوردار می شود.

دوم، جمع كثیری از مخاطبان بالقوه تئاتر را كسانی تشكیل می دهند كه با دغدغه های مذهبی به تعامل با آن برمی خیزند. بدین ترتیب صحنه های جذاب، چشمگیر و قابل اعتنا می تواند در جذب هر چه بیشتر این گونه مخاطبان مفید واقع شود.

دلیل سوم با توجه به پیشینه هنر نمایش در ایران و سبقه دینی گونه های مختلف آن، (چه در سطح و چه در لایه های درونی آن) صحنه پردازی در نمایش های دینی به روشنی می تواند از عناصر این گونه های نمایشی بهره برداری كند. توجه كنیم مخاطبان عام تئاتر با این عناصر، پیشاپیش آشنا و نسبت به شناسایی این گونه عناصر حساس هستند.

تمامی این عوامل باعث می شوند تا صحنه پردازی در تئاتر دینی از اهمیتی دیگر برخوردار شده و توجهی ویژه را به خود اختصاص دهد. نوشتار حاضر تلاش كرده است تا با بررسی در نمایش های دینی اجرا شده در ۵ سال اخیر نقاط ضعف و قوت صحنه پردازی این گونه نمایشی را جست وجو كرد، افق های پیش روی این عرصه را به نمایش بگذارد.

●تئاتر دینی چیست؟

زمانی كه صحبت از «تئاتر دینی» به میان می آید، تعابیر بسیاری از این عبارت در ذهن نقش می بندد. عده ای غالب آثار نمایشی را دینی می دانند و از آنجا كه كلیه مفاهم تئاتر از مؤلفه های انسانی و درغایت آن، ریشه های الهی سرچشمه می گیرند، بدین ترتیب كلیت تئاتر را مقوله ای دینی ارزیابی می كند. اما كارگردان ها و طراحان دیگری در سویه دیگر این نظریه قرار می گیرند و نمایشی را دینی معرفی می كنند كه به مفاهم و ارزش های مستقیم دینی همچون زندگی امامان، پیامبران یا روایات مذهبی بپردازد. در این راستا بد نیست به نظر «رونالد هالووی» (Ronald Holloway) در این باره اشاره كنیم. وی ضمن تأكید بر جایگاه منحصر به فرد هنرمند و تبیین یك دیدگاه می نویسد:«خود موضوع نه اولین و نه مهم ترین مورد برای بررسی است، بلكه چگونگی تفسیر آن توسط هنرمند مهم است.» (ساسانی، ۱۳۸۰ ۶۱،) به عبارت دیگر این هنرمند است كه فارغ از آرای دو گروه مزبور، از یك انگاره مشخص، تفسیری دینی به دست می دهد. این گونه است كه تمامی آثار نمایشی می تواند درتعامل با ذهنیت هنرمند به اثری دینی یا متفاوت از آن تبدیل شود.

بدین ترتیب درمی یابیم تفاوت میان دیدگاه های نمایشگران تئاتر دینی، نه در درونمایه آثار، كه در بینش ذهنی آنها نسبت به این حوزه خلاصه می شود. توماس. م. مارتین (Thomas M.Martin) تصریح می كند، واقعیات و ساختار آنها، قائم به ذات نیست و این آدمی است كه به كشف آنها می پردازد: «آگاهی بشر آن قدر پیشرفت كرده است كه بفهمد ساختار واقعیت را آن طور كه به خودی خود هست كشف نمی كند، بلكه از طریق نظام های تأمل نمادینش به بینش می رسد.»(همان، ۱۳۸۰ ، ۶۶) در این راستا شاید بتوان دین و عرصه نمایش های دینی را یكی از غنی ترین حوزه های نمادگرایی دانست. به عبارت بهتر این كشف و رمزگشایی نمادها در آثار گوناگون نمایشی است كه می تواند فرآیند مجموعه را به سمت اثری دینی سوق دهد.

این درحالی است كه هنر دینی از اصول و قواعدی خاص تبعیت می كند، كه همین قواعد و خارج نساختن آنها از دالان ذهن و به نمایش درآوردن آنها، اثر را بی كم و كاست در قامتی دینی به نمایش می گذارد. «از ویژگی های دیگر هنر دینی كه بسیار اساسی است و در تمام انواع هنر دینی وجود دارد، جنبه رمزی و تمثیلی این هنر است. هنر دینی مبتنی بر سمبولیزم است. این را می توان از مشخصات هنر دینی و هنر مقدس دانست. یك سبمل یا یك رمز یا یك تمثیل، یك علامت وضعی و قراردادی نیست، بلكه مبتنی بر نظام وجود است.» (اعوانی، ۱۳۷۵ ، ۳۳۲)

با تمام این اوصاف، آنچه امروز در تئاتر ایران به وضوح با آن روبه رو هستیم، نوعی مرزبندی و تفكیك در عرصه تئاتر دینی است. امروزه در حوزه تئاتر حرفه ای كشورمان به آثاری تئاتر دینی اتلاق می شود كه به نحوی مستقیم با مقولات دینی سرو كار دارد. زندگی پیامبر اكرم (ص) و صحابه وی، روایات پیرامون ائمه اطهار و یارانشان و ... تمام آن چیزی است كه نمایش دینی را در افواه عمومی نمایشگران، روشن و بدیهی ساخته است. شاید باید میان دو گونه تلقی از نمایش دینی، اعم از فراگیری آن در تمامی عرصه های هنرهای نمایشی و نمایش صرفاً دینی با استناد به تاریخ اسلام، مرزهایی را تعیین كرد. مرزهایی كه بی تردید در ساحت تجسم بخشیدن به آن بر صحنه تئاتر، به خصوص صحنه پردازی، از اهمیتی خاص برخوردار می شوند و می توانند نمایشگران اعم از كارگردان ها و طراحان صحنه و لباس را در هر چه غنی تر شدن اثرشان یاری رسانند.

بدین ترتیب تكلیف مخاطب با آثار دینی مشخص و جنبه های تعاملی او با این گونه نمایش ها روشن می شود. از سویی دیگر، كارگردان و طراح صحنه با رویكردی مشخص می توانند با یك اثر نمایشی روبه رو شده، طبق نظریاتی كه پیش از این مطرح شد به تفسیر یا تأویل آن بپردازند. اینجاست كه گروه نمایشی با تعیین سطح موجود در نمایشنامه، میزان دینی بودن آن را تعیین كرده، وارد حوزه های مورد نظر خود می شوند.

آنچه كه در ادامه به آن خواهیم پرداخت، واكاوی صحنه پردازی در نمایش های دینی سطوح دوم و سوم است. نمایش هایی كه یا با نمادهای قوی دینی خود را سازگار كرده اند و از این رهگذر دینی به شمار می روند و یا با ارائه صریح و بی واسطه معنای دینی كه از خلال روایت ها و قصص اسلامی استخراج شده است، وارد حوزه نمایش های دینی شده اند.

●گروه های نمایش های دینی

امروزه در تئاتر دینی كشورمان به دوگونه گروه تئاتری برمی خوریم. گروهی از آنها كه از سبقه ای بیشتر و تجاربی غنی تر برخوردارند كسانی هستند كه فاقد تحصیلات عمده تئاتری و آكادمیك به شمار می روند. «گروه تئاتر فدك» یكی از همین گروه ها به شمار می رود. این در حالی است كه باید حسین مسافر آستانه را از این جمع منفك دانست و سایرین را در حوزه یادشده ارزیابی كرد. مهدی توسلی نویسنده و تهیه كننده نمایش «خورشید كاروان» در این باره اظهار می دارد: «من تئاتری نیستم. من یك بچه هیأتی هستم كه از دل هیأتی به اسم «مسلمیه تهران» بیرون آمدم.» (متوسلی، ۴۱)

هدف اولیه مؤسسان این گروه ها، بی شك پرداختن به تئاتر و فعالیت درعرصه حرفه ای این هنر نبوده است.

تا جایی كه این گروه ها بیشتر تلاش می كنند مفاهیم دینی را در قالب نمایش به مخاطبان غیرتئاتری عرضه كنند. مخاطبانی كه پیش از این روایات و قصص دینی را از خلال روضه خوانی ها و منابر می شنیدند، این بار می توانند در شكل نمایش شاهد آنها باشند. «مبنای من این است كه عده ای از جوانان و اقشار دیگر كه با نقش عزاداری با شیوه هیأت ها و تكایای حسینی ارتباط برقرار نمی كنند، به این شیوه با ایشان ارتباط برقرار كنم. درواقع توان من این است كه عزاداری اباعبدالله و اهل بیت را این طور برگزار كنم و می كنم.» (همان، ۴۱)

در مقابل این گروه از نمایشگران تئاتر دینی، گروه های دیگری نیز وجود دارند كه به شكلی آكادمیك و قاعده مند به دنبال كشف شیوه های بیانی جدید از میان تئاتر و مؤلفه های بنیادین آن می گردند. برای كارگردان ها و طراحان این گروه های نمایشی، مناسك، عزاداری ها و سنت در قالب اسلوب تئاتری مجال ظهور می یابد و به شكلی منطقی بروز می كند. این درحالی است كه دكتر غلامرضا اعوانی درباره مهمترین ویژگی هنر دینی می گوید: «ویژگی دیگر هنر دینی كه شاید مهم ترین ویژگی آن باشد این است كه درصدد برانگیختن احساسات و عواطف نیست. به عبارت دیگر نفسانی نیست و با سانتیمانتالیزم فرق دارد. در هنر دینی منظور هنرمند این نیست كه بیننده، شنونده و یا خواننده را به هر نحو كه بشود تحت تأثیر قرار بدهد و عواطف و احساسات او را تحریك بكند.» (اعوانی، ۱۳۷۵ ، ۳۳۷)

بدین ترتیب این گروه های آكادمیك، تلاش می كنند از منظر عقل و نه احساس، وارد حوزه دین شده، به تفسیر و تأویل خود از روایات و قصص بپردازند. گو این كه در مواردی نیز از برانگیختن احساسات و عواطف مخاطبان خود نیز پروایی ندارند. حسین مسافر آستانه كه سالها در این عرصه فعالیت كرده است درباره لزوم استفاده از شیوه های اجرایی مبتنی بر قواعد تئاتر در نمایش های دینی اظهار می كند: «مشكل اصلی در این راه این است كه وقتی ما با دیدگاه اعتقادی خودمان می خواهیم اثری را به روی صحنه بیاوریم، طبعاً با یك سری موانع و مشكلات روبه رو خواهیم شد. آن تفكر كلی كه در مورد تئاتر وجود دارد، مانعی می شود برای اجرای چنین نمایش هایی. بنابراین مجبور هستیم كه به شیوه های اجرایی دست پیدا كنیم كه این تفكر قابل ارائه باشد. با این حال مدتی بعد حسین مسافر در نمایش «غزل كفر» نمایشی كاملاً فرمالیستی به روی صحنه برد و با استفاده از عناصر و مؤلفه های اساسی تئاتر همچون نور، موسیقی، صحنه پردازی مجلل، جلوه های ویژه، ماشینری صحنه و ... اثری كاملاً تئاتری و قاعده مند را به نمایش گذاشت. «نمایش غزل كفر فقط روایت ساده ای است از یك واقعه تاریخی كه از طریق بازسازی صحنه ای به تصویر كشیده می شود. ابزار كارگردان برای بازسازی، عناصری مانند دكور، رقصندگان، موسیقی، آواز و ... است.) (نجفیان، ۱۳۸۴ ، ۶۰)

یكی دیگر از كارگردان ها و طراحان صحنه ای كه درزمره گروه اخیر به شمار می رود، سعید شاپوری است. او درباره رویكرد خود به تئاتر از تلفیق دو حوزه فرم و محتوا یاد می كند و می گوید: «علت كاركردن من در تئاتر به دو اصل برمی گردد، یكی فرم و دیگری محتوا. محتوا به این دلیل كه شاید حرف هایی را در جایی می بینیم و احساس می كنم باید منعكس شود و با تئاتر می توانم به بیان حرف ها و ایده هایم بپردازم. فرم هم كه در هنر می بایست زیبایی لازم را داشته باشد، دیگر عاملی است كه مرا برای كار تئاتر برمی انگیزد.» (شاپوری، ۱۳۸۱ ، ۴۵)

وی در جایی دیگر به علاقه اش نسبت به افكار دینی اشاره می كند و اینكه با استفاده از زبان تئاتر می تواند به بیان آنها بپردازد: «بهتر است به جای فكر مذهبی بگوییم افكار دینی كه در چند نمایش دیگر، این افكار دینی را دنبال كردیم و در این نمایش (دوكعبه) هم به صورت مشخص وجود دارد. هر فكر و موضوعی، زبان و فرم خود را می طلبد. ممكن است این موضوع را نتوان در قالب شعر ارائه نمود ولی به صورت نمایش ارائه شده است.» (همان، ۴۵)

پیام فروتن

فهرست منابع و مآخذ:

۱- آشفته ، رضا(۱۳۸۵) ، «این چالش های فكری و روحی» ، ماهنامه نمایش، شماره ۸۰ ـ ۷۹ ، صفحه ۳۷

۲- آشفته ، رضا(۱۳۸۳) ، «عاشورا در صحنه» ، ماهنامه نمایش. شماره ،۱ صفحه ۳۷ ـ ۳۴ .

۳- اعوانی، غلامرضا (۱۳۷۵) ، «حكمت و هنر معنوی» ، انتشارات گروس، تهران.

۴- تشكری، حامد (۱۳۸۱ ) ، «دلیلی برای زندگی»، مصاحبه با سعید شاپوری، ماهنامه صحنه، دوره جدید، شماره ۲ ، صفحه ۴۵ تا ۴۷.

۵- جاودانی، هادی(۱۳۸۲) ، «باید نمایش های مذهبی جدا از مناسبت ها هم اجرا شود» مصاحبه با حسین مسافر آستانه، ماهنامه صحنه، شماره،۱۱ صفحه ۴۴ تا ۴۶.

۶- جاودانی، هادی (۱۳۸۲)، «حر، یك انتخاب سالم را شكل می دهد» مصاحبه با دكتر محمود عزیزی، ماهنامه صحنه، شماره ۸ ، صفحه ۵۸ ـ ۵۶ .

۷- حمیدی، بهروز (۱۳۸۱) «تعزیه روی صحنه» ،ماهنامه صحنه، شماره ۸ ، صفحه ۶۳.

۸- دشتی، علی اصغر (۱۳۸۲) «پلی مابین نمایشنامه نویسی دیروز و امروز ما» ماهنامه صحنه، شماره۷ ، صفحه ۲۸ ـ ۲۶ .

۹- ساسانی، فرهاد(۱۳۸۰) «نشانه های معنوی در سینما» پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی، تهران.

۱۰- صدیقی، علی اكبر «خورشید كاروان به همه جرأت داد» مصاحبه با مهدی توسلی، ماهنامه صحنه، شماره ،۱۵ صفحه ۳۷ تا ۴۲.

۱۱- صدیقی ، علی اكبر «سرنوشت دو كودك در هنگامه محرم الحرام» ماهنامه صحنه، شماره۷ ، صفحه ۴۰ و ۳۹ .

۱۲ ـ نجفیان، حمیده (۱۳۸۱) «نمایش مذهبی، نمایش مظلوم» مصاحبه با سیدجواد هاشمی، ماهنامه صحنه، دوره جدید، شماره ۲ ، صفحه ۲۱ ـ ۱۹.

۱۳ ـ نجفیان، هومن (۱۳۸۴) «اثری ناتمام» ماهنامه صحنه، شماره ۱۹ ، صفحه ۶۰ .

۱۴- نصیری، مهدی (۱۳۸۴) «تعزیه در تعزیه» ماهنامه صحنه، شماره ۲۵ ، صفحه ۱۲ و ۱۳ .

۱۵- محسنیان ، مشهود (۱۳۸۱) «دو نمایش ایرانی برای پاسداشت ادبیات ملی و مذهبی» ماهنامه صحنه، شماره ۳ ، صفحه ۳۳ و ۳۲ .

۱۶ ـ ؟ (۱۳۸۴) «می خواستم به سلایق روز نزدیك شوم» مصاحبه با حسین مسافرآستانه، ماهنامه نمایش، شماره ۲ ، صفحه ۲۷ ـ ۲۴.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.