جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه نجوم, تقویم و گاهشماری در اندیشه تاریخ نگاری مسعودی


جایگاه نجوم, تقویم و گاهشماری در اندیشه تاریخ نگاری مسعودی

علی بن حسین مسعودی مورخ و متفکر نامدار قرن چهارم از نادر مورخانی است که روش های نوینی را در تاریخ نگاری اسلامی متداول ساخت و با تلفیق دانش تاریخ و جغرافیا, پیوندی استوار میان این دو که در واقع پیوند میان زمان و مکان بود ایجاد کرد

علی بن حسین مسعودی مورخ و متفکر نامدار قرن چهارم از نادر مورخانی است که روش های نوینی را در تاریخ نگاری اسلامی متداول ساخت و با تلفیق دانش تاریخ و جغرافیا, پیوندی استوار میان این دو که در واقع پیوند میان زمان و مکان بود ایجاد کرد. دو ویژگی بارز تاریخ نگاری وی یکی ابداع و توسعه روش های نوین در تاریخ نگاری اسلامی و دیگری ایجاد پیوند و نزدیکی میان دانش تاریخ با علوم عقلی بود. در مورد اول, وی روش های قیاسی, کمی و تطبیقی و مشاهده و تجربه را به کار بست و در مورد دوم نیز تلاش کرد تا ضمن توسعه حوزه دانش تاریخ, پیوند عمیقی میان تاریخ با جغرافیا, نجوم, کلام, فلسفه و در کل, علوم عقلی ایجاد کند و تاریخ را به صورت یک دانش تحلیلی و عقلی مطرح سازد. این دو رویکرد به وی کمک کرد تا ضمن نقادی در حوزه تاریخ, به بیان علت و معلولی حوادث پرداخته و در علت وقایع و اتفاقات و اخبار و روایات تاریخی به چون و چرا بپردازد و به کنه حوادث و پدیده های انسانی و طبیعی نزدیک شود.

هدف وی از کاربرد علوم عقلی در تاریخ, کمک گرفتن از این علوم در ثبت و ضبط دقیق تر حوادث و بیان علت آن ها و نیز تعیین صحت و سقم روایات تاریخی و وقایع اتفاقیه بود. زمان, تقویم, گاه شماری و نجوم برای مسعودی از جمله علوم و ابزارهای علمی بودند که می توانست معیارهایی برای نقد اطلاعات تاریخی باشد. وی با استفاده از اطلاعات و رصدهای دقیق منجمان و مراجعه به زیج ها و تقویم های آن ها توانست روند گاه شماری حوادث و اخبار را پیگیری کند و ضمن بررسی روایات و اخبار راویان و مخبران, به ضبط و ثبت دقیق حوادث بپردازد و پاره ای از اشتباهات و انحرافات تاریخی را از همین طریق مشخص سازد.

از این رو, از جمله ویژگی های تاریخ نگاری وی, توجه به عنصر زمان بویژه در رویدادهای بزرگ است; رویدادهایی که مبنای شمارش سال و ماه قرار گرفته و حوادث روزگاران بر مبنای دوری و نزدیکی آن ها نگاشته و یا روایت می شده اند. اشراف و احاطه وسیع وی بر تاریخ اقوام و ملل مختلف و تطبیق دادن تاریخ و حوادث تقویم این ملل برای تعیین تاریخ دقیق رویدادهای آن ها, حل اختلافات تاریخی مورخین و روایات متفاوتشان را در پی داشت. وی برای حل تضاد در روایت های مختلف تاریخی, به نجوم و تقویم روی آورد. توجه او به تقویم و تاریخ دقیق رویدادها باعث شد تا با مقایسه تقویم های معروف و مبدإهای مختلفی که ملل معروف جهان آن ها را مبنای تاریخ خود قرار داده اند, به نکاتی دست یابد که مورخین پیش از وی چندان به آن ها اهمیت نمی دادند.

کاربرد روش تطبیقی تقویم ها بر اساس اطلاعات دقیق نجومی منجمان به وی امکان داد تا برای تشخیص صحت و سقم اطلاعات, به نقادی اطلاعات پیشینیان در مورد تاریخ اقوام و ملل و مدت زمامداری و سرنوشت تاریخی آنان بپردازد و با عرضه دو نوع اطلاعات بر یکدیگر, بهترین و نزدیک ترین روایت به واقعه و رخداد را برگزیند.

دانش و اطلاعات وسیع وی از تاریخ اقوام و ملل و دقت نظرش در ثبت حوادث باعث شد که دوران های مختلف تاریخی را با هم تطبیق دهد و با عرضه تقویم های اقوام مختلف و مقایسه تاریخ سلطنت امرا و ملوک با تقویم ها و مبدإ تاریخ ملت ها, به نقد تقدم و تإخر حوادث و در نتیجه, صحت و سقم آن ها بپردازد. او تقویم های مختلف یونانی, رومی, ایرانی, هندی, بابلی, سریانی و عربی را به دقت مورد مطالعه قرار داد و مدت زمان حکومت شاهان و سلسله ها را دنبال کرد و ضمن مقایسه آن ها با یکدیگر, به انحرافات تاریخی و اشتباهاتی که در کار مورخان پیشین روی داده و یا روایاتی که به دلیل کم دقتی وارد تاریخ شده بود پی برد. هم چنین ضمن مقایسه تقویم اسکندری, یونانی و رومی با تقویم پادشاهان ایرانی در عصر ساسانی, آشکار ساخت که مدت سلطنت پادشاهان اشکانی بیش از آن بود که در تواریخ رسمی ایران باستان بویژه در تقویم های ساسانی آمده است; زیرا سوء استفاده دولت ساسانی برای تداوم بقای خویش باعث شده بود که آنان دست به تحریف تاریخ بزنند و روحانیت زردشتی با همدستی شاهان پارسی قسمتی از تاریخ سلطنت عهد اشکانیان را به صورت اسرارآمیزی حذف نمایند, زیرا بیم آن داشتند که پیش گویی های مذهبی پیامبرشان زردشت در مورد پایان سلطنت و چگونگی زوال ملک و دین آن ها باعث شود که مردم با نزدیک دیدن فرجام سلطنت ساسانیان از حمایت آن دست بکشند; به همین جهت, روحانیت زردشتی و شاهان ساسانی در یک اقدام هماهنگ و سری, با حذف قسمتی از تاریخ در صدد بودند که مردم را به تداوم سلطنت ساسانی امیدوار سازند. مسعودی با دقت در تقویم های ایرانی و تاریخ اسکندری, این راز را برملا نموده و دروغ بودن و انحراف یک دوره تاریخ را روشن ساخت. وی در مورد علت اختلافات ایرانیان با سایر اقوام در تقویم و تاریخ اسکندری آورده است که:

((قضیه این است که زردشت پسر اسپیتمان در ابستا که به نظر ایرانیان کتاب آسمانی است گفته است که پس از سیصدسال ملکشان آشفته شود و دین به جا ماند و چون هزار سال تمام شود دین و ملک با هم برود و زردشت به طوری که از پیش ضمن خبر او در همین کتاب گفتیم, در ایام پادشاهی کی بشتاسب پسر لهراسب بوده است و اردشیر پسر بابک پانصد سال و ده چند سال پس از اسکندر به پادشاهی رسید و ممالک پراکنده را فراهم کرد و متوجه شد که تا ختم هزار سال در حدود دویست سال مانده است و خواست دوران ملک را دویست سال دیگر تمدید کند, زیرا بیم آن داشت وقتی دویست سال پس از وی به سر رسد مردم به اتکای خبری که از پیغمبرشان از زوال ملک داده, از یاری و دفاع آن خودداری کنند و بدین جهت از پانصد و ده و چند سالی که مابین او و اسکندر فاصله بود در حدود یک نیم آن را کم کرد و بقیه را از قلم بینداخت و در مملکت شایع کرد که استیلای او بر ملوک الطوایف[ منظور اشکانیان] و کشتن اردوان که از همه ایشان مهم تر بود و سپاه بیشتر داشت به سال دویست و شصتم پس از اسکندر بوده و تاریخ را بدین سان وانمود و میان مردم رواج داد. بدین جهت میان ایرانیان و اقوام دیگر اختلاف افتاد و تاریخ سال های ملوک الطوایف نیز به همین جهت آشفته شد. ))(۱).

● آثار و تإلیفات نجومی مورد استفاده مسعودی در تاریخ نگاری

توجه مسعودی در به کارگیری روش های تحلیلی و کمی و تطبیقی باعث شد که به تقویم, گاه شماری, ریاضی و نجوم علاقه ویژه ای نشان داده و از این علوم در تقویت تاریخ نگاری خویش مدد بجوید و آثار علما, دانشمندان, منجمان, ریاضی دانان و سازندگان زیج های معروف را مورد استفاده قرار داده, آن را در خدمت تاریخ بگیرد و حتی به عنوان یکی از معیارهای قابل اعتماد برای نقد تاریخ و روایات و اخبار تاریخی به کار گیرد. علاقه وی به این علوم, از کثرت آثاری که در تواریخ خود از آن ها یاد کرده است مشخص می شود. او در کار خود آثار منجمان, ریاضی دانان و تقویم سازانی چون بطلمیوس, اسحاق کندی, ابن منجم احمدبن طیب سرخسی, ماشإالله منجم, ابومعشر منجم, محمدبن موسی خوارزمی, محمدبن کثیر فرغانی, ثابت بن قره حرانی, محمدبن جابر بتانی, اقلیدوس و دیگران را مورد استفاده قرار داده است.

مسعودی در ((مروج الذهب)) و ((التنبیه و الاشراف)) از بسیاری از آثار عظیم ملل جهان و تمدن اسلامی در هیإت و نجوم, ریاضی, تقویم و گاه شماری یادکرده است. عمده ترین منابعی که وی آن ها را مورد مطالعه قرار داده و یا با این آثار آشنایی داشته و در تاریخ نگاری خود به آن ها توجه نموده عبارتنداز:

۱) سندهند;

۲) ارکند;

۳) ارجیهذ;

۴) المجسطی, که مجموعه ای از رصدهای بطلمیوس می باشد;(۲)

۵) کتاب الزیج, تإلیف بطلمیوس;(۳)

۶) کتاب الزیج و القصیده, از محمدبن ابراهیم فزاری در علم هیإت و نجوم;(۴)

۷) کتاب الزیج فی نجوم, تإلیف حسین بن منجم;(۵)

۸) آثار محمدبن کثیر فرغانی منجم درباره نجوم و هیإت, بویژه کتاب الفصول الثلاثین;

۹) علم الفلک و النجوم, از بطلمیوس;(۶)

۱۰) القانون فی النجوم, اثر ثاون اسکندرانی که از پادشاهی اسکندر پسر فلیپ مقدونی درباره منشإ تقویم آغاز شده است;(۷)

۱۱) المدخل الکبیر الی علوم النجوم, اثر ابومعشر منجم که اثری عظیم در علم نجوم بوده و بخشی از آن به تإثیر کواکب و نجوم و اجرام سماوی بر انواع مختلف حیوانات و طبیعت سخن به میان آمده است;(۸)

۱۲) رساله یعقوب بن اسحاق بن صباح الکندی درباره اکسیر و جیوه تحت عنوان ابطال دعوی المدعین صنعه الذهب و الفضه;

۱۳) مجموعه رصدهای ابرخس.

● کاربرد نجوم و تقویم و گاه شماری در اندیشه تاریخ نگاری مسعودی

یکی از جلوه های تفکر عقلی و تحلیلی مسعودی در تاریخ نگاری عبارت از تلاش در جهت وارد کردن عناصر فکری دانش تقویم و نجوم به حوزه تاریخ و تاریخ نگاری و پیوند دادن علوم نجوم, جغرافیا و ریاضی با تاریخ بود. از نظر مسعودی تعیین دقیق حدود وقایع و حوادث تاریخی و زمان وقوع آن ها صرفا از طریق روایت های راویان و یا نقل شفاهی امکان پذیر نیست. به همین دلیل, او دستاوردهای علمای علم نجوم و محاسبات دقیق آنان را که مبتنی بر جنبه های عقلی و قابل قبول بود مورد مطالعه قرار داده و در تدوین تاریخ خویش از آن ها بهره گرفت.

وی در حوزه گاه شماری و تقویم نگاری, جهت ذکر روزشمار حوادث در تعیین مبدإ وقوع آن ها و نیز مبدإ تاریخ اقوام و ملل مختلف, از فعالیت های منجمان و ستاره شناسان و ریاضی دانان و صاحبان محاسبات دقیق و زیج ها و رصدهای مختلف بهره گرفت.

پی نوشت ها:

۱. علی بن حسین مسعودی, التنبیه و الاشراف, ترجمه ابوالقاسم پاینده, (تهران, شرکت انتشارات علمی و فرهنگی, ۱۳۶۵) ص ۹۲ـ۹۱.

۲. همان, مروج الذهب و معادن الجوهر, ترجمه ابوالقاسم پاینده (تهران, نشر علمی و فرهنگی, ۱۳۷۰) ج ۱, ص ۷۰.

۳. همان.

۴. همان, ص ۵۴۷.

۵. همان, ص ۸۴.

۶. همان, ص ۳۰۷.

۷. همان, ص ۱۴۶ و ۵۱۱.

۸. همان, ص ۲۹۷.

۹. همان, ج ۲, ص ۷۶۰.

۱۰. ادوارد, استواری کندی, پژوهشی در تاریخ زیج های اسلامی, ترجمه محمد باقری (تهران, نشر علمی و فرهنگی, ۱۳۷۴) ص ۷۱.

۱۱. علی بن حسین مسعودی, التنبیه و الاشراف, همان, ص ۱۹۴ـ۱۷۷ و ۲۱۶ـ۱۹۵.

۱۲. همان, ص ۶۸.

۱۳. همان, ص ۲۰۰.

۱۴. همان, مروج الذهب و معادن الجوهر, ج ۲, ص ۷۶۰.

۱۵. مسعودی در ذکر مختصر تاریخ جهان دوره قبل از بعثت و دوره بعثت تا سال ۳۴۶, در کتاب مروج الذهب, هم چنین در فصل خلاصه تاریخ جهان از آدم تا پیغمبر اسلام و فصل مختصری از سال ها و ماه های اقوام و کبیسه و نسیء و مسایل مربوط به آن به این موضوع پرداخته است.

۱۶. علی بن حسین مسعودی, همان, ص ۷۵۵.

۱۷. همان, التنبیه و الاشراف, ص ۱۹۴ـ۱۹۲.

۱۸. همان, ص ۱۹۸ـ۱۷۷.

۱۹. همان, ص ۹۳ـ۹۱.

۲۰. جدول مذکور بر اساس آن چه مسعودی در دو اثرش التنبیه و مروج الذهب در این باره آورده خصوصا آن چه در فصول ذیل آمده, تنظیم شده است:

الف. ذکر مختصر تاریخ از آغاز تا مولد پیغمبر خدا(ص) و آن چه بدین باب مربوط است;

ب. ذکر دومین مختصر تاریخ از هجرت تا این روزگار; (مروج الذهب, جلد دوم);

ج. ذکر تاریخ سال های خلافت; (مروج الذهب, جلد دوم);

د. مختصری از سال های و ماه های اقوام و کبیسه ها و نسیء و مسایل مربوط به آن.

۲۱. علی بن حسین مسعودی, همان, ص ۷۶۰.

۲۲. همان, مروج الذهب و معادن الجوهر, ج اول, نگاه کنید به مطالب مربوط به هر یک از فصول یاد شده.

۲۳. همان, التنبیه و الاشراف, نگاه کنید به مطالب هر یک از فصول یاد شده.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.