سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
عاقبت چاه کنی برای دیگران
در زمان ریاست سوئدیها، مرکز شهربانی (نظمیه) در میدان توپخانه بود (جنوب غربی میدان) و زندان نظمیه هم در همان اداره کل شهربانی مرکب از دو سه اطاقک کوچک (سلول) که به حبس نمرة یک معروف بود و چند اطاق و زیرزمین برای زندانیان دیگر که به صورت دستهجمعی زندانی میشدند، منحصر میگردید و دیگر محل بیشتری وجود نداشت. با ایجاد حکومت دیکتاتوری، دیگر این محل کافی نبود و بایستی زندان وسیعی در نظر گرفته میشد. بنابراین «درگاهی» رئیس نظمیه محل وسیعی را برای ساختمان زندان درخواست نمود. محلی که برای ساختمان در نظر گرفته شد قصر قاجار که از ابنیة سلاطین قاجار و جزء اداره بیوتات سلطنتی و دارای ابنیة قدیمی و تاریخی بود به شهربانی واگذار گردید تا هم اثری از ابنیة تاریخی قاجاریه از بین رفته باشد و هم محل وسیعی برای زندان به وجود آورند. مدتی طول کشید تا زندان ساخته شد.
روز ۱۱ آذرماه ۱۳۰۸خ درگاهی شاه را برای افتتاح به زندان جدیدالتأسیس قصر قاجار دعوت نمود. این محبس دارای ۱۹۲ اطاق بود و گنجایش ۸۰۰ نفر زندانی را داشت. ۹۶ اطاق آن پنج نفری و بقیه یک نفری (سلول مجرد) بود. در قسمت بیمارستان هم ۶ اطاق شش نفری و ۶ اطاق یک نفری داشت و دارای باغ و حمام و لوازم دیگری بود. در این زندان محلهایی هم برای کارهای صنعتی از جمله قالیبافی و نجاری و صنایع یدی دیگر ساخته شده بود که محبوسین بتوانند ایام حبس با کار را در آنجا مشغول باشند.
روزی که شاه به همراهی درگاهی سلولها و قسمتهای دیگر را بازدید میکرد چند نفر از وزیران هم همراه پهلوی بودند منجمله تیمورتاش سرداراسعد که هیچ نمیدانستند روزی خود آنها در آن سلول گرفتار خواهند شد.
دو روز بعد هم از سفرا و وزرای مختار از طرف رئیس نظمیه دعوت به عمل آمد تا زندان قصر را بازدید کنند که ببینند که ایران محبس مدرن دارد.
چه خوش گفته فرخی یزدی:
لایق شاه بود، قصر نه هر زندانی
حاکم جامعه گر ملت و قانون باشد
عذر تقصیر چنین خواهد و گوید مأمور
کاین جنایت حسبالامر همایون باشد
«در نزدیکی تهران دژی است که سابقاً محل سکونت خاندان قاجار بود اکنون زندان سیاسی است. زندانیان سیاسی در ایران محاکمه نمیشوند و لازمه محکومیت جرم و بزه نیست و چنانچه مرگ آنها حتمی تشخیص داده شود، ضرورت ندارد تیرباران یا اعدام گردند بلکه روش مسموم نمودن خاصی که مطرودین و زندانیان سیاسی آن را «مایه کوبی پهلوی» مینامند کافی است که این عمل را انجام دهد و یا با انداختن یک حب زهر در فنجان قهوه در یک روز بسیار زیبا و روشن، متهم تا ابد در زیر خاک به سر خواهد برد و دیگر چنین روز زیبا و روشنی برایش تکرار نخواهد گردید.
در این وقت روزنامهنگاران مجازند مرگ متهم را در اثر«حملة قلبی» اعلام نمایند.
روزنامه «آرزو» درباره ساختمان زندان قصر و افتتاح آن مطلبی نوشته که مجلة خواندنیها هم آن را در شماره ۱۰۴ سال هفتم مورخ ۲۷ مرداد ۱۳۲۸ نقل نموده است. از لحاظ اینکه مطلبی درباره مغضوب واقع شدن درگاهی است در زیر نقل میگردد:
«هنگامی که سرتیپ درگاهی ساختمان زندان قصر را به پایان رسانید از شاه تقاضا کرد که از محل زندان جدید بازدید کند.
شب آن روز شاه خواب دیده بود که در مسیرش چاهی حفر کرده و سر آن را پوشاندهاند و وقتی که نزدیک چاه میرسد دورخیزی کرده از روی آن میپرد. البته شاه به خواب معتقد نبود ولی هرگز نمیتوان انکار کرد که در خواب تأثیر و راز عجیبی نهفته است...
شاه آن روز خسته و عصبانی به نظر میرسید، تیمورتاش پشت سر شاه یک قدم عقبتر بود و عدهای از رجال و معاریف و سران سپاه نیز همراه شاه بودند.
سرتیپ درگاهی هم پیاپی دربارة ساختمانهای جدید توضیح میداد، اطاقها و کریدورها و سلولها یکی پس از دیگری بازدید شد.
سرتیپ درگاهی دویده در بندر آهنین را باز کرد، تا اینکه خواست شاه پا در درون دربند آهنین زندان بگذارد، یک مرتبه تیمورتاش که موقعی مناسبتر از آن نمیدانست به شاه نزدیک شده آهسته گفت:
این سرتیپ درگاهی مورد اعتماد نیست. این مرد ممکن است که جنایت کند. هماکنون که اعلیحضرت و معاریف و سران سپاه وارد این بند میشوند اگر درگاهی با یک حرکت سریع در دربند را ببندد چه خواهد شد و چگونه ممکن است این در را باز کرد... اساساً اصراری که برای ورود به درون دربند دارد خود بهترین دلیل این است که خیالی در مغز خود پرورانده است، بنده صلاح نمیدانم وارد دربند شوید.
گویا شاه به یاد خواب دیشب افتاده یک باره پا را کشیده و از نزدیکی دربند دور شد... در این هنگام شاه نگاهی به درگاهی کرد. نگاه خشمگین و نگاه تیمورتاش مظفرانه بود. نکته جالب توجه اینجاست که رنگ چهرة درگاهی نیز پریده بود...»
در کتاب «اطلاعات در یک ربع قرن» دربارة زندانی شدن درگاهی چنین نوشته است: «از مراسم گشایش زندان قصر قاجار دو روز بیشتر نگذشت که بر حسب دستور شاه رئیس تشکیلات نظمیه (درگاهی) و منشیباشی معاون ادارة نظمیه و برهان رئیس یکی از شعب تأمینات و احتشام عضو ادارة نظمیه در ادارة دژبانی توقیف گردیدند و سرتیپ صادقخان کوپال (سالارنظام) به ریاست نظمیه منسوب شد. درگاهی روز آئین گشایش زندان چشم زهری به بعضی وزیران میرفت ولی خود زودتر گرفتار شد.
درگاهی مدتی در دژبان توقیف بود و بعد تحتنظر قرار گرفت و در منزل بسر برد و بعدها آزاد بود ولی دیگر به شغلی گماشته نشد.
درگاهی بعد از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان رئیس نظمیه شد تا ۱۳ آذر ۱۳۰۸ که زندانی شد و بعد از شخص شاه اولین قدرت کشور به شمار میرفت و با وزیر دربار که او هم بعد از شاه قدرت اول را میخواست در کشمکش بودند و همین کشمکش بین تیمورتاش و رئیس نظمیههای وقت که دو مرکز قدرت بودند آن قدر دامنه پیدا کرد تا منتهی به سقوط وزیر دربار گردید. یعنی پلیس کار خود را کرد و شاه را به وزیر دربارش سخت بدبین و ظنین ساخت و این موقعی بود که امیرلشکر آیرم در رأس نظمیه بود که او هم میخواست قدرت اول را در دست داشته باشد اما سرتیپ کوپال چنین نبود و نظمیه بعد از درگاهی وضع عادی به خود گرفت.
تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی،
انتشارات علمی، ۱۳۸۰، ج ۵، صص ۲۰۱ تا ۲۰۴
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست