سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
معمای زن قیاس دیدگاه فمنیستی و اسلامی به زن

مسایل زنان از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و سیاستمداران بوده و در طول تاریخ با فراز و نشیبهای بسیاری، هم در عرصه نظر و هم در ساحت عمل همراه بوده است. امروزه نیز یکی از مسایل مهمی که در کشور ما جایگاه ویژهای پیدا کرده و موضوع نظریهپردازیها و اظهار نظرات مختلفی واقع شده، همین مسئله است. در حال حاضر، جامعه ما شاهد دو رویکرد متفاوت به مسایل مربوط به زنان است که هرکدام تبیینها و تحلیلهای متفاوتی را ارایه میکنند. رویکرد اول مربوط به جریان دفاع از حقوق زنان است که متأثر از جنبش اجتماعی فمنیسم در اعتراض به نابرابری و تبعیض علیه زنان در غرب است و رویکرد دوم به جریان اسلامی مطالبات حقوق زنان مربوط میشود که داعیهدار نظریهپردازی در حوزه مسایل زنان از منظر دین است.
در این نوشتار قصد داریم که با تشریح و توصیف دیدگاههای این دو طیف به مقایسه میان آنها پرداخته و ابعادی را که معمولا در تحلیل مسایل زنان مورد غفلت واقع میشوند را بیشتر مورد توجه قرار دهیم.
بهنظر میرسد پیش از پرداختن به محتوا و مضمون یک اندیشه، لازم است زمینه و پیشینه تاریخی مطرح شدن آن اندیشه نیز شناخته شده باشد، چراکه بدون در نظر گرفتن زمینههای تاریخی و اجتماعی اندیشه، امکان تحلیل و بررسی آن وجود ندارد. لذا قبل از وارد شدن به بحث از دیدگاه فمینیسم، ابتدا مروری مختصر بر زمینههای اجتماعی و تاریخی این نگاه خواهیم داشت.
● فمینیسم و زمینههای پیدایش آن
▪ اومانیسم
شاید اگر ادعا کنیم که بنیان تمدن غرب بر پایه اومانیسم استوار است، چندان به گزاف سخن نراندهایم. در قرون پانزدهم و شانزدهم میلادی که کلیسا بر اروپا حاکم بود، رشد علم و عقلانیت از یک طرف و بروز فساد و بیکفایتی در تدبیر جامعه از سوی کلیسا از طرفی دیگر، باعث شد اعتماد بشر به دین و مذهب کمکم رنگ باخته و منجر به کنار رفتن دین از عرصه مدیریت و تدبیر جامعه شده و پس از آن رابطه هر فرد با خدا به صورت شخصی و در حیطه روابط فردی تعریف شود. بدین ترتیب، انسان در غیاب خداوند، محور و غایت همهچیز قرار گرفت و عقل او ملاک تشخیص حق از باطل تلقی شد و خود درصدد درانداختن طرحی نو برای زندگی خویش برآمد.
این طرز تلقی از انسان و نسبت وی با خداوند، موجب پررنگتر شدن روحیه فردگرایی و اهمیت یافتن فردیت انسانها شده و هویت جمعی آنها اهمیت خود را بهمرور از دست داد. فردگرایی بر ارزشهای فردی افراد همچون آزادی و حقوق اجتماعی و برابری تکتک آحاد جامعه تأکید داشته و بهجز منافع فردی و لذتهای مادی افراد هیچ منبع دیگری را برای تعیین ارزشهای جامعه دارای صلاحیت نمیداند. انسان در این جوامع به کلی امید خود را از ماورا بریده و آرزوها و لذتهایش را در زمین جستوجو میکند. لذا در این گفتمان که لذتگرایی مهمترین بخش تفکر آن است، تفسیر فرد از واقعیات است که به آنها معنا و ارزش میدهد. دیگر ویژگیهای دنیای غرب را میتوان پیامدهای گرایش به تفکر اومانیستی دانست که عبارتند از:
▪ تکثرگرایی ارزشی یا پلورالیسم
وقتی تلقی تک تک افراد از واقعیات بیرونی سبب معنی یافتن و رد و اثبات آنها میشود، خود به خود شاهد وقوع نسبیتگرایی ارزشی و پلورالیسم در جامعه خواهیم بود؛ چراکه درک افراد نسبت به ارزشها و پدیدههای اجتماعی با هم متفاوت است و هیچ دلیلی برای ترجیح و غلبه فهم کسی بر دیگری وجود ندارد و همه در انتخاب سبک زندگی و نگرش آزاد هستند. بهعنوان مثال، میان یکتاپرستی و بتپرستی در غرب هیچ تفاوت ارزشی وجود ندارد و همه اینها از آنجا که انتخاب افراد محسوب میشوند دارای ارزش هستند.
▪ دموکراسی
در این فضای شکل گرفته در غرب تنها عامل بازدارنده و محدودکننده آزادی و امیال افراد، قانون و هنجارهای پذیرفته شده و تأیید شده جامعه است که آن هم برخاسته از رأی و نظر غالب افراد جامعه است. در این جوامع نهاد قانونگذار و مجری قانون توسط تکتک افراد جامعه انتخاب میشود و این مردم هستند که امکان و اجازه کنترل بر رفتار خود را به نهادی به نام حکومت تفویض کرده و هر زمان هم که اراده کنند، میتوانند این امکان را از آن سلب کنند.
▪ لیبرالیسم
فلسفه وجود حکومت و نیز قوانین و هنجارها، تنها حل و فصل کردن مشکلات و مسایلی است که از تضاد احتمالی آزادیهای فردی انسانها در جامعه بهوجود میآید. بهعنوان مثال، وقتی کسی مرتکب قتل یا تجاوز و یا هر جرم دیگری میشود، این عمل او تنها به دلیل اینکه حقوق و آزادی فرد دیگری را نقض کرده است، جرم محسوب میشود وگرنه رفتارهایی چون زنای محصنه، شرب علنی خمر، استفاده از پوششهای زننده در جامعه جرم محسوب نمیشود و حکومت حق دخالت در آنها را ندارد.
▪ سکولاریسم
از آنجاییکه در دنیای مدرن هیچ منبعی غیر از منافع تکتک افراد شأنیت تعیین ارزشها و هنجارهای مورد قبول جامعه را ندارد، مذهب نیز از این قائده مستثنی نبوده و از حق دخالت در زندگی اجتماعی افراد محروم است و تنها بهعنوان یک نوع سبک زندگی که افراد به دلخواه خود آن را انتخاب میکنند، موضوعیت مییابد.
همانطور که در ابتدای بحث اشاره کردیم، غرض از طرح این مباحث این بود که نشان دهیم جنبش حقوق زنان (فمنیسم) در چه بستری شکل گرفت.
در درون جامعه فرد محور غرب و در اندیشه متفکران غربی آنچه که غالبا از مفهوم فرد اراده میشد، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم «مرد» بود و زنان معمولا از جایگاه فروتری نسبت به مردان در جامعه برخوردار بودند. با رجوع به جایگاه زن در اندیشه متفکرین غربی میتوان بر این ادعا مهر تأیید زد.
«در نگاه روسو، زنان فاقد ویژگیهای شهروندیاند و خصوصیاتی مانند عقل، نیرو و خودمختاری طبیعتا مردانهاند» ؛ «شوپنهاور و نیچه دو فیلسوف بزرگ غربی بهصراحت جنس زن را جنس پست و محور شرارت معرفی میکنند. نیچه با صراحت اعلام میدارد که خرد مخصوص مردان است و ممکن است حیوان خردمند وجود داشته باشد، اما زن خردمند هرگز!» ؛ «منتسکیو زنان را موجوداتی با روحهای کوچک و دارای ضعف دماغی، متکبر و خودخواه میداند.»
در این جهانی که از طرفی فرد فرد انسانها را خدا و محور همه عالم میپندارد و جهان را مسحور لذتها و خواستههای آنها قرار میدهد و از طرفی با قایل شدن جایگاهی پست و فرومایه برای زن نسبت به مردان و تلاش برای حذف او، حیثیت و شخصیت زن را نادیده میانگارد، دور از انتظار نیست که شاهد افزایش روزافزون اعتراضات و جنبشهای گوناگون در مخالفت با این تقسیمبندی و موقعیت پایین زنان در جامعه غربی باشیم.
بدیهی است که این اعتراضات نسبت به جایگاه زنان در جامعه، ناشی از نوع نگاه فرد محوری حاکم بر دنیای متجدد غربی بود؛ زیرا فردگرایی که از اساسیترین بنیانهای فکری مدرنیته بود، به شکلگیری فردیت زنانه منجر شد و زنان خود را مانند دیگر افراد جامعه نسبت به آزادی خود و حقوق اجتماعیشان ذیحق دانستند و اقدام به مطالبه حقوق خویش کردند.
البته خلاصه کردن علل و عوامل شکلگیری اعتراضات و جنبشهای زنان در غرب به عامل فردگرایی، تبیین کامل و جامعی نخواهد بود؛ زیرا این نکته نیز واضح است که با نگاهی گذرا به آمارهای موجود در مورد ظلمها و تبعیضهای فراوان علیه زنان در جوامع غربی، بهراحتی میتوانیم به جایگاه پست و فرودست آنها در این جوامع پی ببریم. اینگونه ظلمها و تبعیضها که موجبات انقیاد زنان را در غرب فراهم میکرد، بهتدریج باعث بهوجود آمدن جریانها و جنبشهای اعتراضآمیز شد.
اصول و قوایدی که از نگاه فمنیستها در تحلیل مسایل زنان مورد تأکید قرار میگیرند شامل موارد زیر هستند:
الف) فمنیستها با تمایز قایلشدن میان جنس و جنسیت در تحلیلهای خود، تفاوتهای زن و مرد را صرفا در محدوده تفاوتهای فیزیولوژیکی و جسمی مربوط به جنس آنان میدانند و تفاوتهای ذهنی و روحی و احساسی را که بهزعم آنان در محدوده تفاوتهای جنسیتی است، ناشی از تأثیرات فرهنگی و اجتماعی عرف جامعه مردسالار میدانند و معتقدند که تفاوتهای جنسیتی را جامعه میسازد و نه چیز دیگر.
ب) فمنیستها در حوزه حقوق و وظایف اجتماعی زن و مرد قایل به تشابه و تساوی بوده و هرگونه تفاوت در نقشها و حقوق را حمل بر نابرابری و ظلم کرده و خواستار برقراری تساوی کامل میان زن و مرد هستند.
ج) فمنیستها معتقدند خانواده به شکل هستهای آن باعث انقیاد و تحت سلطه درآمدن زن و بازتولید روابط مردسالاری در جامعه میشود و باید کنار گذاشته شود.
د) طرفداران حقوق زنان در غرب بر این نکته تأکید دارند که زنان باید همچون مردان از تمامی قید و بندهای اجتماعی همچون نقش مادری، فرزندآوری، معشوقه بودن و تمامی نقشهایی که بهنوعی به بازتولید سلطه مردانه کمک میکند، آزاد شوند.
در هر حال، هدف موردنظر فمینیستها بهدلیل داشتن نگاه اومانیستی و فردمحور، داشتن جامعهای است که در آن تفاوتگذاری براساس جنسیت جای خود را به تشابه و همسانی در حقوق و امکانات بدهد تا آرمان «برابری در برخورداری از رفاه مادی» که غایت همه فعالیتهاست، تحقق یابد.
حال در ادامه این مطلب سعی خواهیم کرد دیدگاه اسلامی به مسایل زنان را مورد بررسی قرار دهیم.
● بررسی نگاه دینی به زن و اصول شخصیت او
در بخش قبلی سعی کردیم نگاه فمینیستی به مسایل زنان را با تکیه بر زمینهها و ریشههای اجتماعی آن بررسی کنیم. حال در ادامه قصد داریم دیدگاه اسلامی به مسایل زنان را نیز مورد بحث قرار دهیم که این امر جز از طریق رجوع به مبانی اندیشه اسلامی و نگاه کلی اسلام به انسان امکانپذیر نیست. لذا در ابتدا به مرور مختصر مبانی نگرشی اسلام به انسان پرداخته و سپس بهطور خاص جایگاه زن را در این اندیشه مورد بررسی قرار میدهیم.
▪ انسان بنده و خلیفه خدا
در نظام اعتقادی اسلام، محور و مدار هستی خداوند است و سایر موجودات جهان مخلوق او و در نسبت با او بهشمار میآیند.
در این نظام اعتقادی خداوند دارای وجود ازلی و ابدی و متصف به صفاتی چون حکمت، عدل، تدبیر و علم است. هر موجودی در نظام هستی دارای شان و مرتبهای بوده و برخوردار از استعدادها و امکانهایی برای هدایت و رشد است. در این دیدگاه، انسان در بین مخلوقات هستی بهدلیل برخورداری از عقل و اختیار نسبت به سایر موجودات، دارای شأن و منزلت و جایگاهی فراتر در نظام هستی است و همه موجودات هستی طفیلی وجود انسان هستند. (سوره لقمان: آیه ۲۰).
انسان در نگاه دینی خلیفه و جانشین خدا بر روی زمین تلقی میشود (سوره بقره: آیه۳۰). با این حال، انسان موجودی بیگانه و بریده از عالم هستی نیست و با دیگر آفریدگان و موجودات هستی در مخلوق بودن اشتراک دارد. او هستی نامحدود و حقیقت مطلق نیست و بر وجود و رفتارش قوانین و سنتهایی حاکم است و هویت او در نسبت با مبدا و غایت هستی که همان پروردگار جهان است، معنا مییابد.
▪ هستی هدفمند
در نگاه اسلامی این اعتقاد وجود دارد که خلقت هستی کاملا هدفمند و غایتمحور بوده و خداوند حکیم و عادل، نظام آفرینش را براساس یک طرح قبلی و برنامه هدفدار استوار داشته است (سوره دخان، آیه ۳۸). جهان از مبدایی خردمند آفریده شده و به سوی غایتی حکیمانه در حرکت است. در این جهان هدفمند، هیچ موجودی گزاف و بیحساب آفریده نشده و سستی و کژی در جهان راهی ندارد (سوره ملک، آیه ۳). بنابراین، تنوعها و تفاوتها نشانه کاستی در کار طبیعت و خلقت نیست بلکه هرکدام دقیقا در راستای اهداف حکیمانه آفرینش بوده و این تفاوتها در ادامه به تجانس و انسجام جامعه ختم میشود. با همین منطق تفاوتهای زن و مرد نیز قابلفهم و توجیه است.
▪ تناسب میان تکوین و تشریع
این اصل مبین این مطلب است که بهدلیل غایتمند بودن نظام هستی و حکیمانه و عادلانه بودن خلقت، بین هستها و بایستها ارتباط وجود دارد؛ بدین معنی که بایستها بر مبنای هستها پایهگذاری میشوند و بهعبارت دیگر، ویژگیها و تفاوتهای تکوینی پایه و اساس تفاوتها در قانونگذاری و تشریع هستند.
▪ نقش دین در تشریع و قانونگذاری
درک حقیقت تکوین و تشریع متناسب با آن، از عهده بشر خارج است؛ زیرا دامنه حیات و گستره تأثیر افعال بشری به زمان حال محدود نمیشود بلکه بهدلیل ارتباط و تأثیر حوادث بر یکدیگر، رفتار ما در پهنه جهان و در درازای تاریخ تأثیر دارد. لذا بدیهی است که شناخت امور از عهده بشری که دانشی محدود و خطاپذیر در اختیار داشته و از آینده خود و جهان آگاهی ندارد، بیرون است. در قران کریم میآموزیم که خالق هستی خود متصدی هدایت بشر است (سوره طه، آیه ۵۰) و این هدایت محدوده قانونگذاری را نیز در بر میگیرد(سوره نساء، آیه۵۹). نکته مهم اینجاست که دامنه قانونگذاری به امور فردی و عبادی محدود نمیشود بلکه به همانسان در امور اجتماعی نیز جریان دارد (سوره احزاب: آیه۳۶).
▪ معیار ارزشمندی و ارزشگذاری
در فرهنگ اسلامی بهدلیل وجود نگاهی نظاممند و جامع به بشر، ملاک ارزشگذاری انسانها داشتن شئون اجتماعی و خانوادگی، استعدادها و داشتههای تکوینی، چون نمایانگر هدایتیافتگی آنها نیست به خودی خود ارزشی ندارد بلکه نحوه بهکارگیری این داشتهها و نزدیکتر شدن به هدف غایی که همانا قرب الهی است ملاک ارزشمندی انسانها محسوب میشود.
● جایگاه فرد و جامعه در اندیشه اسلامی
در اسلام و همه ادیان الهی، جامعه وجودی اعتباری و قراردادی داشته و فینفسه دارای ارزش و اصالت نیست. مخاطب اصلی ادیان الهی تکتک افراد بشر بوده و رشد و هدایت آحاد افراد جامعه در اسلام و سایر ادیان الهی دارای ارزش و اصالت است و جامعه از آن جهت که ابزاری در جهت رشد تکتک افراد محسوب میشود، خواستنی و مطلوب بهشمار میرود.
یعنی اگر زندگی تکتک افراد و رشد و هدایت آنها بدون حضور اجتماعی آنان امکانپذیر بود، دیگر جامعه و اجتماع هیچ موضوعیتی نمیداشت.
حال که دیدگاه اسلام در مورد انسان و جامعه برای ما روشن شد، بهطور مشخص به بررسی جایگاه زن در این نظام اعتقادی میپردازیم.
برخلاف مکاتب و نظامهای فکری در طول تاریخ که زن را موجودی پست و فرومایه در مقایسه با مردان میشمردند و وجود او را مسخر و ابزار دست مرد میدانستند (به بخش قبلی همین مقاله رجوع شود)، در دیدگاه اسلامی زن از جایگاهی والا و انسانی برخوردار بوده و هیچ تفاوتی با مرد در انسانیت ندارد.
خداوند در قرآن کریم خلقت زن و مرد را از یک منشأ دانسته (سوره انسان: آیه۲) و هیچ تفاوتی در انسانیت آنها قایل نشده است (سوره حجرات: آیه ۱۳) و حتی در قرآن زنانی را نام میبرد که برای مردان مومن نیز الگو و نمونه بودهاند (سوره تحریم: آیه ۱۲).
در دیدگاه اسلامی این اعتقاد که وجود زن فرع بر وجود مرد هست، کاملا بیاساس بوده و زن از آفرینشی اصیل برخوردار است.
در اسلام اعتقاد بر این است که زن و مرد هر دو برای عبودیت و کمال آفریده شدهاند و اینطور نیست که در خلقت این دو اصل بر کمال مرد بوده و زن تنها ابزاری برای کمالیابی مرد بهحساب بیاید و البته این بدان معنا نیست که زن و مرد کاملا مستقل از هم میتوانند به کمال برسند بلکه این دو در کمال یکدیگر نقش و تأثیر دارند.
یک اصلی که در دیدگاه اسلامی وجود دارد و ما نیز در بالا به آن اشاره کردیم، تناسب میان تکوین و تشریع است که دلالت بر این نکته دارد که تفاوتهای تکوینی میان زن و مرد باعث تفاوتهای تشریعی آنها در حقوق و تکالیف میشود. در اسلام یگانگی و وحدت هدف، دلیل بر یگانگی و وحدت راههای رسیدن به آن نیست و راه به کمال رسیدن هرکس متناسب با ظرفیت وی تعریف میشود.
در اینجا ذکر یک مثال خالی از لطف نیست: مجموعهای را در نظر بگیرید که در آن برای همه اعضا هدف مشترکی در نظر گرفته شده و آن هم حفظ و بقای آن مجموعه است. حال آیا تمام اعضای آن مجموعه وظیفه مشترکی هم باید داشته باشند؟ مسلما خیر؛ زیرا در درون آن مجموعه، فعالیتها متناسب با ظرفیتها و استعدادها مشخص میشود و این تفاوت در فعالیتها و وظایف است که در نهایت به انسجام آن مجموعه میانجامد و اگر همه اعضا یک وظیفه و کارکرد را بپذیرند، سایر شئون و نیازهای آن مجموعه برای ادامه بقا مختل خواهد شد.
لذا در نگاه دینی، تفاوتهای زن و مرد که منشأ تفاوت در راههای رسیدن به کمال است، زمینهساز درک متقابل این دو و در نهایت رسیدن جامعه به انسجام و یکپارچگی میشود و تفاوت در کارکردهای زن و مرد بههیچوجه بهمعنای برتری کسی بر دیگری نیست.
البته وقتی صحبت از تفاوتهای زن و مرد میشود منظور تفاوتهایی است که خلقت تکوینی در نهاد زن و مرد قرار داده.
غالب افراد از این دو جنس چنین صفتی را دارا هستند و وجود افراد نادر و استثنایی نیز که این ویژگیها را ندارند به طبیعی بودن ویژگیها لطمهای نمیزند. این دیدگاه در مورد تفاوتهای میان زن و مرد نه تنها قایل به تفاوتهای فیزیولوژیکی و جسمی بلکه برخلاف فمنیستها قایل به تفاوتهای روحی، ذهنی و احساسی نیز بوده (سوره نساء: آیه ۳۴ و سوره زخرف: آیه ۱۸ و سوره بقره: آیه ۲۲۸) و این تفاوتها را به «نقصان» تعبیر نمیکند.
اسلام زن و مرد را مکمل یکدیگر و هر دو را در راه رسیدن به کمال نیازمند به هم میداند و خانواده را بهترین محل پیوند این دو و بیشترین زمینهساز کمال آنها قرار میدهد (سوره روم: آیه۲۱)
ابوالفضل اقبالی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست