پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
آیا شعر همان قافیه نباختن است؟
پیش از آن که وارد بحث آغاز شده بشویم لازم است بر واقعیتی که آقای نصرالله سررشتهدار [در نقد «بیوفایی که قافیه را باخت»]اشاره داشتند، تأکید کنم و آن این که فروغ نشریهیی که محل ذوقآزمایی باشد نیست و سه ترجمهی اشعار «برهما»، «دریا فرو نشیند، بر آید» و «هزارتو» از نظر شخص من، تلاشی بوده خاص و نیمهخودآگاه برای حل مشکل ترجمهی سه شعر قافیهدار. عذرخواهی جدی بدهکارم بابت اعتماد به همین نیمهخودآگاه که سبب شد از آقای مباشری، گردانندهی محلهی «فروغ»، نخواهم از جملات همیشهگیاش برای مشخص کردن اثر به عنوان «تلاشی به سوی» یاد کند.
بیشتر نویسندهگان آثار خلاقه تا آخر عمر نسبت به آثارشان احساس وظیفه دارند، بنا بر این مسأله ورای دفاع صرفا غریزی و یا کینهتوزی میشود. اگرچه این واقعیت که ارتباط میان اثر و منتقد مثل رابطهی دو چرخدندهی همجوار است که به یکدیگر یاری میرسانند، اما همواره در خلاف جهت یکدیگر در حرکتاند _ این واقعیت سبب میشود نگاه سریعام در این یادداشت محدود باشد.
در برگردان آثار یادشده سعی کردهام تسلیم سیستم بستهی ترجمهی کاملا مقفا و در برابرش ترجمهیی که بخواهم با سهلانگاری، «آزاد» بنامم نشوم. پس از خواندن نوشتهی آقای سررشتهدار اما در این مسأله تردید کردم که اگر مترجمی عزم مقفا برگردان کردن شعری کوتاه و «رمانتیک» شبیه به «دریا فرو نشیند، بر آید» را داشته باشد، وفاداری به واژهی «اصطبل» تا چه حد حائز اهمیت است. بدیهیست ترجمهی آن تصویر مؤثرتری از فضای مالیخولیایی کار ارائه میداد. از آن سو، «مهتر» در هر صورت تداعیگر «اصطبل» است و بعید میدانم شخصی که شعر را تا اینجا دنبال کرده است، مهتر را مثلا در حال رد و بدل کردن «بلوتوث» در شانزهلیزه مجسم کند! در هر صورت، آهنگ کل ترجمه به موازات آنچه طبیعت شعر خصوصا از نوع آهنگین آن است، یعنی ترغیب خواننده به چند بار خواندن آن باید جبرانگر این نقص میشده است.
تأکید میکنم اولویت در این سه اثر با انتقال فضا و معنی با تقدم قافیه بوده است.
طبق سنت دیرین نباید از منتقد توقع داشت راه حلی برای آنچه به نقد میکشد ارائه دهد، که شاید لازمهی نقد باشد. شاید هم تلاش نویسنده برای «دو باره سرودن» یا ترجمهی تحت اللفظی برای منتقد واقعا در حد «چنین و چنان» باشد. آنچه میماند این که به نحوی عروض سنتی (یا نو) اجباری فرض میشود بی آن که تأثیر همین عروض بر آهنگ ترجمه (که این تأثیر را شخصا در مورد شعر اخیر مثبت ندانستهام) مورد تحلیل قرار گیرد.
از آنجا که دلمشغولی اصلیام نقد، آن هم نقد اثر خود (که صلاحیتاش را ندارم)، نیست و میباید فضا را برای آقای سررشتهدار و متخصصان دیگر رعایت کنم، بسنده میکنم به این که در نتیجهی این تعامل که وامدار منتقد محترم هستیم، به عنوان نسلی که از مشکلات قافیهجویی سنتی به معنای منفی کلمه آگاه است، بار دیگر خواهیم اندیشید که در چنین رویکردی و در شرایط فقدان نبوغ حافظوار در مترجم، آیا تقدم را با انتقال تمام و کمال و چه بسا دور از احتمال قافیه و وزن متن بدانیم یا به معادلیابی کلمه به کلمه خوش داریم و یا انتقال فضا و معنا. قیمت انتخابهای اول را در عصر بازی مجازی نمیدانم. آز آقای سررشتهدار بابت عیارسنجیشان متشکرم.
ستار شکری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست