شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
کسادی
مردی در کنار جاده، دکهای درست کرد و در آن ساندویچ میفروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمیخواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچهای خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکهاش میایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند. کارش بالا گرفت، لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد. وقتی پسرش از مدرسه نزد او می آمد به کمک او می پرداخت. سپس کمکم وضع عوض شد.
پسرش گفت: پدرجان، مگر به اخبار رادیو گوش ندادهای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هرچه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش میدهد و روزنامه هم میخواند پس حتماً آنچه میگوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان وگوشت سفارش داد، تابلو خود را هم پایین آورد، دیگر در کنار دکه خود نمیایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمیکرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسر جان حق با توست. کسادی عمومی شروع شده است.
منبع: اینترنت
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ایران پزشکیان دولت چهاردهم دولت نماز جمعه محمدجواد ظریف انتخابات مجلس شورای اسلامی رئیس جمهور مسعود پزشکیان ظریف انتخابات ریاست جمهوری
تب دنگی شهرداری تهران هواشناسی تهران گرمای هوا قتل وزارت بهداشت سازمان هواشناسی پشه آئدس پلیس گرما شهر تهران
قیمت خودرو قیمت دلار دولت سیزدهم برق خودرو واردات خودرو حقوق بازنشستگان بازنشستگان قیمت طلا بازار خودرو مسکن دلار
عاشورا سینمای ایران محرم کربلا دفاع مقدس امام حسین فضای مجازی تلویزیون امام حسین (ع) سینما اوشین تئاتر
اینترنت فناوری
رژیم صهیونیستی دونالد ترامپ غزه اسرائیل یمن فلسطین آمریکا جو بایدن ترامپ روسیه چین جنگ غزه
فوتبال پرسپولیس استقلال نقل و انتقالات تراکتور باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر علی علیپور لیگ برتر لیگ برتر ایران سپاهان علیرضا بیرانوند
مایکروسافت هوش مصنوعی ناسا مریخ ویندوز گوگل موبایل عیسی زارع پور سامسونگ سرعت اینترنت
ویتامین سلامت روان گرمازدگی چاقی کاهش وزن