جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
زنده کردن خاطرات یک نسل
![زنده کردن خاطرات یک نسل](/web/imgs/16/143/kss4i1.jpeg)
افشین شرکت، کارگردان «عاشق» پیش از این در دو فیلم دیگرش هم از فیلمهای خارجی اقتباسهایی داشته.
«همسر دلخواه من» و «شکلات» مانند فیلم تازه این کارگردان، با نگاهی به فیلمهای موفق خارجی ساخته شدهاند.
شرکت دلیل این اقتباسها را نبود فیلمنامه خوب و منسجم در سینمای ایران میداند، معضلی که خیلی از کارگردانهای دیگر این سینما هم به آن اشاره کردهاند.
به زعم «عاشق» ادای دینی است به «آوای موسیقی» فیلمی که افشین شرکت و همنسلانش خاطرههای زیادی از آن دارند.
▪ بعد از «شکلات» و «همسر دلخواه من»، «عاشق» سومین فیلمی است که از یک فیلم خارجی اقتباس کردهاید. بهنظر میرسد به اقتباس از فیلمهای محبوب خارجی علاقه دارید.
ـ علاقه زیادی به این کار ندارم. نبود فیلمنامه خوب مرا به اقتباس وا میدارد. قبل از اینکه فیلمنامه «عاشق» را بنویسم، ۶ ماه وقت گذاشتم و ۱۸ فیلمنامه را خواندم اما فیلمنامهها رغبتی در من ایجاد نمیکردند. نمیخواستم فیلمنامهای بنویسم و ترجیح میدادم از فیلمنامه دیگران استفاده کنم اما در نهایت مجبور شدم طرحی بر اساس «آوای موسیقی» بنویسم و اصلا فکر نمیکردم شرایط ساخت آن فراهم شود اما بعد از اینکه فیلمنامه را نوشتم و با چند نفر از دوستان مشورت کردم آنها گفتند خوب توانستهام فضایی ایرانی در فیلم بهوجود بیاورم و تشویقم کردند از این فیلمنامه استفاده کنم.
▪ نوشتن فیلمنامه «عاشق» چقدر طول کشید؟
ـ بیشتر از یک سال. ۹ ورسیون نوشتم تا به نتیجه دلخواه رسیدم. به اندازه ۵ فیلمنامه زمان صرف نوشتن این فیلمنامه شد.
▪ به این فکر کردید که قصه را ایرانی کنید و خیلی وامدار و وابسته به «آوای موسیقی» نباشید؟
ـ به این موضوع خیلی فکر کردم. تلاش کردم هم در مرحله نوشتن و هم در اجرا، فضای ایرانی را در فیلم ببینیم. فکر میکنم در این زمینه موفق بودهام، مگر یکی دو صحنه، آن هم درباره شخصیت
فرزاد ـ (ایرج نوذری) که خواستم در این صحنهها به «آوای موسیقی» و شخصیت کاپیتان ادای دین کنم. در بقیه فیلم، «عاشق» ارتباط زیادی به «آوای موسیقی» ندارد.
▪ موسیقی در «آوای موسیقی» پیوندی دراماتیک با قصه دارد و قابل حذف نیست اما اگر فصلهای آوازخوانی بچهها را از «عاشق» حذف کنیم، اتفاقی در داستان نمیافتد.
ـ من فکر میکنم اگر این سکانسها حذف شود، قصه لطمه میبیند. استفاده از ترانه و موسیقی در «عاشق» آگاهانه بوده. من نمیخواستم شرایطی پیش بیاید که مجبور به حذف این سکانسها بشویم. سعی کردم این حرکات با مختصات زندگی امروز همخوان باشد و در بطن قصه هم پذیرفتنی باشد.
«گوگو» (هانیه توسلی) نوازنده است. چرا این فصلها را طوری طراحی نکردید که او برای بچهها بنوازد. ▪ طبیعیتر نبود؟
ـ این میزان استفاده از موسیقی در فیلم جسورانه است. من میخواستم موسیقی حساسیتی ایجاد نکند. اینکه یک زن ساز به دست بگیرد، بنوازد و بچهها حرکت موزون داشته باشند، حساسیت نسبت به فیلم بهوجود میآورد. در جامعه ما چندان پذیرفته نیست که یک خانم چنین کاری انجام دهد. در عین حال فکر میکنم این کار گل درشت بود و با کلیت فیلم همخوانی نداشت.
▪ حرکتهای بچهها خیلی محدود است. این بهدلیل محدودیتهایی است که در طراحی چنین حرکاتی در سینمای ما وجود دارد یا در طراحی این حرکات مشکلی داشتید؟
ـ ما برای این فیلم زحمت زیادی کشیدیم. بخش ترانه و موسیقی برایمان حساسیت داشت و زمان زیادی برایش صرف کردیم. آقای خلعتبری و اشعاری ۲ سال روی ترانه و موسیقی کار کردند. میخواستیم ترانهها، مفاهیمی را که فیلم ترویج میکند، به خواننده منتقل کند. نمیخواستم فقط تماشاگر چند کلیپ ببیند. در انتخاب ترانهها سعیمان این بود که ترانه حزنانگیز نداشته باشیم، حتی ترانه «مادر» غمگین نیست و بهدنبال این بودیم که ترانهها با فرهنگ ما همخوان باشند. بعضی بخشها ترانهها رپ میشود، به این دلیل که دوست داشتم ماجرا را جهانیتر ببینیم. فارغ از رنگ، نژاد، جغرافیا و... دوست داشتم همه با این قصه عاطفی و عاشقانه ارتباط برقرار کنند.
▪ چرا فیلم بین فانتزی و ترسیم یک فضای واقعی در حرکت است؟ بعضی از فصلها فانتزی است و بعضی فصلها واقعی؟
ـ دقیقا. آگاهانه روی این مرز حرکت کردم. نمیخواستم فیلم کاملا رئال باشد چون بخشهایی با آن متناسب نبود. از طرفی فانتزی محض هم باعث میشد مخاطب نتواند با فیلم ارتباط برقرار کند.
▪ در سکانسی که «گوگو» همراه بچهها به مهمانی میرود، لباسی پوشیده که خیلی عجیب و غریب است و با فضای واقعی فیلم ارتباطی ندارد.
ـ عمدا خواستم که لباس گوگو در این مهمانی با بقیه فرق داشته باشد. این لباس را بچهها همراه زهرا خانم برای او طراحی کردهاند و میخواهند که گوگو در آن شب متفاوت باشد، میخواهند فراز را متوجه واقعیت کنند.
▪ البته اینها را در فیلم نمیبینیم.
ـ اما قبلا و از طریق رابطه خوبی که بین بچهها و گوگو بوده مقدمه این ماجرا را طرح کردیم و اینکه بچهها میخواهند پدرشان متوجه خیلی چیزها بشود. در این فصل است که فراز توجهش نسبت به گوگو جلب میشود.
▪ علاقهای که بین فراز (ایرج نوذری) و گوگو به وجود میآید، خیلی سریع و بیمقدمه است. نمیخواستید زمان بیشتری برای آن بگذارید؟
ـ نشانهها و علایمش را میبینیم و در دیالوگها میشنویم. حضور گوگو دنیای تازهای به زندگی فراز و بچهها میدهد. البته تردیدهای هر دو را هم نشان میدهیم. هر دو میدانند که از دو طبقه اجتماعی مختلف هستند و در نگاه اول تناسبی ندارد،اما عشق این فاصلهها را برمیدارد.
گوگو تا اواسط فیلم با لحن لمپنی صحبت میکند و روی نحوه گویش او به عنوان دختری از طبقه پایین اجتماع تاکید میکنید. اما در بعضی سکانسها توسلی لحنش را فراموش میکند و خیلی سلیس صحبت میکند.
لحن گوگو متاثر از شرایطی است که در آن زندگی کرده و خانوادهای که دارد، وقتی به خانه فراز میآید، متوجه میشود که طور دیگری هم میشود زندگی کرد سعی میکند یاد بگیرد. در سکانسی به زن عمویش میگوید که من حتی نمیتوانم درست حرف بزنم. او متوجه تضاد خودش با محیط و زندگی فراز هست و سعی میکند این فاصله را کم کند. در سکانسی که مقابل آینه ایستاده،این تزلزل و تردید را در گوگو میبینیم. البته شاید جاهایی این لحن فراموش شده که میپذیرم.
▪ اوایل فیلم روی دوربین مداربسته و سگها تاکید میکنید. اما در طول فیلم از آنها استفاده نمیکنید. در حالی که انتظار میرود بچهها از طریق سگها گوگو را بترسانند یا دوربین به ماجرای دزدی شکل دیگری بدهد.
ـ اگر به سگها اشاره میشود، گوگو به بچهها میگوید که از سگ نمیترسد پس بچهها میدانند باید با او طور دیگری رفتار کنند. در مورد دوربین مداربسته هم همینطور. گوگو در دیالوگهایش به خانوادهاش میگوید که در این خانه اگر پرنده پر بزند همه میفهمند و... ما همینقدر میخواستیم از اینها استفاده کنیم و به نظرم در همین حد کافی بوده.
▪ شیطنت و اذیت و آزار بچهها هم خیلی زیاد نیست.
ـ بهاندازهای که زمان فیلم اجازه میداد این شیطنتها را میبینیم. ترجیح دادیم به جای شیوههای کلیشهای و تکراری،از راههای تازهتری استفاده کنیم.
▪ ایرج نوذری و هانیه توسلی اولین انتخابهایتان برای «عاشق» بودند؟
ـ با گلشیفته فراهانی صحبتهایی کرده بودیم اما او گرفتار پروژهای دیگر بود و نتوانست در این فیلم با ما همکاری کند. بعد به هانیه توسلی رسیدیم. ایرج نوذری و رضا کیانیان بازیگرانی بودند که میخواستم با آنها کار کنم. در این محدوده سنی بازیگر مرد مناسب کم داریم. بازیگری که چهره خوبی داشته باشد، با کت و شلوار جذاب به نظر برسد و این ویژگی را داشته باشد که مخاطب بپذیرد میتواند بعد از پنج فرزند دوباره ازدواج کند. رضا کیانیان در زمانی که فیلمبرداری را شروع کردیم گرفتار کاری دیگر بود و ایرج نوذری را انتخاب کردیم.
▪ فرهاد آئیش به عنوان بازیگردان در این پروژه همراه شما بود. او در انتخاب و هدایت بازیگرها چقدر نقش داشت؟
ـ آقای آئیش پیش از شروع فیلمبرداری در تمام مراحل انتخاب بازیگران حضور داشت و هیچ بازیگری بدون نظر مثبت او انتخاب نشد. شیوه کار آقای آئیش اینطور بود که بعد از انتخاب بازیگرها، ابتدا بهطور مستقل با هر کدام فیلمنامه را روخوانی میکرد و بعد با کل گروه، اما زمان فیلمبرداری من با بازیگرها طرف بودم. بهجز آقای آئیش، آقای خلعتبری و آقای رجبپور (طراح حرکات موزون) هم با بچهها تمرین میکردند.
▪ مخاطب فیلم «عاشق» از نظر شما چه گروه سنی هستند؟
ـ فیلم مخاطب عام دارد، هر چند حضور بچهها در فیلم پررنگ است، اما فیلم برای این گروه سنی ساخته نشده البته میتواند با بچهها هم ارتباط برقرار کند.
▪ اما به دلیل حضور فیلم در جشنواره کودک و نوجوان این ذهنیت به وجود میآید که مخاطب فیلم کودکان هستند.
ـ فیلم برای شرکت در جشنواره آماده بود،اما توصیه شد آن را در جشنواره همدان نمایش بدهیم. در جشنواره هم، مردم شهر همدان از این فیلم استقبال خوبی کردند. هر چند که در اختتامیه جشنواره نسبت به این فیلم بیمهری شد.
▪ از زمان اکران فیلم راضی هستید؟
ـ دوست ندارم حاشیهسازی کنم، اما فکر نمیکنم فصلی بدتر از حالا برای اکران فیلم وجود داشته باشد، اگر فیلم در شرایط مناسب و در فصل بهتری روی پرده میرفت فروش آن چندبرابر میشد. هر چند الان و در این سرمای طاقتفرسا و با این تعداد سالن، فروش «عاشق» امیدوارکننده است.
▪ گویا قبلا در نظر داشتید فیلم را نوروز ۸۶ اکران کنید؟
ـ به نظرم یکی از بهترین فرصتها نوروز امسال بود که از دست رفت. البته درباره مساله اکران بهتر است آقای حبیب اسماعیلی تهیهکننده و پخشکننده فیلم صحبت کنند.
▪ گفتید فیلمنامه «عاشق» را به دلیل شرایط و نبود فیلمنامه خوب نوشتهاید. پس فیلم، ادای دین به «آوای موسیقی» نیست؟
ـ من نمیخواستم ادای دین کنم اما زمانی که فیلمنامه را نوشتم از اینکه به فیلم «آوای موسیقی» ادای دین کنم، پرهیز نکردم. البته این کار را در حدی که قصه اجازه میداد انجام دادم. بسیاری از ما «آوای موسیقی» را به خاطر داریم و با آن زندگی کردهایم. یادآوری این فیلم برایمان خاطرههای خوشی به همراه دارد.
محدثه واعظی پور
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست