پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مدیریت بر فرآیند حوادث


مدیریت بر فرآیند حوادث

یکی از وظایف مدیران در کنار تولید کالا یا خدمات به حداقل رساندن حوادث, رعایت مسایل زیست محیطی, توجه به مسئولیتهای اجتماعی و پرورش منابع انسانی است

یکی از وظایف مدیران در کنار تولید کالا یا خدمات به حداقل رساندن حوادث، رعایت مسایل زیست محیطی، توجه به مسئولیتهای اجتماعی و پرورش منابع انسانی است.

مدیریت بر فرآیند حوادث یعنی بررسی علل حوادث در حین کار و انجام اقدامات پیشگیرانه است.

با مدیریت صحیح بر حوادث می توان روشهایی را به کار بست که هزینه های اقتصادی حوادث را به حداقل ممکن رساند.

هزینه های مربوط به حوادث و آسیبهای شغلی به حدی است که مدیریت جدی بر حوادث را طلب می کند.

یکی از راههای مهم جلوگیری از حوادث تقویت فرهنگ ایمنی در محیط کار است.

یکی از مکانیسم های مهم مدیریت بر فرایند حوادث انجام به موقع معاینات دوره ای است که نقش پیشگیرانه و درمانی دارد.

● مقدمه

تولید و عملیات مربوط به آن نیازمند الزامات و پیش نیازهایی است که یکی از آنها ایمنی کارکردن و مدیریت بر فرایند روانی واجتماعی علل حوادث است. انسانهای تولیدی نیازمند داشتن فرهنگ کار ایمنی هستند و لازم است در این خصوص اقدامات موثری صورت پذیرد. پیچیدگی کار مدیران تولیدی و صنعتی بدین خاطر است که تولید کالا و یا خدمات جزء کوچک کار آنان است و در کنار تولید کالا یا خدمات، هدفهای دیگری را بایستی موردتوجه قرار دهند.

ازجمله این اهداف به حداقل رساندن حوادث، رعایت مسائل زیست محیطی، توجه به مسئولیتهای اجتماعی، پرورش منابع انسانی و... است و برای رسیدن به اهداف فوق و مخصوصاً کاهش و تعدیل حوادث لازم است بــر فــراینــد شکل گیری حوادث مدیریت کنند. براین اساس و باتوجه به اهمیت مدیریت بر فرایند حوادث در موسسات تولیدی در این مقاله که عمدتاً حاصل تجارب عملی نگارنده بوده و براساس تئوریهای عمل (PRACTICE THEORY) تدوین یافته سعی بر آن است که مفهوم مدیریت بر حوادث تبیین و راهکارهای عملی مدیریت بر کاهش حوادث تبیین شود.

● مفهوم مدیریت بر فرایند حوادث

منظور از مدیریت بر فرایند حوادث بررسی علل حوادث و انجام اقدامات پیشگیرانه است. حادثه ناشی از کار واقعه ای است که درحین انجام کار روی می دهد و برای ایجاد آن هیچ نوع قصد و یا برنامه ریزی قبلی وجود نداشته است.(۱) برای بررسی علل حوادث و مدیریت بر آن بایستی شاخصهای مناسبی تدوین شود که خوشبختانه در این زمینه شاخصهای جهانی تحت عنوان ضریب شدت و ضریب تکرار

حوادث وجود دارد. این دو شاخص به عنوان نشانگر و تب گیر بیانگر نوع مدیریت بر حوادث و علل آن هستند. ضریب تکرار حواث عبارت است از تعداد حوادثی که به ضایعات انسانی منجر می شود در یک مدت معین تقسیم بر جمع ساعات کار درهمان مدت ضرب در ۱۰۰۰۰۰۰ و ضریب شدت حوادث عبارت است از زمان تلف شدن به علت ضایعات انسانی تقسیم بر جمع ساعات کار درهمان مدت ضرب در ۱۰۰۰۰۰۰ است. (۳)

برای مدیریت بر حوادث بایستی علل آن را دسته بندی کرد که در این زمینه دو دسته علل می توان برای حوادث برشمرد:

الف) دلایل مستقیم همانند انواع سوختگی، برخورد با مانع، سرخوردن، سقوط از ارتفاع و...

ب) دلایل غیرمستقیم همانند مشکلات خانوادگی و شخصی، خستگی مفرط، عدم رضایت شغلی، سروصدای زیاد آهنگ نامتعادل انجام کار، روابط انسانی نامتعادل در محیط کار و ...(۳).

در یکی از بررسیهای انجام شده درمورد علل بررسی حوادث، ازبین ۸۷۷۹ مورد حادثه علت ۶۹۰۰ موردحادثه بی احتیاطی کار بوده، ۱۱۰۰ مورد فقدان اطلاعات درمورد کار با دستگاه و ۷۷۹ مورد مربوط به وسایل بی حفاظ بوده است.(۴)

مدیریت بر دلایل مستقیم و رفع (تعدیل) آنها کار زیاد مشکلی نیست و کافی است که برنامه زمانبندی با کنترلهای لازم اعمال تا این دسته از دلایل تعدیل شود اما آنچه مهم و پیچیده تر است مدیریت بر علل غیرمستقیم است که دامنه آن وسیع و پیچیدگی آن متزاید است. بنابراین، لازم است برای این دسته از دلایل بیشتر مدیریت کرد. با مدیریت صحیح بر حوادث می توان روشهایی را به کاربست که هزینه های اقتصادی حوادث به حداقل ممکن کاهش یابد. راههای کاهش هزینه های اقتصادی حوادث را می توان به شرح زیر بیان کرد.

ـ کاهش هزینه ها در مراحل ایجاد کارگاه نظیر رعایت ایمنی ساختمان، تجهیزات و استقرار نظام ایمنی؛

ـ کاهش هزینه ها درمراحل به کارگیری نیرو شامل استخدام، آموزش حرفه ای و انجام کنترلها و...؛

ـ کاهش هزینه ها در مراحل اولیه وقوع حادثه که در این مرحله از گسترش و زیاد شدن حادثه جلوگیــری مـی شود. (این مرحله همان ضرب المثل معروف است که می گوید جلوی ضرر را از هر کجا که بگیری نفع است).

ـ کاهش هزینه ها در مراحل بعدی وقوع حادثه که بیشتر تلاش برای جلوگیری از تکرار حوادث است.

آمار و ارقام و هزینه های مربوط به حوادث و آسیبهای شغلی به حدی است که لزوم توجه جــدی و مــدیریت بر حوادث را چند برابر می کند. به آمار حوادثی که هرساله در آمریکا اتفاق می افتد در زیر اشاره ای می شود؛

- هر روز ۱۷ کارگر درحین اشتغال جان خود را از دست می دهند؛

- بیش از ۶/۵ میلیــون کــارگــر دچـار آسیب دیــدگــی و یا بیماری مرتبط با شغل می شوند؛

- در اثر آسیبهای مختلف هرساله ۳۵ میلیون روز کاری از دست می رود؛

- مقدار روزهای کاری از دست رفته حتی به ۷۵ میلیون روز نیز بالغ می شود.

- هزینه مالی این آسیبها ۴۰ میلیون دلار مشتمل بر دستمزدها، هزینه های پزشکی و هزینه های اداری و بیمــه و هزینه های غیرمستقیم است. به طور نمونه در شرکت دوپانت در سال ۱۹۹۷ هزینه حادثه ای که به معلولیت منجر شده است به طور متوسط ۲۵۰۰۰ دلار برای این شرکت بوده است.(۶)

باتوجه به مطالب ذکر شده و اهمیت مدیریـت بــر فرایند حوادث به طور کلی مولفه هــای مــدیریت بر فرایند حوادث را می توان در شکل شماره ۱ نشان داد:


مدیریت بر فرآیند حوادث

۱) راهکار ایجاد تعادل بین جسم، روان و مسائل اجتماعی کارکنان: حوادث در موسسات صنعتی و تولیدی عمدتاً ریشه انسانی دارند و کارکنان دارای سه بعد جسم، روان ومسائل اجتماعی هستند. درصورتی که تعادل منطقی بین سه بعد مذکور ایجاد شود حادثه ای رخ نخواهد داد ولی درصورت وجود کمترین عدم تعادل بین آنها ریشه های حوادث شکل گرفته و سازمان و فــرایند تولیدی با مشکل مواجه می شود. برای ایجاد تعادل بین جسم و روان و مسائل اجتماعی لازم است به شرح زیر اقداماتی صورت گیرد:

الف) شناخت روان افراد و تفاوتهای فردی و انجم طرح غربال گیری و تعیین ناهنجاریهای روانی؛

ب) توجه به نارسائیهای جسمی و عدم تعادلهایی که در ارگانیسم بدن رخ می دهد؛

ج) حل مسائل اجتماعی افراد ازطریق خانواده و همکاران کارکنان؛

تعادل بین جسم، روان و اجتماع کارکنان را می توان مطابق شکل شماره ۲ برقرار ساخت و از پرتو آن بخشی از ریشه حوادث را از بین برد و بدین نحو بر فرایند حوادث مدیریت کرد.

۲) راهکار ایجاد تعادل و تناسب در تسهیلات رفاهی کارکنان: در جامعه امروزی اکثر موسسات صنعتی و غیرصنعتی برای کارکنان خود تسهیلات رفاهی تدارک دیده اند. معمولاً فلسفه تسهیلات رفاهی ترمیم روحیه کارکنان است تا کارکنان خسته از کار و سازمان بتوانند مدتی را در خارج از محیط کار استراحت کرده و با روحیه ترمیم یافته وارد کارزار شوند.

یکی از ریشه های حوادث خستگی کارکنان است که ایــن خستگــی پس از مـدتی حادثه آفرین می گردد. منظور از متعادل ساختن تسهیلات رفاهی این است که با انجام یک کار علمی و تحقیقی مشخص شود که کارکنان در سطوح مختلف و با کارهای متفاوت چه نوع تسهیلاتی موجب ترمیم روحیه آنان می گردد. خود کارکنان نمی توانند درمورد نوع تسهیلات رفاهی که به ترمیم روحیه آنان منجر می گردد تصمیم گیری کنند.

این سازمان است که بایستی برای کارکنان مشخص کند چه نوع تسهیلاتی روحیه آنان را ترمیم می کند. در موسسات صنعتی به لحاظ تنوع کاری و تفاوتهای فردی یک نوع تسهیلات معمولاً نمی تواند به شکل اثربخشی ایفای نقش کند. برای ایجاد تعادل و تنـاسب

در تسهیلات رفاهی لازم است در مقوله های زیر اقدام شود:

ـ تدارک تسهیلات رفاهی متناسب با شرایط محیط کار ازنظر سختی و آلودگی؛

ـ تدارک تسهیلات رفاهی متناسب با نوع کار تولیدی، تعمیراتی، خدماتی؛

ـ تدارک تسهیلات رفاهی متناسب با سطح کار ازنظر تصمیم گیر و غیرتصمیم گیر؛

ـ تدارک تسهیلات رفاهی متناسب با محیط زندگی؛

ـ تدارک تسهیلات رفاهی متناسب با تنشهای وارده به افراد در محل کار؛

ـ تدارک تسهیلات رفاهی متناسب با علایق کارکنان.

۳) راهکار تقویت فرهنگ ایمنی: ایمن کارکردن و جلوگیری از حوادث قبل از اینکه نیاز به ساختار داشته باشد یک فرهنگ است. یکی از راههای مهم جلوگیری از حوادث به وجود آوردن و تقویت فــرهنگ ایمنــی اسـت. همان طوری که مدیران ارشد سازمانی نقش فرهنگ ســازی زیادی دارند در این زمینه نیز می توانند فرهنگ سازی را تسریع کنند. براین اساس، ابتدا لازم است مدیران و اداره کنندگان کار باور واقعی به ایمنی کارکردن پیدا کرده تا سپس این فرهنگ درکل سازمان نهادینه شود.

به طورکلی با روشهای زیر می توان فرهنگ ایمنی را در سازمانهای صنعتی تقویت کرد تا حوادث کاهش یابد:

- تاکید مدیریت عامل سازمان به روی مسائل ایمنی و حوادث در جلسات مدیریتی؛

- تهیه و تنظیم نظامنامه ایمنی؛

- تحقق عملی و واقعی استراتژی اول ایمنی و بعد کار و یا به عبارت دیگر اولویت قرارگرفتن کار ایمن؛

- خودداری مسئولان از کار غیرایمنی خواستن؛

- بازرسیهای مداوم از نحوه کار غیرایمنی کارکنان؛

- شناسایی سفیران ایمنی در واحدهای تولیدی؛

- برگزاری منظم جلسات ایمنی در واحدها با حضور افراد درگیر در کار؛

- برگزاری آموزشهای عملی وکاربردی؛

- ساده سازی دستورالعملهای ایمنی عمومی و تخصصی.

۴) راهکار معنی دار ساختن معاینات دوره ای: انجام معاینات دوره ای در موسسات صنعتی با این فلسفه انجام می گیرد که نارسائیهای روانی و جسمی مشخص و درجهت بهبود آن گام برداشت. یکی از ریشه های شکل گیری حوادث این است که کارکنان تحت تاثیر شرایط کاری به مرور فرسوده شده و از هوشیاری جسمی و روانی آنان کاسته می شود و مسلماً به کم شنوایی، کم بینایی و دردهای کمر مبتلا خواهند شد که در آن صورت چابکی و حساسیت موردنیاز را نداشته و به موقع درمقابل خواسته های کاری و الزامات کاری عکس العمل مناسبی نشان نخواهند داد و درنتیجه حوادث ریز و درشت رخ می دهد.

یکی از مکانیسم های مهم مدیریت بر فرایند حوادث انجام به موقع معاینات دوره ای است که نقش پیشگیرانه و درمانی دارد. معاینات دوره ای را به موجب شرایط و ماهیت مشاغل می توان به صورت سالانه، شش ماه یکبار، سه ماه یکبار و یــا بــه صــورت ویژه انجام داد. به طورکلی، برای

معنی دار ساختن معاینات دوره ای می توان به شکل زیر عمل کرد:

- تهیه برنامه و گرافهای سالیانه برای انجام معاینات دوره ای؛

- ابلاغ برنامه زمانی انجام معاینات دوره ای به کارکنان؛

- پیگیری انجام معاینات دوره ای؛

- انعکاس نتایج معاینات دوره ای به کارکنان؛

- انجام اقدامات اصلاحی درمورد نتایج معاینات دوره ای؛

- قراردادن تشویق و یا تنبیه برای انجام به موقع معاینات دوره ای.

۵) سازوکار پیاده سازی نظام چرخش شغلی: یکی از دلایل بروز حوادث در موسسات صنعتی و تولیدی این است که بعضی از مشاغل از درجه سختی کار بالا و محیط نامطلوب فیزیکی برخوردارند و کارکنان این دسته از مشاغل پس از مدتی دچار محدودیت شده و نمی توانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و درنتیجه ضریب خطر افزایش می یابد. برای ازبین بردن این ضریب خطر اجرای نظام چرخش شغلی کمک شایانی می کند.

چرخش شغلی باعث می گردد که کارکنان در مشاغل مختلف چرخش کنند و علاوه بر اینکه مسائل و مشکلات مشاغل مختلف را می شناسند به صورت منطقی درجه سختی کار و نامطلوب بودن شرایط محیط کار بین کارکنان سرشکن شده و درنتیجه آنان از فرصتهای برابر برخوردار می گردند. در اجرای چرخش شغلی افرادی که دارای مشاغل سخت و خطرزا هستنـد جای خود را با افراد دارای مشاغل سبک تــر عــوض کرده و ازاین بابت افراد تازه نفس در مشاغل سخت قرار گرفته و همین جابه جایی موجب کاهش حوادث ناشی از کار می شود. در اجرای چرخش شغلی برای کاهش حوادث به شکل زیر می توان عمل کرد:

الف) چرخش شغلی درون واحدی: در این وضعیت، افــراد در درون هر واحد تولیدی جابه جا شده و علاوه بر سرشکن شدن سختی کار و ضریب خطرآفرینی، بسیاری از مشکلات دیگر نظیر نارضایتی از حجم و تنوع فعالیتها کاهش می یابد.

ب) چرخش شغلی برون واحدی: در این وضعیت، افراد در واحدهای مختلف جابه جا شده و از این بابت ضریب خطرزایی به مقدار زیادی کاهش می یابد.

به طورکلی چرخش شغلی در ابعاد زیر به کاهش حوادث کمک می کند:

- بــا جابه جایی کارکنان، خستگی آنها از بین می رود؛

- با جابه جایی کارکنان حساسیت افراد افزایش می یابد؛

- با جابه جایی کارکنان سختی و خطرزایی مشاغل در بین آنها سرشکن می گردد؛

- با جابه جایی کارکنان رضایت شغلی حاصل می شود؛

- با جابه جایی کارکنان افراد تازه نفس در مشاغل سخت تر ایفای نقش می کنند.

۶) سازوکار تقویت فرهنگ ورزش در کارکنان: یکی از ریشه های حوادث در موسسات صنعتی این است که کارکنان پس از مدتی کار، بی تحــرک شـده و چابکی خود را از دست می دهند و به دردهای مختلف مبتلا می شوند که این وضعیت رابطه مستقیمی با بروز حوادث دارد. در ایــن زمینـه بدون صرف هزینه زیاد می توان از طریق شیوع

● فرهنگ ورزش عمومی تا حدود زیادی مشکل را رفع کرد. تدارک ورزشهای متناسب

دادن آن وجود دارد را شناسایی و علل را رفع کرد به مقدار زیاد حوادث کاهش می یابد. مدیریت صحیح بر فرایند حوادث بالقوه موجب می گردد که کار ایمن شده و از خطرات انسانی و تجهیزاتی جلوگیری به عمل می آید. به طورکلی طراحی نظام نمایان سازی حوادث بالقوه به طرق زیر در کاهش حوادث تاثیر دارد:

- فرهنگ پیشگیری در کارکنان شکل می گیرد؛

- حوادث ناکام به صورت کتبی ثبت می گردد؛

- بررسی روی علل حوادث بالقوه به صورت یک فرهنگ درمی آید؛

- علل حوادث ریز که به حوادث شدید منجر می شود مشخص می گردد.


مدیریت بر فرآیند حوادث

نگهداری منابع انسانی و امکانات مادی، وظیفه اساسی مدیران سازمانهای صنعتی و تولیدی است و یکی از عوامل مهم تهدیدکننده منابع انسانی در این گونه از سازمانها حوادث ناشی از کار است که منابع انسانی را به صورت بروز محدودیتهای پزشکی، از کارافتادگی جزئی و کلی و یا فوت از گردونه کار و تولید خارج و این امر موجب می شود که سازمان از آموزش و تجارب به دست آمده درطول خدمت افراد محروم مانده و آثار اجتماعی ناگواری نیز به دنبال دارد.

بنابراین، مدیریت بر فرایند حوادث و به حداقل رساندن آن از اولویتهای اول مدیران و کارکنان سازمانهای تولیدی است. براین اساس در مقاله حاضر مفهوم مدیریت بر حوادث تبیین و راهکارهای دهگانه ای ارائه تا مدیران و کارکنان ابتدا با فرهنگ سازی و سپس با بکارگیری آنها حوادث ناشی ازکار را به سمت حداقل سوق و با برنامه ریزی حساب شده آن را به صفر برسانند. ۱

منابع:

۱ - منوچهر، محسنی پارسا، روش بررسی آماری حوادث ناشی از کار، تهران - مدرسه عالی حفاظت و بهداشت کار، ۱۳۶۲، ص ۴.

۲ - ناصر، میرسپاسی، مدیریت منابع انسانی و روابط کار، ۱۳۶۶، ص ۳۵۱.

۳ - شمس السادات،زاهدی، روابط صنعتی، تهران - نشر دانشگاهی، ۱۳۷۷، ص ۱۷۶.

۴ - ابراهیم، پورسامانی، بررسی اثرات صدمات ناشی از حوادث کار بر عملکرد تولید شرکت فولاد مبارکه، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مهندسی صنایع، دانشگاه آزاد نجف آباد، ۱۳۷۹.

۵ - غلامــرضـا، انصاری، اقتصاد در بهداشت حرفه ای، مجله مدیریت، شماره ۵۵ و ۵۶، آذر و دی ۱۳۸۰، ص ۲۴.

۶ - ابوالقاسم، نوری و همکاران، بررسی محدودیتهای جسمی و روانی کارکنان شرکت فولاد مبارکه، مهرماه ۱۳۸۰، ص ۲۵.

! دکتر ایرج سلطانی: دکتری مدیریت آموزشی، مدرس دانشگاه و مدیر تحقیقات نیروی انسانی شرکت فولاد مبارکه

دکتر ایرج سلطانی

http://www.managers.blogfa.com