سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

سیگنال های نشاط روی فرکانس تلویزیون


سیگنال های نشاط روی فرکانس تلویزیون

سیما چگونه می تواند به تقویت امید و نشاط در جامعه کمک کند

یکی از دغدغه های جدیدی که کارشناسان ارتباطات روی آن تاکید ویژه ای دارند بحث افزایش نشاط اجتماعی به ویژه از طریق رسانه ملی است. این دغدغه این روزها بیش از هر زمان دیگری سبب شده تا ارتباط میان رسانه و طراوت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.

در واقع این مسئله از آن نظر اهمیت دارد که طراوت اجتماعی باعث گسترش وفاق و اتحاد میان جامعه و افزایش قدرت شهروندی و اجتماعی می شود. در این بین رسانه های فراگیر همچون رسانه ملی می توانند نقش تاثیرگذاری در افزایش این نشاط اجتماعی آن هم به صورت کم هزینه داشته باشند. چنان که یک محصول بصری می تواند برای جامعه انرژی زا باشد که همین روحیه بخشی، باعث شکوفایی هرچه بیشتر جامعه خواهد شد.

● تدوین راهکارهای کلان، راه حل امروز و فردا

پیام بخشی، کارشناس ارتباطات در این زمینه می گوید: باید برای تقویت روحیه شهروندان به سمت راهکارهای کلان خیز برداشت. این کار نیازمند یک برنامه مدون و اجرایی است. یعنی به طور مشخص از یک سو باید راهبردها در عرصه کلان تدوین شود و از سوی دیگر باید تاکتیک ها به صورت جزئی تری مورد توجه قرار گیرد.

این استاد دانشگاه ادامه می دهد: به عنوان نمونه درباره مسئله ای مانند تورم، رسانه ملی باید مخاطب را در اصطلاح فعال در نظر گیرد و در یک عرصه تعاملی هم به قضاوت صحیح در این باره بپردازد و هم با وجود خبررسانی، پالس های منفی برای مخاطبش نفرستد. این هنر یک رسانه است که چگونه در عین پایبندی به صداقت خبری و صحبت درباره مسائل اجتماعی مخاطب خود را ناامید نکند.

صحبت های این استاد دانشگاه در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان بر موضوع «رویکرد راهکاری» به عنوان یک مسئله اساسی در حفظ طراوت اجتماعی تاکید می کنند. به باور پیام بخشی «رویکرد راهکاری» به معنی این است که در همه محصولات رسانه ای که درباره مشکلات اجتماعی تولید می شود، راهکار به صورت آشکار و یا پنهان گفته شود تا مخاطب این موضوع اجتماعی را یک بن بست تصور نکند. بلکه توسط همان محصول متوجه شود که این مشکل راهکاری مشخص دارد که در صورت اعتنا به آن قابل حل است.

در واقع تز «رویکرد راهکاری» می تواند به شکل بارزی در محصولات اجتماعی رسانه ملی تجلی پیدا کند. در اینجا رسانه ملی با دو بعد از محصولات رسانه ای روبه رو است:

۱-آن دسته از محصولاتی که طنز هستند و به نوعی خود تم کمدی دارند که در شرایط فعلی روی این گونه محصولات تاکید می شود. یعنی در این محصولات مشکلات از زاویه طنز مطرح می شوند.

۲-محصولاتی که در مایه های جدی ساخته می شوند و از زاویه یک درام اجتماعی به مسائل جامعه می پردازند.

● طنزهای با راهکار، درام های بی تراژدی

پیام بخشی در این زمینه خاطر نشان می کند: بخش اول این محصولات که طنز هستند باید تقویت شوند و تا حد ممکن باید از افتادن به دام لودگی بپرهیزند. در این محصولات باید در پایان و یا حتی لابه لای داستان اصلی راهکارهای مسائل اجتماعی بیان شود تا مخاطب تنها با یک طنز صرف که فقط مشکلات اجتماعی را بیان می کند روبه رو نباشد. به عنوان مثال می توان سریال هایی تولید کرد که در آن ها به مسائلی مانند ازدواج و یا خدمت سربازی نگاهی طنز داشت، اما در کنار این رویکرد، راهکارهای رفع دغدغه جوانان در این زمینه ها نیز بیان شود.

به نظر می رسد که در این زمینه اتخاذ چنین رویکردی باعث می شود که مخاطب برنامه ای را مشاهده کند که علاوه بر طنز بودن راهکار ارائه می دهد.

اما در دسته دوم محصولاتی هستند که جدی محسوب می شوند. پیام بخشی در این زمینه این مسئله را یادآورد شد: به طور طبیعی در فیلم ها و سریال هایی که از زاویه جدی به موضوعات اجتماعی نگاه می کنند خطر افتادن به دام سیاه نمایی و یا ناامیدسازی وجود دارد. چرا که از یک سو کارگردان سعی دارد تا مخاطب را جلب کند و از سوی دیگر به باور خویش ارائه تصویری واقعی از مسائل اجتماعی دارد. در این چنین محصولاتی کارگردانان باید برای مدنظر قرار دادن روحیه جامعه به طرح مسائل از دیدی نقادانه همراه با ارائه راه حل بپردازد. ضمن اینکه نباید برای جذاب سازی، فیلم، درام به تراژدی تبدیل کند. چرا که تراژدی گرایی در مباحث اجتماعی می تواند بحران فکری برای مخاطب به وجود آورد که تنها حاصل آن کاهش روحیه و خود را در بن بست دیدن مخاطب است.

● وقتی رسانه خود بحران ساز شود

اما در سوی دیگر این موضوع، بحث باید و نبایدهایی وجود دارد که باید در فضای کلی رسانه ها مدنظر قرار گیرد. این دست از مسائل شامل موضوعاتی می شوند که به شیوه های زندگی شهروندان اختصاص دارند. پیام بخشی، کارشناس ارتباطات در این باره می افزاید: به عنوان مثال وقتی رسانه های تصویری به سمت تبلیغ تجمل گرایی رفتند و برای مردم زندگی را در گرو مادیات تعریف کردند آن گاه است که جامعه در اثر یک شوک فکری که از سوی رسانه ها ایجاد شده به سمت افکار مادی گرایانه بیشتر سوق پیدا می کند. این گرایش باعث می شود تا فرد همیشه احساس محرومیت داشته باشد و در نتیجه احساس شادابی کم کم از زندگی او ناپدید شود. یعنی به طور مشخص رسانه در این شرایط مخاطب را به ورطه ای می اندازد که انتهای این ورطه نارضایتی از زندگی و ناامیدی است.

در همین راستا برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که رسانه ملی باید یک زندگی متوسط را برای همه جامعه به تصویر بکشد که در این تصویر به جامعه این موضوع انتقال داده شود که رضایت از زندگی در گرو قناعت است. سریال ها باید به گونه ای باشند که اقشار مختلف جامعه با تماشای آن ها از وضعیت اجتماعی خود ناراضی نشوند. چرا که به هر صورت لوکس گرایی محض در سریال ها می تواند منجر به ایجاد تشویشی ذهنی برای مخاطب شود و این آشفتگی یاس را به دنبال خواهد داشت.

● اهمیت رسانه باید درک شود

پیام بخشی با اشاره به اهمیت درک تاثیر رسانه ها از سوی صاحبان رسانه تصویری در کشور بر این مسئله تاکید می کند که سرمایه گذاران در عرصه رسانه های تصویری باید این مسئله را درک کنند که محتوای این محصولات در ذهن همه شهروندان جامعه کم یا زیاد تاثیرگذار است و به همین دلیل باید دقت کنند که پیام های یاس آور و ناامیدکننده به ذهن مخاطب مخابره نکنند.

در این میان نباید از این مسئله هم به آسانی عبور کرد که ترویج بی اخلاقی هم در سریال ها و محصولات رسانه ای می تواند در تناقض با طراوت اجتماعی باشد. یعنی به طور مشخص اگر در رسانه ها این موضوع تبلیغ شود که جامعه مملو از بی اخلاقی هاست و حتی شهروندان با توسل به این بی اخلاقی ها موفق به پیشرفت در جامعه می شوند رفته رفته نسل جوان جامعه دچار افسردگی می گردد و این یعنی شکل گیری بن بست اجتماعی!

● پرتگاه ابتذال و بی مایگی

اما در کنار تمام این مسائل به نظر می رسد که سریال ها و حتی فیلم های سینمایی طنز در شرایط فعلی جامعه ایران یکی از مهم ترین کانون های مورد توجه کارشناسان است. در این زمینه بسیاری از صاحب نظران رسانه و ارتباطات بر این باورند که روند ساخت سریال های طنز باید شدت گیرد. اما در کنار این افزایش شتاب باید به کیفیت آن هم توجه کرد. چرا که همیشه سریال های طنز در پرتگاه ابتذال هستند و در صورت عدم توجه کافی نویسنده و کارگردان این سریال ها به دام ابتذال و خروج از عرف های جامعه خواهند افتاد.

پیام بخشی، کارشناس ارتباطات، در این زمینه خاطرنشان می کند: در شرایط امروز جامعه ایران، سریال های طنز می توانند نقش موثری در جلب بیشتر نظر بینندگان به رسانه ملی داشته باشند. منتها این سریال ها باید مشکلات اجتماعی را با زبانی طنز و به معنی یک کمدی واقعی به مخاطب ارائه دهند. در اکثر موارد دیده می شود که نویسندگان و کارگردانان سریال های طنز فارغ از دغدغه های مردم فیلم می سازند که این موضوع اصلا مورد توجه بیننده قرار نمی گیرد و این یعنی اتلاف هزینه! این استاد دانشگاه با اشاره به برخی نمونه های سال های پیش افزود: در سال پیش برخی سریال های طنز در فضایی ساخته شده بودند که گویی اصلا ربطی به جامعه ایرانی نداشت. به طوری که انگار سازندگان این سریال ها در خیالات خود سریال می ساختند و تلاش می کردند تا تمام ضعف های آن را با طنز موقعیت که شامل حرکت های لوس و مضحک می شد بپوشانند. درواقع ضعف های گسترده در این زمینه باعث شد که مخاطبان در یکی دو سال اخیر شاهد سریال طنزی که بتواند همه را به سوی خود جذب کند نباشند که این موضوع به تدریج می تواند به حیثیت رسانه ملی ضربه بزند.

بخشی در پاسخ به اینکه علت اصلی این ضعف ها در محصولات طنز چیست؟ پاسخ داد: باید علت های اصلی را در فیلمنامه های آنان جست وجو کرد. اشکال از فیلمنامه در بسیاری از محصولات قابل لمس است. آن چنان که در اکثر این گونه سریال ها مخاطب به جای طنز کلام مناسب، شاهد حرکت های بیهوده است که اصلا شادی آور نیست. گویی که عوامل ساخت سریال تنها می خواهند زمان برنامه را پر کنند و اصلا به اینکه در طنز کلام چقدر موفق باشند اهمیتی نمی دهند. طنز موقعیت هم بسیار ضعیف بوده و اصلا در جای خود به کار گرفته نمی شود. در اکثر مواقع مخاطبان شاهد بالا و پریدن های بی مورد کاراکترهای طنز هستند که این مسئله برای مخاطب امروز معنا و مفهومی ندارد. هر جا که این دست از سریال ها به تنگ آمده، فیلمساز آن به بازیگران اشاره می کند تا کمی از خود فعالیت های بدنی نشان دهند تا وقت سریال پر شود.

رضا فرخی