شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

وقتی مسافران هوایی روی زمین امنیت ندارند


ناوگان هوایی ایران شامگاه ۳۱ فروردین ماه بار دیگر شاهد یك حادثه مرگبار بود با این تفاوت كه این بار حادثه برای مسافران هوایی روی زمین رقم خورد و ۳ نفر در پی سقوط در رودخانه كن جان خود را از دست دادند

وقوع حوادث مختلف در ناوگان حمل و نقل در جهان و حتی كشورهای مدرن امری اجتناب ناپذیر است، اما در مقایسه حوادث در تمامی دنیا با كشورمان به راحتی می توان به عمق فاجعه و عدم مسئولیت پذیری برخی از مسئولان پی برد. هفته گذشته یك قطار مسافربری در ژاپن تنها به خاطر سرعت زیاد از ریل خارج شد و ۱۰۴ مسافر را به كام مرگ كشاند. پس از وقوع این حادثه كه در ۴ دهه اخیر در ژاپن بی نظیر بوده، به رغم مقصر شناخته شدن لوكوموتیوران در وقوع حادثه مرگبار، رئیس بخش مربوطه استعفا داد تا به این ترتیب ریاست این وزارت به یك شخص لایق تر كه بتواند كنترل بیشتری بر امور داشته باشد واگذار شود.

نتایج مقایسه این دو حادثه از چند جهت حایز اهمیت است:

۱ وقتی در كشورمان حادثه ای مرگبار اتفاق می افتد، مسئول سازمان یا ارگان مربوطه كه به نوعی در وقوع آن نقش داشته اند، با شانه خالی كردن از مسئولیت ها تنها سعی می كنند قصور های صورت گرفته را به گردن قربانی این حوادث یا عوامل دیگر بیندازند و به طور كلی وقتی مسئولیت پذیری رنگ می بازد و كسی پاسخگوی مسئولیت خویش و قصورهای خواسته و ناخواسته ناشی از بی توجهی ها نیست، آن وقت مقصر تمام سوانح قربانیان اینگونه حوادث هستند كه جانشان را از دست داده اند و دستشان از دنیا كوتاه مانده و در حقیقت قادر به دفاع از خود نیستند. به طور مثال اواخر دی ماه سال گذشته وقتی ۱۳ دانش آموز مدرسه سفیلان در آتش سوختند، نگاه مسئولان به معلم كلاس كه خود نیز قربانی شده بود، معطوف شد و رفته رفته از وی به عنوان عامل اصلی مرگ خاموش دانش آموزان یاد شد.

موضوع مرگ ۱۳ نوگل باغ علم و دانش به همین آسانی پایان یافت بدون آنكه حتی یكی از مسئولان آموزش و پرورش این بخش روستایی استعفا كند یا حداقل از سوی مسئولان رده بالا مجبور به ترك كار شود.

مرگ خاموش شش دانش آموز دختر در دریاچه مصنوعی پارك شهر نیز دلیلی بر این مدعی است، حادثه ای كه با اعلام رضایت اولیای دم و مقصر شناخته شدن قایقران، به دست فراموشی سپرده شد. از سویی دیگر وقتی حادثه ای مرگبار در كشوری مانند ژاپن رخ می دهد، رئیس سازمان مربوطه، با استعفا و ترك محل خدمت خود به مردم، عرصه را به یك فرد لایق واگذار می كند و از سخنانی كه باعث جریحه دار شدن خاطر خانواده های داغداران می شود، خودداری می كند.

۲ پس از وقوع حادثه ای در كشورمان برای كشف علت اصلی وقوع آن حادثه به رغم امكان تشخیص آن در كمترین زمان ممكن، ماه ها بلكه سالها زمان صرف می شود تا بهانه ای باشد برای به تعویق انداختن محاكم و مجازات مسبب اصلی آن حادثه كه این موضوع تنها باعث می شود حادثه مورد نظر فراموش شود. در حالی كه در كشورهای دیگر كارشناسان با ماموریت ویژه در كمترین زمان، مهمترین عامل وقوع در حادثه را تشخیص و به اطلاع افكار عمومی می رسانند.

۳ متاسفانه مسئولان با هر نوع حادثه ای به طور سطحی برخورد می كنند كه با این شیوه غلط امكان ریشه یابی در حوادث مرگبار دیگر سلب می شود، در حالی كه می بایست با كشف علت وقوع حادثه، بلافاصله نسبت به رفع آن اقدام كرد تا شاهد حادثه مشابه نباشیم.

نمونه این سهل انگاری و كوتاهی را به راحتی می توان در حادثه آتش سوزی در دبستان سوده شهرستان رشت مشاهده كرد. در این حادثه كه حدود ۱۱ سال قبل رقم خورد، شش دانش آموز دختر میان شعله های آتش خاكستر شدند كه بررسی های اولیه نشان داد این كلاس حتی از یك كپسول آتش نشانی بهره مند نبوده است.

عدم توجه به این مهم به رغم شكست آن باعث شد تا سال گذشته ۱۳ دانش آموز دبستان روستای سفیلان از توابع گرگان به طرز هولناكی در شعله های آتش جان خود را از دست بدهند در صورتی كه وقوع حوادث مرگبار در كشورهای دیگر تجربه و پلی خواهد بود برای جلوگیری از وقوع موارد مشابه و رسیدن به موفقیت های بیشتر.

۴ چهارمین مسئله ای كه قابل تامل است و دل هر ایرانی را به درد می آورد، واكنش مسئولان و خونسردی آنان نسبت به وقوع حادثه مربوطه است. در حادثه فرود هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ هواپیمایی ساها در فرودگاه مهرآباد و ورود آن به رودخانه كن، مسئولان ناوگان هوایی تا ساعت ها پس از وقوع این حادثه مرگبار با آرامش خاطر ستودنی اعلام می كردند هیچ یك از مسافران این پرواز كشته نشده اند و تنها یك كودك چهار ساله ناپدید شده است. حدود ۱۲ ساعت پس از اظهارات ضد و نقیض مسئولان، اعضای خانواده دو نفر از قربانیان این سانحه هوایی با حضور در فرودگاه مهرآباد، دست به اعتراض زدند و خواستار پاسخگویی صریح مسئولان شدند.

۵ و بالاخره می توان به شیوه غلط اطلاع رسانی پاسخگویی مسئولان در خصوص حوادث اشاره كرد. این موضوع به واقع امكان هشدار به مردم و آگاهی سایر مسئولان را سلب می كند. در كشورهای مدرن به محض وقوع حادثه ای، خبرنگاران و شبكه های تلویزیونی به عنوان نماینده افكار عمومی با حضور در صحنه به پخش لحظه به لحظه حادثه مورد نظر می پردازند، حال آنكه در كشورمان شدیدترین برخوردها متوجه نماینده رسانه ها می شود و بعضا خبرنگاران به عقب افتادن امور در حادثه مربوطه متهم می شوند!

بنابراین با اینگونه واكنش ها و عكس العمل ها از سوی مسئولان، افكار عمومی قانع نمی شود و سوال های متعددی بی پاسخ باقی می ماند كه این امر تنها بی اعتمادی آنها و احساس ناامنی در جامعه را به دنبال خواهد داشت.