چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
تحول در آموزش و پرورش
"بعد از ورودم به وزارتخانه، نامهای را به شورای عالی انقلاب فرهنگی که ریاست آن را آیتالله خامنهای بر عهده داشتند، نوشتم و درخواست کردم تا اجازه دهند که با عدهای از نخبگان طرحی را برای ایجاد شورایی در جهت تغییر و تحول بنیادین در آموزش و پرورش تشکیل دهیم. شورا نیز در جلسه مورخه ۱۳/۱۲/۱۳۶۴ موافقت کرد و مقرر شد شورا با ترکیب ویژهای تشکیل و آغاز به کار کند."(۱)
این جملات فرازی از خاطرات دکتر سید کاظم اکرمی است که در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ وزیر آموزش و پرورش بود. درواقع اصل ماجرا این بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از موضوعات و مسائلی که باید بهطور جدی مورد تغییر و تحول قرار میگرفت، عرصه آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور بود. سالهای آغازین پس از انقلاب و تعطیلی دانشگاهها در جریان انقلاب فرهنگی مقدمهای بود برای تحول بنیادین در نظام دانشگاهی کشور، اما آموزش و پرورش که درواقع زمینهساز رشد و تعالی فرزندان این مرز و بوم برای ورود به دانشگاهها محسوب میشد و بهمراتب از لحاظ شکلگیری شخصیت انسانی اهمیت بیشتری نسبت به آموزش عالی داشت نیز باید مورد تغییر و تحول ویژه قرار میگرفت تا ساختار باقیمانده از دوران شاهنشاهی بهکلی اصلاح گردد.
مسئله تحول آموزش و پرورش، جسته و گریخته مورد نظر دستاندرکاران آموزشی و تربیتی کشور بود تا اینکه در اواخر سال ۱۳۶۴، شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای را تصویب کرد و گروهی را برای تنظیم پیشنهاد این کار موظف نمود. این گروه متشکل بود از طیفهای مختلفی همچون چند تن از اساتید حوزه و دانشگاه، معاونان وزارت آموزش و پرورش و اعضای کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی. شورای عالی این گروه را موظف کرد که طرح پیشنهادی خود در مورد تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش را در زمانی معین ارائه کند. ضمن اینکه ریاست آن را بر عهده حجتالاسلام دکتر احمد احمدی گذاشت.
دکتر احمدی در این مورد میگوید: "شورا در سال ۶۴ به این نتیجه رسید که نظام آموزش و پرورش هر چه زودتر باید متحول شود. آن موقع تهیه طرح ● تحول در آموزش و پرورش
بر عهده من گذاشته شد. حدود دو سال در شرایطی که تهران زیر بمباران موشکهای عراقی به سر میبرد، طرح تغییر و تحول در آموزش و پرورش را با دوستان دیگر و با به کارگیری تمام توانمان تهیه کردیم و آن را به صورت یک کتاب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه کردیم."(۲)
گفتنی است که از ابتدای پیشنهاد طرح تحول آموزش و پرورش در شورای عالی انقلاب فرهنگی، یکی از افرادی که بهطور جدی و تا مرحله تصویب از آن حمایت کردند، آیتالله خامنهای بودند که آن زمان ریاستجمهوری و رئیس شورای انقلاب فرهنگی را بر عهده داشتند. پس از اینکه طرح تحول جهت تصویب به شورا ارائه شد، واکنشهای مختلف اعضای جلسه را در پی داشت، اما نهایتاً با پافشاری رئیسجمهور این طرح به تصویب رسید.
"آنطور که جناب آقای امینفر -استاد بازنشسته دانشگاه علامه- برای من تعریف کردند، گفتند که بعد از تو یک بار در شورای عالی انقلاب فرهنگی این طرح مطرح شد که بعضی از آقایان روی خوشی برای تصویب آن نشان نمیدادند. ولی اگر حمایت شخص ریاستجمهوری یعنی حضرت آیتالله خامنهای نبود، شاید این طرح بعد از این همه زحمت زمین میماند. ولی ایشان اصرار داشتند که اگر میخواهیم تغییر و تحول انجام بدهیم، خب باید بهطور جدی این کار را شروع کنید و هر مبنایی را که میخواهید مورد بازنگری قرار دهیم، هرچه زودتر قرار دهیم. خلاصه با پافشاری و اصرار ایشان طرح تصویب شد."(۳)
در هنگام تصویب طرح نیز خیلیها این طرح را بسیار ایدهآل و دستنایافتنی میدانستند، اما رهبر معظم انقلاب که آن هنگام رئیسجمهور بودند، این نکته را از مزیتها و نقاط قوت طرح تلقی کردند: "بعد از ارائه طرح تحول بنیادین، برخی دوستان تأکید کردند که این طرح بیش از حد ایدهآل است، اما رهبر انقلاب با کمال شجاعت فرمودند که طرح باید ایدهآل باشد. یک طرح مبنایی بهطور طبیعی ایدهآل است، چرا که یک موضوع را با تمام جوانب آن مطرح کرده است."(۴)
سرانجامِ پس از رحلت امام خمینی(ره) و زعامت رهبر معظم انقلاب، طرح تحول بنیادین در آموزش و پرورش کشور که با پیگیریها و اصرار فراوان خود ایشان به تصویب رسیده بود، مورد بیمهری دولتهای بعدی قرار گرفت. دولتهایی که از سال ۱۳۶۸ به بعد روی کار آمدند، یا این طرح را در حاشیه قرار دادند یا اینکه تحول را به مواردی همچون انحلال معاونت پرورشی یا تغییر در ساختار اقتصادی وزارتخانه یا وضع معیشتی معلمان و برخی تغییرات سطحی تنزل دادند. اینان با برداشتهای اشتباه از طرح تحول، بهنوعی خسارتهایی را نیز به آموزش و پرورش کشور وارد کردند. لذا مقصود اصلی طرح محقق نشد که همان تحول در آموزش و پرورش کشور بود.
"البته بگذریم از اینکه طرح تحول بعد از آن همه کار و تلاش و پژوهش به وزارت آموزش و پرورش رفت و اجرایی هم نشد. در زمان ریاستجمهوری آقای هاشمی شرایط کاملاً مهیا بود که این طرح با قدرت اعمال شود، ولی آقای نجفی وزیر آموزش و پرورش و برخی دیگر از دوستان که این طرح را تائید کرده بودند، در هنگام اجرا آن را در حاشیه قرار دادند و کنار گذاشتند. این کار سیلی بسیار محکمی هم برای نظام آموزش و پرورش و هم برای کسانی که آن را آماده کرده بودند، محسوب میشد."(۵)
این روند ادامه داشت تا اینکه در سوم مرداد ماه سال ۱۳۸۶ رهبر معظم انقلاب در دیدار با وزیر و معاونان و مدیران وزارت آموزش و پرورش، مجدداً این طرح را مطرح کردند. لذا دوباره طرح تحول در اولویت برنامههای کارشناسان و مسئولان آموزش و پرورش قرار گرفت.
البته اینکه چرا در سال ۱۳۸۶ این موضوع مورد تأکید مجدد و ویژه رهبر معظم انقلاب قرار گرفت و ایشان در سالها و دیدارهای بعدی نیز دوباره بر آن تأکید و پافشاری کردند، دلایل مختلفی دارد.
از جمله برخی فضای حاکم بر دولت نهم را به گونهای تحلیل میکردند که گویا آمادگی به سرانجام رساندن این طرح را دارد ولذا رهبر انقلاب آن را مورد تأکید ویژه قرار دادند.
برخی دیگر نیز تنظیم سند چشمانداز بیستساله کشور در سال ۱۳۸۴ را عامل اصلی این مقوله مطرح میکردند و اینکه تحقق بسیاری از اهداف سند چشمانداز در گرو تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش است. فارغ از همه این موارد، نکته مهم اینجا است که مسئله تحول بنیادین در آموزش و پرورش کشور با آن تعریف و نگاه خاصی که رهبر معظم انقلاب به آن داشتند، دوباره بهطور جدی توسط ایشان مطرح شد و پس از آن نیز در دیدارهای مرتبط با این موضوع باز مورد تأکید ایشان قرار گرفته است:
"ببینید ما چه میخواهیم. محصول و خروجی آموزش و پرورش را چه میخواهید باشد. اول این را مشخص بکنیم، ترسیم بکنیم، بعد ببینیم که برای ساختن چنین موجودی، یک چنین مردی، زنی، جوانی، چه کارهای مهم و اساسی، چه تعالیم لازم، در خلال چه برنامه آموزشی باید داده شود تا این موجود پرورش پیدا کند. آنوقت آدمهای کارآمدمان بنشینند آن نظام را تعریف و تدوین کنند و با شجاعت لازم وارد میدان شوند و تشکیلات آموزش و پرورش را بر طبق آن نظام تعریف کنند و تحقق بخشند. این میشود تحول حقیقی و بنیانی."(۶)
با همه این تفاسیر و پس از گذشت حداقل دو دهه از تصویب طرح تحول و ارائه آن به آموزش و پرورش، همچنان و پس از تأکید دوباره رهبر معظم انقلاب، جا دارد که باز بپرسیم که:
▪ آیا آموزش و پرورش ما از ساختار قدیمی و کهنه و غربزده خارج شده است؟
▪ آیا بنیان نظام آموزش و پرورش ما بر اساس ساختار صحیح بومی و مذهبی بنا نهاده شده است؟
▪ آیا نظام آموزشی فعلی توان پاسخگویی به نیازهای کشور را دارد؟
▪ آیا ساختار نظام آموزش و پرورش با برنامهها و اهداف کلان کشور و بویژه سند چشمانداز همخوانی دارد؟
اگر میخواهیم پاسخ این پرسشها و بسیاری پرسشهای بنیانی دیگر از این دست را بیابیم، باید به تحول بنیادین در نظام آموزش و پرورش و روشها و مکانیزم اجرایی آن نگاهی جدی و عمیق داشته باشیم و قطعاً در بسیاری از برنامهها و عملکردهامان تجدید نظر کنیم؛ آن هم از همین امروز.
م.لحاقی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست