جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

اولیای مطلق الهی


اولیای مطلق الهی

ائمه معصومین ع از دیدگاه محی الدین ابن عربی

‌از نگاه محی الدین ابن عربی واضع عرفان نظری در اسلام، انسان کامل در دو سطح مورد لحاظ قرار گرقته است که تفکیک این دو نگرش می تواند تا حد زیادی در دست یافتن به معنای انسان کامل از نگاه وی راهگشا باشد. در اولین سطح ،انسان با عنوان مقامی کائناتی و به عبارت دیگر، انسان به عنوان یک نوع مورد لحاظ قرار می گیرد. در این مرحله انسان کامل ترین هستی در میان هستی های جهان است زیرا که به صورت خداست. به این لحاظ انسان در بین دیگر مخلوقات دارای بالاترین مرتبه است.

اما در نگاه ابن عربی انسان کامل در سطح دیگری نیز مطرح می شود که همة خصوصیات ذکر شده برای نوع انسان را به صورت بالفعل و تحقق یافته دارا می باشد. در این سطح همة انسان ها کامل نیستند بلکه تنها تعداد معدودی استحقاق نامیده شدن با عنوان «انسان کامل» را دارند. تحقق چنین امری در انسانها به تفاوت استعدادها و تجلیات حق بر آنها بستگی دارد. بر این اساس ابن عربی مراتبی برای کمال انسان مطرح می کند که اکمل آنها پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) است و دیگر پیامبران در مرتبة کاملین قرار می گیرند. پس از آن ورثة پیامبرانند که آنها را خلیفه کامل می نامد و انسان های دیگر با توجه به مراتب کمالشان در رده های بعدی قرار دارند تا جایی که برخی حتی از انسانیت نیز ساقط می شوند و به مرتبة حیوانیت نزول پیدا می کنند.

بنابر این همة انسان ها در سطح فردی کامل نیستند و تفاوت درجات در این سطح به تفاوت استعدادها و تجلیات حق بر ایشان باز

می گردد. ابن عربی در مورد تجلی حق و استعدادهای متفاوت انسانها، از تمثیل تابش نور بر شیشه های رنگی استفاده می کند و می گوید: فالحق بالنسبة إلی ظل خاص صغیرٍ و کبیرٍ، و صافٍ و أصفی، کالنور بالنسبة إلی حجابه عن الناظر فی الزجاج یتلون بلونه، و فی نفس الأمر لا لون له.ولکن هکذا تُراهُ. ضَرْب مثال لحقیقتک بربک. فإن قلت:إن النور أخضر لخضرة الزجاج صدقت و شاهِدُکَ الحس، و إن قلت إنه لیس بأخضر و لا ذی لون لِمَا أعطاه لک الدلیل، صدقت و شاهدک النظر العقلی الصحیح. فهذا نور ممتد عن ظل و هو عین الزجاج فهو ظل نوری لصفائه.

ذلک المتحقق منا بالحق تظهر صورة الحق فیه أکثرمما تظهر فی غیره.فمنا من یکون الحق سمعه و بصره و جمیع قوة و جوارحه بعلا مات قد أعطاها الشرع الذی یخبر عن الحق. معهذا عین الظل موجود، فإن الضمیر من سمعه یعود علیه، و غیرُهُ من العبید لیس کذلک. فنسبه هذا العبد أقرب إلی وجود الحق من نسبة غیره من العبید. بنابر این از نگاه ابن عربی، انسان کامل در بالاترین مرتبة شهود حق تعالی قرار دارد و همانگونه که در متن فوق آمده انسان کامل کسی است که ،‌ متحقق به حق شده و حق کاملاً در او رسوخ یافته است، به طوری که اعضای او جملگی جلوه های حق هستند.

همانگونه که در اهل عرفان مطرح است در مورد مذهب ابن عربی اختلاف نظر فراوانی بین صاحبنظران وجود دارد و این اختلاف ناشی از کلمات متناقضی است که در این رابطه در آثار وی به چشم می خورد.

یکی از موضوعاتی که در آثار ابن عربی به آن پرداخته شده است ائمه معصومین و جایگاه آنها در هستی است. ابن عربی بخصوص مقام و شخصیت حضرت علی (ع) را مورد توجه قرار داده است؛ وی در باب ششم فتوحات مکیه در بحث صادر اول ضمن بیان این نکته که انسان کامل، ‌مقام هباء را داراست به نکته ای اشاره می کند که نشان از جایگاه و مقام والای حضرت علی (ع) در نگاه وی دارد. چنانچه می گوید: فلم یکن أقرب إلیه (تعالی) قبولا، فی ذلک الهباء، إلا حقیقة محمد(ص) المسماة بالعقل. فکان سید العالم بأسره، و أول ظاهر فی الوجود. فکان وجوده من ذلک النور الإلهی، و من الهباء، و من الحقیقة الکلیة. و فی الهباء وجد عینه، و عین العالم من تجلیه، و أقرب الناس إلیه علی بن ابی طالب، و أسرار الأنبیاء.

بر این اساس ابن عربی، حضرت علی (ع) را نزدیک ترین مردم به حقیقت محمدیه (ص)

می داند. علاوه بر این وی در مورد «هباء» که بارها در آثار خود بخصوص فتوحات مکیه از آن با عنوان صادر اول تعبیر کرده است از روایتی منسوب به حضرت علی(ع) بهره برده است: ...و خلق (تعالی) جوهرا دون النفس، الذی هو الروح المذکور، سماه الهباء، و هذه الاسمیة له نقلناها من کلام علی بن أبی طالب (ع).

ابن عربی کتابی دارد با عنوان «مناقب» که در منقبط چهارده معصوم (علیهم السلام) نوشته است. وی در این کتاب به همة معصومین صلوات می فرستد و از آنها به بزرگی یاد می کند. از جمله از حضرت علی (ع) با عنوان حقیقت ولایت و سرالاسرار عالم خلقت یاد می کند و آن حضرت را سر جمیع انبیاء و مرسلین می نامد. در ادمه همین مطلب، ابن عربی به سر نقطة باء بسم الله اشاره

می کند و می گوید: ...بسم الله کتاب موجودات است و آغاز مصحف وجود. خود حقیقت بائیه است که تحقق مراتب موجودات بدو است و متحقق با مراتب انسانیت اوست.

همانگونه که از بیان فوق بر می آید ابن عربی نیز از حدیث «نقطه تحت الباء» استفاده کرده است و بر این اساس حضرت امیر (ع) را نخستین تجلی و مظهر اول نامیده است. ابن عربی در بخش دیگری از فتوحات ضمن اشاره به نقطة تحت الباء معتقد است باء سه قسمت دارد شکل باء، نقطة آن و حرکتش. بر این اساس کل عالم را در این سه قسمت موجود می داند. به این نحو که: باء ملکوت عالم است، نقطهْ نمادِ شهادت، و حرکتْ نشانة عالم ملک است. ضمن اینکه حرکت بدل از الف محذوف را همان حقیقتی می داند که تمام عالم قائم به آن است.

ابن عربی در مورد دیگر حضرات معصومین (ع) نیز همین نگاه را به انحاء مختلف دارد و با عباراتی که نشان از جایگاه وجودی والایی دارد از آنها یاد می کند. در همین راستا حضرت زهرا (س) را زینت عالم بشریت و از مقدسات عالم عقلی معرفی

می کند که در قوس صعود نقش واسطة بین خلق و خالق را داراست. وی همچنین از دیگر معصومین نیز با عباراتی یاد کرده که از بین آنها متناسب با بحث انسان کامل و ظاهر اول می توان به این موارد اشاره کرد:

- امام حسن مجتبی (ع): دانندة اسرار عماء، گنجینة اسرار رسول (ع)، روح مراتب وجود و قلب عوالم وجود.

- امام حسین (ع): مرکز عالم وجود، حقیقت واجد و باطن موجود، نور حضرت کردگار، ‌سرّ اتم الهی، مرکز دایرة ازل و ابد، الف احد، آغاز کتاب ناسوت شهادت، مقام جمع الجمع وجودی، صدرنشین محفل احدیت و...

- امام سجاد (ع): آدم ابوالبشر، مضمون کتاب ابداع، سر الهی در عوالم وجود، ازل الآزال عوالم غیب و ابد الآباد عوالم شهادت، سر مستتر بندگی و عبادت،‌ وتد الاوتاد.

- امام محمد باقر (ع):‌ نسخة جامعة موجود، نور منبسط، حقیقت حقایق ظهوریه، مستند هر ولی.

- امام جعفر صادق (ع): اصل اصیل عقول، حقیقت جامعة جمیع حقایق، برزخ برازخ، جامع حقایق اضداد.

- امام موسی کاظم (ع): مصداق آیة نور، باطن کتاب مسطور، سرّ الهی مستور، نهایت معراج دانش و یقین.

- امام رضا (ع): سرّ مستتر الهی،‌ نور ذاتی عالم لاهوت،‌ مظهر اسم هو الاول و ابتدای ابدیات و مرآت اسم هو الآخر و انتهای ازلیات، کنز مخفی غیبی، قرآن جمع الجمع احدیه.

- امام محمد تقی الجواد (ع): باب فیوضات الهی، اصل اصول، حقیقه مطلقه مقیدات، ظل الهی ممدود، حامل اسرار حضرت رسول (ص)، فرمان ایجاد به لفظ کاف و نون، غایت ظهور وجود، علت غائیه از ایجاد موجود.

- امام علی النقی (ع): نفس ابداع و نمونة اصل اختراع، مفتاح خزائن وجوب، سیاح فضای ازل و طیار جو ابد.

- امام حسن عسگری (ع): عنقاء قاف قدم، حقیقت نور باهر، مطلع انوار محمدی (ص).

- حضرت مهدی (عج): حقیقت مضمر، نور مستتر الهی، قطب آسیای وجود، مرکز دایرة شهود، غایت کمال نشأه طبیعت، اسم اعظم الهی، غواص دریای رحمانیه، نهایت امکان بشریت.

بر این تعبیرات چنانچه ذکر شد باید نظر ابن عربی در مورد ختم ولایت مقیده را (البته از جهت اظهاراتی که در فتوحات در مورد حضرت مهدی (عج) دارد و آن حضرت را ختم ولایت مقیده می داند) اضافه کنیم.

از تعبیرات فوق مشخص می شود که ابن عربی همة حضرات معصومین (ع) را مصداق اتم انسان کامل و ولی مطلق می داند و از نظر مرتبة وجودی بالاترین درجه را برای آنها قائل است؛ به گونه ای که اگر کسی به برخی دیگر از آثار ابن عربی و نظرات متناقض با این تعبیرات توجه نکند چنین تصور خواهد کرد که وی از خلّص شیعیان امیرالمؤمنین (ع) است. این نکته ای است که تحقیق در نظرات ابن عربی و رسیدن به یک اجماع کلی در موضوعی چون ولایت و مصداق اتم آن را مشکل می سازد.

محمد کریمی حسین آبادی

کارشناس ارشد عرفان اسلامی

منابع:

آملی، سید حیدر،‌ مقدمة کتاب نص النصوص در شرح فصوص الحکم، ترجمة محمد رضا جوزی، تهران:‌ انتشارات روزنه، ۱۳۷۵.

حسن زاده آملی ، حسن ، انسان کامل از دیدگاه نهج‏البلاغه، قم، قیام، ۱۳۷۳.

عفیفی، ابوالعلاء، شرحی بر فصوص الحکم، ترجمه نصراله حکمت،انتشارات الهام ، ۱۳۸۰.

کاکائی، قاسم؛ وحدت وجود به روایت ابن عربی و مایستر اکهارت، تهران: نشر هرمس،۱۳۸۱.

آملی، سید حیدر ،‌المقدمات من نص النصوص فی شرح الفصوص ، انتشارات طوس، چاپ دوم، ۱۳۶۷.

ابن عربی ، محی الدین، الفتوحات المکیه (۴ جلدی)، دارصادر، بیروت، بی تا.

الفتوحات المکیة (۱۴ جلدی)، چاپ دوم، مصر، ۱۴۰۵ هجری قمری.

الانسان‌ الکامل‌، به‌ کوشش‌ محمود غراب‌، دمشق‌، ۱۴۱۰ق‌/۱۹۹۰م‌.

، انشاء الدوایر، چاپ لیدن المحروسه.

عقله المستوفر، طبع لیدن، افست بغداد.

فصوص الحکم، تعلیقات عفیفی، تهران، انتشارات الزهرا، چاپ دوم ۱۳۷۰.

کشف المعنا عن سر اسماء الحسنی؛ تحقیق نلینو،قم: نشر بخشایش،۱۴۱۹ هجری قمری.

المسائل، بیروت: دار احیاء التراث العربی.

قیصری ، شرف الدین محمود ، شرح فصوص الحکم، به کوشش استاد جلال آشتیانی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول،‌۱۳۷۵.