سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

بهار


بهار

مرد شهرستانی روزنامه می‌فروشد
به چراغ‌قرمز رسیده‌ایم
فریاد می‌زند از چراغی که سبز شود می‌ترسم
می‌خرم
همه‌اش چند روزنامه تا سال ِ نو مانده است؟
در فکرم زنم لباس می‌خواهد …

مرد شهرستانی روزنامه می‌فروشد

به چراغ‌قرمز رسیده‌ایم

فریاد می‌زند از چراغی که سبز شود می‌ترسم

می‌خرم

همه‌اش چند روزنامه تا سال ِ نو مانده است؟

در فکرم زنم لباس می‌خواهد می‌خرم

در فکرم زنم برای بچه‌ها در فکرم که باز هم چراغ‌قرمز!

زن ِ کولی اسفند دود می‌کند

روزنامه را ورق می‌زنم

چیزی تا بهار نمانده است

در فکرم زنم برای بچه‌ها لباس می‌خواهد

بوی اسفندمی‌‍‌آید

بس کن زن!

فریاد می‌زنم از بهاری که سبز شود می‌ترسم

زن اسفند را تمام می‌کند

بهار می‌آید

ابوالفضل پاشا