دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا

نظم بخشی به خاطرهٔ بصری از تاریخ ایران


نظم بخشی به خاطرهٔ بصری از تاریخ ایران

ثبت عینی لحظه هائی از زندگی, یکی از کارکردهای مهم فیلم های خبری و گزارشی است که در این سطح, کم تر نوشته ای قادر به مقابله با آن بوده است به عبارت دیگر تاریخ را نه در کلیت رخدادها و سپردن لحظه های حسی به ذهنیت نویسنده و مخاطب بلکه به عینه می توان, مشاهده کرد و البته تفسیرهای متنوع بر آن نگاشت و گفت

●تصویر ایران (۱۲۸۷ تا ۱۳۱۹) در فیلم‌های مستند

تاریخ معاصر ایران را می‌توان به‌صورتی بصری گردآورد. ما در مرحله‌ای هستیم که امکان فراهم‌اوری و ارائهٔ نماها و صحنه‌هائی از تاریخ معاصر جهان را نیز بالقوه داریم. بسیاری از مواد خام بصری در ایران وجود دارد که حاوی تصاویر انسان ایرانی و محیط زیست اوست و جدا از کاربردهای انسان‌شناسی تصویری، می‌توانند مورد استناد تاریخ‌نگاران باشند. ثبت عینی لحظه‌هائی از زندگی، یکی از کارکردهای مهم فیلم‌های خبری و گزارشی است که در این سطح، کم‌تر نوشته‌ای قادر به مقابله با آن بوده است. به‌عبارت دیگر تاریخ را نه در کلیت رخدادها و سپردن لحظه‌های حسی به ذهنیت نویسنده و مخاطب بلکه به عینه می‌توان، مشاهده کرد و البته تفسیرهای متنوع بر آن نگاشت و گفت. اما پیش از آن، نظم‌بخشی به این خاطرهٔ بصری که در بخش عمدهٔ فیلم‌های مورد مطالعه، بدون صدا و در بیشتر موارد بدون تحلیل داده‌های تاریخی هستند اولویت دارد. نظم‌بخشی، در این نوشته به معنای دست‌یابی به جایگاه تاریخی یا شناسنامه‌ای با ارجاع به منابع دیگر است. به‌عبارت دیگر در این نوشته جدا از آن که به منابع دست اول بسیاری از مواد خام بصری رجوع شده، گاهی هم هر متن با ارجاع به متن‌های دیگر، شناخته شده است. در ماه‌های گذشته، از گنجینهٔ فیلم‌خانهٔ ملی ایران، اسنادی بصری سه دورهٔ تاریخی ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۳ شمسی به نمایش عموم گذارده شد که برخی از آنها، از مدت‌ها پیش زیرعنوان ”فیلم‌های خردمند“ نگهداری می‌شدند. به‌دلیل همین نام‌گذاری، منشأ آنها ناشناخته مانده بود. در مرداد ۱۳۸۳ در کف یک جعبهٔ فیلم، ورقه‌ای چاپی و دارای امضاء یافت شد که آرم شرکت دیوید پاراداین فیلمز را داشت و آشکار می‌ساخت که رایت فیلم‌ها توسط آرشیو فیلم ایران و زیرعنوان ”آرشیو پهلوی“ از شرکت مذکور خریده شده است.

”موسسهٔ دیوید پاراداین فیلمز در ۱۹۶۶ تأسیس شد. در ۱۹۷۴ ماروین ماینهوف به‌طور مشترک با دیوید پاراداین فراست مصاحبه‌هائی با ویلسن، نیکسن، هنری کیسینجر و محمدرضا شاه را فراهم آورد. همچنین شرکت دیوید پارداین فیلمز، مجموعه‌ای از اسناد بین‌المللی فراهم آورده که شامل نماهائی از تمام دنیاست.“ بنابراین می‌توان فرض کرد که پس از مصاحبهٔ تلویزیونی با شاه و تولید شدن فیلم‌های فراست دربارهٔ ایران، آشنائی با این مؤسسه و گنجینهٔ تصویری‌اش از ایران، حاصل و رایت استفاده از فیلم‌ها خریداری شده. اما فیلم‌های خبری و مستندهای دوران موردنظر و موجود در ایران، تنها گردآوردهٔ این شرکت نیست. برخی از آنها یا از طریق جشنواره‌ها به ایران وارد شده یا به‌طور انفرادی خریده شده یا از قدیم در آرشیوها، لابه‌لای فیلم‌ها یا نزد برخی افراد مانده‌اند... خسرو معتضد به من گفت که در آغاز دههٔ ۱۳۵۰، برای انتخاب و خرید فیلم به انگلیس و آلمان رفت. در انگلستان، توفیقی حاصل نشد ولی در آلمان سیصد حلقه فیلم از مؤسسه کرونوس فیلم انتخاب کرد و خرید. معتضد در این مجموعه که فهرست آنها را در کتاب ایران در آستانهٔ قرن بیستم آروده، از دو فیلم نادیدهٔ مظفرالدین‌شاه در سنت پترزبورگ و ستارخان، نام برده است.

اما مؤسسه کرونوس فیلم: کرونوس فیلم آلمان غربی نیز براساس داده‌های اینترنتی، مانند دیوید پاراداین فیلمز، دارای آرشیو فیلم بین‌المللی است. و این همان مؤسسه‌ای‌ست که مجموعهٔ ایران عصر پهلوی، به کارگردانی یوست فون مور (و با یاری وزارت فرهنگ و هنر) در آنجا ساخته شد (camera:Ramin Molai introduction and contact، تدوین: انگلیکا مایر).

در این نوشته به پژوهش سینمائی، یعنی بررسی عینی این فیلم‌ها که توسط فیلم‌برداران خارجی در ایران یا از ایرانیان خارج از کشور برداشته شده، پرداخته‌ام. ضمن این‌که از دوباره نویسی دربارهٔ فیلم‌هائی که در آرشیوهای دنیا وجود دارد ولی اثری از آنها در ایران نیست احتراز شده است. بیشتر فیلم‌هائی که در این نوشته بررسی شده، در پنجاه‌وسومین تا پنجاه‌وپنجمین جلسات نمایس فیلم ”فیلم‌خانهٔ ملی ایران“ نمایش داده شده است (۲۴ آذر و ۲۵ اسفند ۸۳ و ۳۱ خرداد ۸۴). در این نوشته، سه دوره بررسی تحلیل شده است: ۱) ۱۲۸۷ تا ۱۳۱۹ شمسی، ۲) ایران در دورهٔ اشغال از دریچهٔ دوربین متفقین، ۳) تصویر مصدق و زمانهٔ او از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۳.

● بخش اول: ۱۲۸۷ تا ۱۳۱۹ شمسی

سال‌ها پیش، از دکتر هوشنگ کاوسی شنیده بودم که از محمدعلی شاه فیلمی در آرشیوهای شوروی و احتمالاً در فرانسه وجود دارد. دوباره تماس گرفتم. ایشان تأیید کردند که: جدا از فیلم‌برداران لومیر که در سفر خود به چین از ایران فیلم گرفته‌اند، وقتی محمدعلی شاه سال ۱۹۰۹ (۱۷ رمضان ۱۳۲۷ ه.ق.) به روسیه پناهنده شد، پسر نوجوانش احمد (شاه) را نیز با خود برد. در بندر اودسا هنگامی‌که سالدات‌های روس از برابرشان رژه می‌رفتند، فیلم‌بردارهای روسی از آنها فیلمی یازده‌دقیقه‌ای گرفتند. من این اطلاع را در یک فهرست در فرانسه دیدم و سال‌ها قبل، از نمایندهٔ سینمائی شوروی در ایران خواستم که نسخه‌ای از فیلم را در اختیار ایران قرار دهند که نشد.

من نیز چنین درخواستی را در جریان برگزاری هفتهٔ فیلم مستند ایران و جهان در تهران، دربارهٔ فیلم‌هائی از دوران قاجار، از سرگئی میروشنیچنکو رئیس انجمن مستندسازان روسیه داشتم. او گفت جست‌وجو خواهد کرد و اگر یافت، فیلم مشترکی دربارهٔ فیلم‌های دورۀ قاجار بسازیم. مدتی بعد از طریق علی‌محمد قاسمی مستندساز که برای شرکت در جشنواره‌ای به روسیه رفته بود، پیغام فرستاد که در آرشیوهای دولتی و در دسترس خود، فیلمی از ایران دورهٔ قاجار نیافته است.

اودسا یا باغشاه؟ اما تصویری از محمدعلی شاه وجود دارد که به‌نظر می‌رسد در ایران گرفته شده باشد. این تصویر بسیار کوتاه است. در ایوانی روی صندلی نشسته، با دو دست شمشیری را که نوکش بر زمین است گرفته و همان جقهٔ شاهی را بر سردارد. در حیاطی که تمام دیوارهایش با پردهٔ گلدار پوشانده شده، چندنفر با احترام و مؤدب ایستاده‌اند. یک افسر روس، با کلاه پشمی پاخ‌پاخی، پشت به دوربین، رو به شاه ایستاده و احتمالاً گزارش می‌دهد. در نمای بعد، قزاقان روس پیش می‌آیند و سلام می‌دهند. معلوم است که دوربین اندکی به چپ چرخیده، شاه در کادر نیست ولی زاویه تغییر نکرده است. لیاخوف، با ریش کوتاه به همراه پسربچه‌ای در صف مقدم، و قزاق‌ها پشت‌سر آنها هستند. یک دوربین عکاسی، گوشهٔ دیوار است. تعدادی از ایرانیان، کنار در ایستاده‌اند. گروه دیگری از قزاق‌های ایرانی می‌آیند. حالا عکاس ایرانی، وسط دو فوج قزاق، ایستاده است. اما پسربچه‌ای که سمت راست سرهنگ لیاخوف، در رژه مقابل شاه قرار گرفته کیست؟ این تصویرها متعلق است به سال ۱۹۰۸ و دوران استبداد صغیر در ایران و احتمالاً در باغ شاه است یا سال ۱۹۰۹ و در همان بندراودسا؟ عکس همین پسربچه را در همان هیبت، کار دست لیاخوف در کتاب تاریخ مشروطهٔ ایران (احمد کسروی) می‌بینیم. کسروی نوشته است: گویا محمدحسن میرزا یکی از فرزندان محمدعلی میرزا باشد. اما کسروی جغرافیای عکس را معین نکرده است. این صحنهٔ کوتاه و سه‌نمای یک‌دقیقه و ۵۵ ثانیه‌ای در فیلمی از کرونوس فیلم آلمان‌غربی با عنوان فرعی وارثان کورش کبیر به‌کار رفته و روی آن گفته می‌شود: ”در سال ۱۹۰۹ با کمک نیروهای فعال روسی، شاه تبعیدی کوشید دوباره به قدرت برسد و این نخستین‌بار نبود که روس‌ها در مسائل ایران، دخالت می‌کردند.“ به‌عبارت دیگر، فیلم‌ساز آلمانی و مشاوران تاریخ‌دان وی، این صحنه را همان فیلمی دانسته‌اند که دکتر کاوسی به‌دنبالش بود. البته حدود دو دقیقه از یازده دقیقه. با وجود این هنوز باور ندارم که فیلم در روسیه گرفته شده باشد.

هر چه باشد، ما از سه دورهٔ مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه و احمدشاه تصویر در اختیار داریم. جدا از فیلم‌های کاخ گلستان، هفت‌نما از احمدشاه وجود دارد که به کاخ گلستان می‌آید. از سه پلهٔ تخت مرمر بالا می‌رود، بر تختی که به ”تخت سلیمانی“ مشهور بود می‌نشیند. در آخرین تصویر، احمدشاه سوار بر کالسکه از کاخ می‌رود. صحنه‌هائی کوتاه از حضور آخرین شاه قاجار در فرنگستان (احتمالاً از اقامت در جوار جنگل بولونی در پاریس و همراه امبرتو پادشاه ایتالیا در رم) هم وجود دارد. همچنین دو تصویر از پرنس ارفع‌الدوله دانش، رئیس هیأت نمایندگی ایران در ‌”جامعهٔ ملل“ متعلق به سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۰۶ موجود است که در ژنو برداشته شده، رو به دوربین می‌خندد و رأی خود را برای تأسیس جامعهٔ ملل به صندوق می‌اندازد.

● تمثال رئیس‌الوزرا: عباس مطمئن‌زاده، از وجود فیلمی متعلق به مهر ۱۳۰۴ خبرداد که براساس میان‌نویس موجود در فیلم، توسط ژرژ اسماعیلف [(Georges Ismaloff & cie Tehran (Perse] فیلم‌برداری شده است. (کل فیلم و این میان‌نویس را که چندبار تکرار شده، دیده‌ام. میان‌نویس، از نظر نوع مادهٔ خام با بقیه تفاوت دارد و عجیب است که پشت‌و‌رو چسبانده شده بود. البته میان‌نویس به‌هیچ‌وجه جدید نیست، چون آن‌هم روی فیلم نیتراته نوشته شده ولی می‌شود حدس زد که عمرش نسبت به فیلم اصلی جوان‌تر باشد). در ابتدای این فیلم نیتراته، میان‌نویس زیر قرار گرفته است: ”جشن فارغ‌التحصیلی دورهٔ سوم مدرسهٔ صاحب‌منصبان نظام و اعطاء مناصب، روز دوشنبه ۲۰ مهر ۱۳۰۴“. همان‌طور که می‌دانید در این زمان احمدشاه در پاریس اقامت داشت دوماه بعد یعنی در بیست‌وچهارم آذر، مجلس مؤسسان نتیجهٔ جلسات خود را اعلام کرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 7 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.