یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
چون به خلوت می رویم آن کار دیگر می کنیم
فیلم «رد کارپت» به کارگردانی و بازی «رضا عطاران» که به تازگی به اکران عمومی درآمده، یک فیلم کاملا شخصیتمحور است. این شخصیت فردی است عاشق سینما که به قول خودش سالها پشت صحنه سینما و تئاتر خاک خورده و نقشهای خیلی کوچک که شاهکارهایش بوده بازی کرده است. «رد کارپت» فیلمی است که در واقع «رضا عطاران» آن را به خاطر دل خودش ساخته اما کلیشه اصلی آن که در بیلبوردهای تبلیغاتی آن هم آمده نوشته تبلیغاتی آن است با این مضمون؛ ماجراهای رضا عطاران در کَن که این دقیقا به مدل فیلمهای «نصرتا... وحدت» مثل «یک ایرانی در پاریس» و «یک ایرانی در سرزمین هیتلر» برمیگردد که از وجود یک فرد در یک موقعیت کاملا متناقض، موضوع طنز یا حتی کاملا دراماتیک میسازد. «رضا عطاران» این فیلم را در واقع تلفیقی از این دو مورد ساخته است، اما بحثی که در این فیلم برای من جالب بود تقابل فرهنگ ایرانی و اروپایی است. ما مدتهاست درباره فیلمهایی صحبت میکنیم که قصد سیاهنمایی دارند و میخواهند ایران را بدتر از چیزی که هست نشان دهند، از طرفی هم فیلمهایی داریم که سعی میکنند ایرانیها را برتر نشان دهند و در مقابل ضعفهای اروپاییها را به رخ بکشند. عطاران در این فیلم با آن شخصیت طناز و دوستداشتنیاش، برخی تفاوتهای فرهنگی و عملا قانونشکنیهای ما ایرانیها را خیلی واضح و مشخص نشان داده که نمونههای بارز آن عبور از چراغ قرمز و سیگار کشیدن در مکانهای بسته است یا اینکه عطاران هرجا که میرود میخواهد با همه راجع به خودش صحبت و اظهار نظر کند. با وجود اینکه این تفاوتهای فرهنگی خیلی اتفاقات دردناک و نشاندهنده ضعف ما ایرانیها هستند (چون ما عطاران را به عنوان یک فرد محبوب میشناسیم)، در این فیلم خیلی برایمان آزاردهنده نیستند. این موضوع هم خوب است هم بد؛ خوب است چون خیلی به ما برنمیخورد و از آن ناراحت نمیشویم اما از یک طرف هم مشکل اینجاست که اتفاقا خیلی به ما برنمیخورد که بخواهیم تغییری در آن ایجاد کنیم. نکته دیگر فیلم این بود که نشان میداد در آنجا قوانین، قوانین است و مثل اینجا نیست که به راحتی بشود آن را دور زد.
برای مثال در این فیلم میتوانید جشنواره کَن را با جشنواره فیلم فجر مقایسه کنید که هرچقدر در آنجا همه چیز مرتب و منظم است، در کشور ما بیقانون است. برخی نکات هم وجود دارد که میخواهد نشان دهد فرهنگ ما میتواند در برخی موارد برتریهایی هم نسبت به آنها داشته باشد. یکی از مهمترین آنها این بود که آنها خیلی به ظاهر بها میدهند و مثلا تا زمانی که فرد کتوشلوار و فراک نپوشیده باشد در آن مکان او را تحویل نمیگیرند. البته میدانیم که در کشور ما هم به همین صورت است اما به هر حال میخواهد صداقتی را در ایرانیها نشان دهد. قسمت خیلی کلیشهای و تکراری فیلم این است که روابط ایرانیها را در محیط خارج از ایران نشان میدهد؛ یکی از آنها جوان ایرانی است که میخواهد به عطاران کمک کند اما وقتی وارد زندگی او میشود، پولش را میدزدد. یکی از آنها هم صحنهای است که یکی از تهیهکنندهها (که فکر میکنم «علی سرتیپی» نقش آن را بازی میکند) میبیند که عطاران میخواهد با «اصغر فرهادی» دیداری داشته باشد و از آن تهیهکننده میخواهد به او کمک کند اما این فرد شناختن «اصغر فرهادی» را اصلا از اساس انکار میکند! متاسفانه این مواردی که مربوط به نداشتن صداقت ایرانیها با هموطنان خودشان میشود، کاملا در این فیلم به تصویر کشیده شده اما وقتی همین افراد به خارجیها میرسند برای آنها خیلی آدمهای صادق و قانونمداری میشوند. «رضا عطاران» در آنجا سعی نمیکند چیزی غیر از خودش را به تصویر بکشد یعنی هم کارها و عادات ناپسند خود را انجام میدهد و هم کارهای پسندیده خود را به عنوان یک ایرانی در آنجا انجام میدهد. نکته و استعاره خیلی گلدرشت در فیلم «رد کارپت» این بود که عطاران در یک کارگاه پرچمسازی که در آن پرچم ایران را درست میکنند، کار میکند و میخواهد بگوید عطاران با تمام خصوصیات خوب و بد یک ایرانی، نمایندهای از ایران است که میخوهد به یک جای بسیار معتبر وارد شود.
در یکی از صحنهها عطاران با همین پسر ایرانی که در آنجا دوست شده نشستهاند و با هم راجع به هنرپیشهها صحبت میکنند و بحثشان درباره این است که چگونه هنرپیشههای زن خارجی، چنین نقشهایی را در فیلمهایشان بازی میکنند و اصلا چطوری شوهرانشان به آنها چنین اجازهای میدهند.
عطاران در اینجا «ژولیت بینوش» را به عنوان کسی که هم هنرپیشه خوبی است و هم پوشیده است مثال میزند در صورتی که پسر جوان یک مثال نقض برای آن میآورد اما عطاران به استناد اینکه «عباس کیارستمی» آن را برای فیلمهای خودش انتخاب کرده، بینوش را یک شخصیت خیلی معتبر میبیند که یکی از مهمترین خصوصیات ایرانیها در این صحنه نمایش داده میشود؛ ما ایرانیها خیلی سریع درباره ظواهر قضاوت و از طرفی هم بعضی مواقع زیاده از حد پشت مسائل را کنکاش میکنیم. این افراط و تفریط بین ما ایرانیها خیلی زیاد است به همین دلیل است که خیلی راحت به یک نفر اعتماد میکنیم و همه وسایلمان را در اختیارش میگذاریم. از طرفی هم ممکن است به نزدیکترین فرد خودمان اعتماد نکنیم و مشکلاتی به وجود آوریم! شخصیت «رضا عطاران» قرار بوده عصارهای از شخصیت ایرانیها باشد که او با همان سادگی و صداقت خودش آن را بازی میکند. نکته مهم اینجاست که «رد کارپت» فیلم بسیار بسیار صادقانهای است و ریاکاری در آن به چشم نمیخورد. میخواهد بگوید من همین هستم و یک ایرانی هم همینگونه است؛ حالا اگر کار بدی انجام میدهیم آن را درست کنیم و اگر کار خوبی انجام میدهیم آن را ادامه دهیم نه اینکه وقتی داخل یک محیط قرار میگیریم، تغییر کنیم و وقتی به محیط خودمان برمیگردیم دوباره همان خصوصیات اولیه را از خودمان نشان دهیم.
دکتر حامد محمدی کنگرانی
روانپزشک، عضو کمیتههای روان درمانی و رسانههای انجمن روانپزشکان ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست