شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

از تماشاگرنماها تا قهرمان نماها


از تماشاگرنماها تا قهرمان نماها

افزایش رفتارهای غیراخلاقی بین ورزشکاران در همه جای جهان که ایران هم از آن در امان نبوده است , ضرورت بررسی این رفتارها و سبب شناسی, شیوع و چگونگی رویارویی با آنها را ضروری می کند در آغاز به چند نکته کلیدی باید اشاره کرد

افزایش رفتارهای غیراخلاقی بین ورزشکاران در همه جای جهان (که ایران هم از آن در امان نبوده است)، ضرورت بررسی این رفتارها و سبب‌شناسی، شیوع و چگونگی رویارویی با آنها را ضروری می‌کند. در آغاز به چند نکته کلیدی باید اشاره کرد:...

اول اینکه، هدف از ترویج ورزش چیست؟ آیا گسترش سلامت جسم و روان بین عموم مردم و روحیه همکاری و همبستگی است یا قهرمان‌پروری یا کسب درآمد از ورزش و تماشای آن به عنوان نوعی حرفه و صنعت پولساز؟ دوم اینکه، اگر قهرمان‌پروری و قهرمان‌سازی از اهداف ورزش است، آیا منظور پرورش قهرمانانی است که سرمشق اخلاق و پهلوانی باشند یا هدف اصلی کسب مدال در صحنه‌های بین‌المللی است؟ و بالاخره اینکه، با توجه به آنکه ورزش قهرمانی و ورزش حرفه‌ای منجر به ظهور نسل نوینی از ورزشکاران می‌شود که نام و آوازه و ثروت آنها باعث جلب توجه و سرمشق گرفتن کودکان و نوجوانان خواهد شد، تاثیر فرهنگی و اجتماعی و آموزشی این موضوع اهمیت مملکتی پیدا می‌کند.

گرچه معمولا این ذهنیت بین عموم مردم رواج دارد که عقل سالم در بدن سالم است و ورزشکاران از نظر رفتاری، روانی و اجتماعی افراد سرآمد و شایسته‌ای هستند اما واقعیت آن است که همیشه هم چنین نیست. دلایلی که باعث می‌شود فردی به ورزش قهرمانی تمایل پیدا کند، همیشه هم انگیزه‌های مثبت و میل به تزکیه جسم و نفس یا اعتلای نام میهن نیست.

● شاخصه های قهرمان نمایی

گرچه بدیهی است که این روزها عده زیادی با انگیزه‌های مالی به ورزش قهرمانی تمایل یافته‌اند و آن را وسیله‌ای برای کسب ثروت، شهرت و حتی ورود به عالم سیاست می‌دانند که البته نمی‌توان به آنان ایراد گرفت که چرا اینگونه می‌اندیشند (با توجه به اینکه الگوهای متعددی در سطح جامعه آنها را به این امر تشویق می‌کند)، اما عده دیگری که کم‌تعداد هم نیستند، برای جبران احساس خودکم بینی و ضعف درونی، به صورت ناخودآگاه به ورزش قهرمانی روی آورده‌اند تا با قوی‌کردن عضلات بر احساس ضعف روانی غلبه کنند که البته چون احساس ضعف آنان درونی و ناخودآگاه است، موفق به غلبه بر آن نمی‌شوند و باز هم می‌کوشند به صورت‌های دیگر احساس قدرت کنند. بنابراین ورزش برای این افراد ابزاری می‌شود تا احساس قدرت کنند یا با شکست‌دادن و تحقیر دیگران از احساس حقارت خود بکاهند. در این گروه، خشم نهفته‌ای که نسبت به دیگران دارند با رفتارهای توهین‌آمیز، کلام زشت، رفتارهای غیرعادی و پرخاشگرانه در صورت پیروزی نسبت به حریف بارز می‌شود. در آنها رفتارهایی نظیر تقلب، دوپینگ و دروغ‌پردازی برای قهرمان‌شدن شایع است. آنها برای رسیدن به موفقیت، سلامت جسمی خود را هم با دوپینگ از بین می‌برند. عده دیگری هم از ورزش قهرمانی برای رسیدن به امکانات مالی استفاده می‌کنند و گرچه نمی‌توان آنان را برای این طرز فکر مقصر دانست، اما نظر به الگوبرداری از آنان به‌وسیله کودکان و نوجوانان، شاهد رشد اینگونه دیدگاه‌ها در نسل جوان خواهیم شد. زمانی که برای قهرمانی به این ورزشکاران اتومبیلی داده می‌شود، دفعه بعد تا اتومبیل گران‌تری نگیرند به مسابقه نخواهند رفت. ایجاد انگیزه‌های مادی برای ورزشکاران گرچه در کوتاه‌مدت ممکن است باعث کوشش آنان برای پیروزی شود اما در درازمدت انگیزه درونی هر ورزشکاری را برای پیروزی تضعیف می‌کند و این نکته نباید از چشم مسوولان ورزش کشور پنهان بماند.

● نمونه ای از اسطوره سازی رسانه ها

گاهی اسطوره‌سازی از ورزشکاران حرفه‌ای که در آنها رفتارهای نامناسب هم وجود دارد اینگونه رفتارها را بین کودکان و نوجوانان ترویج می‌دهد. در این مورد «مارادونا» که عده‌ای او را به اسطوره فوتبال تبدیل کرده‌اند، نمونه‌ای قابل‌ذکر است. برخی از رفتارهای او که جنبه شایع و مکرر دارد، از این قرار است؛ پرخاشگری و ایراد ضرب و جرح (از جمله فحاشی و حمله به خبرنگاران و یکبار تصادف عمدی با یک خبرنگار)، سوءمصرف و اعتیاد به موادمخدر و محرک، قاچاق موادمخدر و محرک (و دستگیری به دلیل این موضوع)، پرداخت‌نکردن مالیات (و دستگیری به این علت)، دزدی از فروشگاه، تقلب و فریب (از جمله واردکردن توپ با دست به دروازه حریف و به روی خود نیاوردن موضوع)، ناتوانی در حفظ شغل ثابت، بی‌توجهی به امنیت خود و خانواده‌اش از طریق بی‌توجهی به مسوولیت‌های خانوادگی و انجام رفتارهای خطرناک.

با توجه به این موارد می‌توان گفت مارادونا که او را در حد یک بت بالا برده‌اند، فردی است با اختلال شخصیت ضداجتماعی؛ یعنی همان وضعیتی که در تبهکاران و مجرمان شایع است. زمانی که چنین فردی مدام مورد توجه و تشویق رسانه‌ها و جامعه ورزشی قرار می‌گیرد، بدیهی است که رفتارهای ناشایست او نیز مورد تقلید کودکان و نوجوانان آسیب‌پذیر واقع ‌شود.

● تاثیر نمونه های وطنی بر بداخلاقی

وقتی در کشور ما موارد متعددی از پرخاشگری‌ها و بداخلاقی‌ها در فوتبالیست‌ها ملاحظه می‌شود، جای تعجب ندارد که تماشاگران هم چه هنگام دیدن بازی و چه پس از آن در کلام و در رفتار ابراز پرخاشگری یا اقدام به تخریب اموال و اشیاء عمومی ‌کنند. نکته تاسف‌بار دیگر ناآگاهی از نقش ارزنده‌ای است که قهرمانان ورزشی می‌توانند به عنوان نمونه‌های اخلاق برای جوانان داشته باشند. در سال‌های اخیر موارد متعددی از فریب دختران جوان حتی نوجوان و ساده‌دل به‌وسیله فوتبالیست‌ها در رسانه‌ها منتشر شده است. گویا این فوتبالیست‌ها متوجه نبوده‌اند که ابراز علاقه نوجوانان به آنها به خاطر شخص خودشان نیست؛ بلکه به علت هاله شهرت و افتخاری است که توسط رسانه‌ها در اطراف آنها ایجاد شده است. این ورزشکاران روابط شخصی با این دختران جوان و نوجوان برقرار می‌کنند که یکی از موارد دلخراش آن، پرونده شهلا (خدیجه) جاهد بود که باعث آشفتگی و نگرانی در چند سال اخیر در سطح جامعه شد.

دستگیری فوتبالیست‌ها در مکان‌های بدنام که هرازچندگاه یکبار اخباری از آن منتشر می‌شود، وجه دیگری از نگرانی جامعه را درباره سوءرفتار برخی از این قهرمانان فوتبالی نشان می‌دهد. البته این موضوع منحصر به ایران نیست و مثلا چندماه پیش موضوع سوءاستفاده چند نفر از اعضای تیم ملی فوتبال فرانسه از دختران نابالغ به دادگاه کشید.

استفاده از موادمخدر و محرک در برخی محیط‌های ورزشی و به صورتی نگران‌کننده مصرف هورمون‌ها و آنابولیک‌ها در ورزش‌هایی نظیر بدنسازی، وزنه‌برداری و عوارض جسمی و روانی ناشی از آنها موضوع مهم دیگری است. درگیری قهرمانان بدنسازی در اعمال پرخاشگرانه و ضداجتماعی در حدی است که هرچندوقت یکبار خبری از این موارد در سطح جامعه پخش می‌شود. البته در اینجا پدیده «نوک کوه یخ» باید طرف توجه باشد، یعنی بخش عمده موارد از چشم عموم پنهان می‌ماند. به‌خصوص انگیزه روی بردن افراد به بدنسازی، بسیاری اوقات جنبه آسیب‌شناختی دارد و نشان‌دهنده مشکلات و تعارض‌های حل‌ناشده نوجوانی است که می‌پندارد با توسل به عضلات برجسته می‌تواند این تعارضات را حل کند. بسیاری از این افراد دچار مشکلات روان‌پزشکی و نیازمند درمان هستند. در کل باید اندیشید آیا سیاست قهرمان‌پروری هدف ویژه‌ای دارد یا برحسب تصادف و احتمالات، بودجه‌های گزاف صرف می‌شود که چند نفر در صحنه‌های جهانی به مدال‌هایی دسترسی پیدا کنند؛ حال آنکه این بودجه می‌توانست در راه‌های مناسب‌تری برای پیشرفت ورزش عمومی صرف شود.

دکتر فربد فدائی

روان‌پزشک، عضو کمیته روان‌شناسی فدراسیون پزشکی و دانشیار دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی



همچنین مشاهده کنید