یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

بیایید برای این تیم غش کنیم!


بیایید برای این تیم غش کنیم!

همه روزه انتقادهای فراوانی به نحوه برگزاری لیگ برتر ما میشود لیگی که به گفته ما تبدیل به یک لیگ حرفه ای شده این انتقاد ها به نحوه برگزاری قیمت بلیط های کیفیت بازی ها و مسائلی …

همه روزه انتقادهای فراوانی به نحوه برگزاری لیگ برتر ما میشود لیگی که به گفته ما تبدیل به یک لیگ حرفه ای شده این انتقاد ها به نحوه برگزاری قیمت بلیط های کیفیت بازی ها و مسائلی اینچنینی وارد است و اکثر آنها به حق است.

به طوریکه گاه با این نقد های فراوان به حرفه ای بودن نام این لیگ شک میکنیم و گاه با خودمان فکر میکنیم که این لیگ فقط اسم حرفه ای رو یدک میکشه و فقط در مواردی چون رقم قرارداد ها به صورت حرفه ای عمل میکنه به طور واضح تر عملا واژه ی حرفه ای زیر سوال میرود و این یعنی زیر سوال رفتن مشروعیت لیگ برتر.

اینها نقاط تاریک لیگ برتر ما بودند اما صرف نظر از انتقادات میتونیم اینو بگیم که این لیگ آبستن تیم هایی مثل ذوب آهن است ذوب آهنی که امروز دیگر یک تیم عادی نیست بلکه امروز همه به ذوب آهن به چشم تیم ملی و ارتش ایران نگاه میکنند به صرف اینکه این تیم نماینده ما در فوتبال آسیاست آن هم در چهار تیم برتر این قاره!

تیمی که سالها بدون حواشی کاذب داره به فعالیت خودش ادامه میده و پیشرفت های چشمگیری داشته ذوب آهن تیمیه که مدیرانش پول را نه در راه ساختن ستاره های کاغذی و نه صرف هزینه های بیهوده بلکه با مدیریت درست آن پول را صرف باشگاه داری کرده اند.

دو سال است ذوب آهن به صورت متوالی نایب قهرمان لیگ برتر میشود (البته با بدشانسی و تفاضل گل) تا بدین صورت صدای خود را به گوش ما برسانند در صورتی که اگر نحوه پیشرفت استقلال و پرسپولیس بدین شکل بود در حال حاضر گوش فلک کر شده بود.

وقتی میبینیم ذوب آهن نماینده همین لیگ نیم بند ما در آسیا به اینجا میرسد نمیدانیم باید از خوشحالی بال در بیاوریم یا به حال لیگی که نمیتواند چند تیم مثل ذوب آهن داشته باشد حسرت میخوریم ذوب آهنی که توانست قهرمان آسیا (پوهانگ) را به زانو در بیاورد.

شان فوتبال ما آنقدر هست که پس از برگزاری ۱۰ دوره برگزاری بازی های لیگ حرفه ای صاحب تیم هایی مثل ذوب آهن باشد تیم هایی که آبروی اسم ایران رو در قاره ی کهن میخرند و ارج و قرب مارو حفظ میکنند.

تجربه ثابت کرده سرانجام باشگاه داری صحیح و پیشرفته حتی برای تیم هایی که طرفدار کمی دارند سرانجام خوشی است.

تماشاگرانی که فوتبال ذوب آهن را نگاه میکنند همان افرادی هستند که مسابقات لیگ برتر را با وسواس و ظرافت خاصی تعقیب میکنند آنها امروز به احترام ذوب آهن از جای بلند میشوند و به تیمی که افتخار ما در آسیاست میبالند.

مدل باشگاه داری در فوتبال ایران باید عوض شود نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی تمام الگوهای ما در باشگاه داری باید مطابق متد های روز دنیا باشد در حالیکه هنوز بعضی یا بهتره بگیم اکثر باشگاه های ما از روش های منسوخ شده ی مدیریتی بهره میبرند.

دیگر وقت آن رسیده که بگوییم طرز مدیریت باشگاه هایی چون استقلال و پرسپولیس تاریخ مصرف گذشته شده است و دیگر در این فوتبال جایی ندارد.

البته تا وقتی که اکثر تیم های ما با این روش به جلو حرکت میکنند هستند تیم هایی که با روش های سنتی که در علم امروز فوتبال روش هایی منسوخ شده شناخته میشوند همچنان نتیجه بگیرند اما اگر تعداد قابل توجه تری از تیم های ما روش تیمداری ذوب آهن را پیشه کنند میتونیم شاهد یک انقلاب مدیریتی باشیم انقلابی که فوتبال ما رو با فوتبال دنیا هم جهت میکنه.

پس بهتره تابع الگو و طرز مدیریتی باشگاهی چون ذوب آهن باشیم و برای این تیم غش کنیم! برای تیمی که شان ما در آسیا را حفظ میکند.

پس بیایید از این لحظه به بعد به احترام تیم هایی چون ذوب آهن کلاه از سر برداریم و برای اینچنین تیم ها احترام قائل شویم این تیم حمایت من و شما را میخواهد.

اگر هنوز درک این مطلب برای شما سخته و این مطلب به دلیل تازگی آن برای شما گنگه میتونید یه مقایسه اجمالی از ذوب آهن و دیگر تیم ها داشته باشید برای مثال هزینه های تیم هایی مثل استقلال - پرسپولیس - استیل آذین و سپاهان رو با ذوب اهن مقایسه کنید هر چهار تیم نامبرده از ذوب آهن بیشتر خرج کرده اند خیلی هم بیشتر خرج کرده اند اما جایگاه آنها کجاست؟ این تیم ها پول خودشون رو در چه راهی خرج کرده اند و ذوب آهن در چه راهی؟ خروجی آنها چه بوده؟ خروجی ذوب آهن چه؟ مثالی واضح تر هنوز یک ماه نمیشه که پرسپولیس نزدیک به سی میلیون به خاطر اوسال ضرر کرد ینی عملا سی میلیون رو دور ریخت سال قبل آن مبلغی بسیار بالا رو خرج دی کارمو کرد بازیکنی که با حرکات معروفش به تاریخ پیوست بازیکنی که پول ملیتش رو خورد یا همین الان در استقلال تازه متوجه میشوند دوس سانتوس اصلا بدرد این تیم و این سطح از فوتبال نمیخوره در صورتی که هزینه های چند صد میلیونی برای این بازیکنان صورت میگیره بازیکنی که به مانند دی کارمو داره پول ملیتش رو میخوره مثال های اینچنینی فراوانه حالا نگاهی به تیم ذوب آهن بندازید کدام بار به همچین مشکلی برخورده؟ همین فاکتور به ظاهر کوچک یکی از دلایل متمایز بودنه این تیمه.

اگر همچنان مقایسه رو ادامه بدیم به نتایج دیگری میرسیم این نتیجه چیزی نیست جز ثبات ثباتی که این تیمو به این حد از هماهنگی رسانده تفاوت های زیاد دیگری هم بین این تیم با تیم های دیگر وجود دارد که اگر قصد نام بردن همه ی آنها را داشته باشم باید یک مقاله از آن بنویسم.

امیدوارم ارزش تیمی چون ذوب آهن رو درک کرده باشید.

عرفان بروغنی