چهارشنبه, ۲۹ اسفند, ۱۴۰۳ / 19 March, 2025
چگونه هوش هیجانی کودکمان را بالا ببریم

کودک نوپا بسیار روحیات متغیری دارد. در یک لحظه سلطان جهان است و با شادی دور اتاق میدود و در لحظهای دیگر مانند یک گاو خشمگین میشود و با نا امیدی گریه میکند و اسباب بازیهایش را پرت میکند. البته لازم نیست نگران شوید همین بحرانهای کودکی فرصت خوبی است برای اینکه شما بتوانید در سن کم به کودکتان یاد بدهید که چگونه احساسات قوی خود را کنترل کرده و خودرا آرام کند. وقتی شما به کودک میآموزید که احساسات خود از جمله خشم و عصبانیت و هیجان را کنترل کند، در واقع به تکامل هوش هیجانی او کمک کردهاید. لازم است بدانید هوش هیجانی به کودک شما کمک میکند تا با احساسات خود و دیگران کنار بیاید و آنهارا درک کند، با دیگران ارتباط برقرار کند و به راحتی با دیگران پیوند محکم دوستی ایجاد کند. روانشناسان عقیده دارند میتوان هوش هیجانی را در کودکان و حتی افراد بالغ افزایش داد. با ما در این مقاله همراه شوید و بخوانید:
لابد میپرسید این دیگر چه هوشی است؟ همانطور که برای موفقیت در درس خواندن نیاز به هوش تحصیلی (IQ) است، تنظیم ارتباط سالم و درک احساسات دیگران هم به هوش عاطفی یا هیجانی (EQ) نیازمند است. واژه هوش هیجانی برای اولین بار توسط واین پاین در رساله دکترا استفاده شده است ولی مایر و سالووی در سال ۱۹۹۰ معنای آن را توسعه دادند. آنها هوش هیجانی را نوعی هوش اجتماعی و مشتمل بر توانایی کنترل هیجانهای خود و دیگران و تمایز بین آنها و استفاده از اطلاعات به عنوان راهبرد تفکر و عمل میدانند. هوش هیجانی دستکم در زندگی اجتماعی اهمیتی فراتر از هوش تحصیلی دارد. دارا بودن این هوش است که در طول تاریخ مصلحان و نخبگان اجتماعی را از نخبگان علمی جدا میکند.
هوش هیجانی پیشبینیکننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرسهاست. کسانی که هوش هیجانی بالا دارند، ظرفیت بالایی برای شناخت احساسات و هیجانهای خود و دیگران دارند و از این هیجانها به بهترین نحو برای برقراری ارتباط با خود و دیگران استفاده میکنند.
هوش هیجانی بیانگر آن است که در روابط اجتماعی و در بده بستانهای روانی و عاطفی در شرایط خاص چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است. یعنی اینکه فرد در شرایط مختلف بتواند امید را در خود همیشه زنده نگه دارد، با دیگران همدلی کند، احساسات دیگران را بشنود، برای به دست آوردن پاداش بزرگتر، پاداشهای کوچک را نادیده بگیرد، نگذارد نگرانی، قدرت تفکر و استدلال او را مختل نماید، در برابر مشکلات پایداری نماید و در همه حال انگیزه خود را حفظ کند. هوش هیجانی به کودک شما کمک میکند تبدیل به بزرگسالی مسئول وبا اعتماد به نفس شود که با مهارت روابط بین فردی خود را پیش میبرد.
● به هوش هیجانی اهمیت بدهید
نتایج تحقیقات گسترده نشان میدهد که مهارتهای هوش هیجانی، درزندگی تحصیلی، شخصی و اجتماعی کردن کودکان نقش مهمی ایفا میکند. هیجانها قادرند توجه را به هر سمت سوق دهند که این خود بر یادگیری، حافظه و رفتار تاثیر میگذارد. مثلا توانایی کنترل هیجانها میتواند به کودکان کمک کند در کلاس درس تمرکز حواس داشته باشند و موقعیتهای اضطرابزا را اداره کنند. در واقع کودکانی که مهارتهای بالاتری از لحاظ هوش هیجانی دارند، در مقایسه با کودکانی که از این لحاظ دارای مهارتهای کمتری هستند، تمایل دارند موقعیتهای تحصیلی بالاتری را تجربه کنند.
بنابر تحقیقات انجام شده، وجود کمبود در مهارتهای هوش هیجانی با استعمال دخانیات، افسردگی و خشونت کودکان مرتبط بوده است. برای نمونه شواهد نشان میدهند برای پسرها تابع امیال آنی بودن در خردسالی، احتمال بزهکاری و خشونت را در سنین بالاتر افزایش میدهد و برای همه کودکان، ناتوانی در مهار اضطراب و افسردگی، احتمال استفاده از مواد مخدر را در مراحل بعدی زندگی بیشتر میکند.
همچنین ناتوانی کودکان در تشخیص حالتهای هیجانی چهره دیگران میتواند مستقیماً با دشمنی و پرخاشگری آنان مربوط باشد. چون کودکان پرخاشگر نسبت به کودکان غیرپرخاشگر دشمنی بیشتری در دیگران مشاهده میکنند. برعکس، کودکانی که در تشخیص هیجانها مهارت بیشتری دارند، دارای ارتباطات اجتماعی مثبتتری هستند. آنها قادرند روابط اجتماعی مطلوبی را در مدرسه ایجاد کنند، در محیط مدرسه احساس راحتی بیشتری دارند، حمایت معلمان و همکلاسیهای خود را بیشتر جلب میکنند و دلبستگی سالمتری نسبت به مدرسه در آنان شکل میگیرد.
خوشبختانه هوش هیجانی مفهومی، قابل یادگیری است. برخلاف بهره هوشی که در طول زندگی سطح آن تقریباً ثابت است، هوش هیجانی را میتوان افزایش داد. متخصصان برای بالابردن هوش هیجانی کودکان توصیههایی برای والدین دارند.
● نکاتی برای بالا بردن هوش هیجانی کودک:
۱) با همدلی گوش دهید: وقتی کودکتان احساساتش را بیان میکند با همدلی و از نزدیک به حرف او توجه کنید و مانند آینهای آنچه او به شما ابراز کرده را باز گو کنید. مثلا اگر فکر میکنید کودک شما به خاطر اینکه شما وقت زیادی را با کودک تازه به دنیا آمده میگذرانید، احساس تنهایی و رهاشدگی میکند، از او بپرسید که آیا چنین احساسی دارد؟اگر او تأیید کرد به او بگویید: حق با توست مامان خیلی با نینی مشغول شده است. سپس از زندگی و کودکی خود داستانهایی برای او بگویید که نشان دهد حرف او را فهمیدهاید و با او همدردی میکنید. مثلاً وقتی که خواهر و پدرتان با هم به پارک رفته بودند و شما را نبرده بودند! اینکه چگونه شما به پدر و مادرتان احساس خود را گفتید و آنها چگونه کمک کردند که شما احساس بهتری پیدا کنید. این حرفها به کودک شما نشان میدهد که او تنها نیست و این احساس نا خوشایند او هم از بین خواهد رفت.
۲) بر احساسات کودک نام بگذارید: کودکان نوپا که هنوز کلمات کافی نیاموختهاند و درک رابطه علت و معلولی را کامل ندارند، روشی برای ابراز احساسات خود بلد نیستند. سعی کنید به کودک یاد بدهید که به احساسات خودش برچسب بزند و نام آنها را یاد بگیرد. اگر او از اینکه نمیتوانید او را به پارک ببرید نا امیدانه دست و پا میزند تا شما را راضی کند، به او بگویید که میدانید او از این که نمیتواند به پارک برود ناراحت است.
حتی میتوانید به او یاد بدهید که میتوان درباره یک اتفاق احساسات متناقضی داشت مثلاً طبیعی است که اولین روز مهد کودک او همزمان هیجان زده باشد و بترسد. اگر کودک شما ناراحت است و اتفاق خاصی برای او نیفتاده است ببینید به تازگی چه وقایعی در اطراف او رخ داده مثلاً اسبابکشی کردهاید و یا شما و همسرتان با هم جرو بحث داشتهاید. اگر نمیدانید علت ناراحتی او چیست به بازیهای او توجه کنید و ببینید چه میکند. اگر عروسک مادر در بازی او زیاد داد میزند شاید بتوانید حدس بزنید که علت ناراحتی او چیست؟
۳) به احساسات کودک اهمیت بدهید: به جای اینکه به کودک خود بگویید دلیلی برای ترس و ناراحتی تو وجود ندارد. به او توجه کنید و با او همدردی کنید. مثلاً اگر از اینکه نتوانسته به تنهایی پازلی را کامل کند، عصبانی شده و قشقرق به پا میکند؛ به او بگویید میدانم که واقعاً ناامیدکننده است که آدم نتواند یک پازل را تمام کند. بهتر است بدانید وقتی به او میگویید که واکنش نامناسبی داشته او فکر میکند نباید احساسات خود را بیان کند و باید بر آنها لگام بزند.
۴) قشقرقها را به کلاس درس تبدیل کنید: اگر هنگام رفتن به دندانپزشکی و مطب دکتر فرزندتان هیجانزده شده و قشقرق به پا میکند، قبل از رفتن با او صحبت کنید و او را برای رفتن آماده کنید. به او توضیح دهید که در مطب چه چیزهایی در انتظار اوست و برای چه باید به آنجا بروید. درباره زمانی که شما هم میخواستید به یک مکان تازه بروید و هیجان داشتید صحبت کنید و مثلاً به او بگویید که چگونه از اولین روزی که سر کار میرفتید واهمه داشتید و چطور ترستان ریخت. صحبت کردن و آماده کردن کودک قبل از رفتن به مکانهای تازه به او کمک میکند که بهتر با شرایط تازه کنار بیاید و کمتر قشقرق به پا کند.
۵) حل مساله را به او یاد بدهید: ممکن است فکر کنید که این کار برای یک کودک نوپا زود است اما حتی از همین سنین هم میتوان به کودک مهارتهای حل مساله را یاد داد. وقتی با کودکان دیگر اختلاف پیدا میکند، محدودیتها را برایش مشخص کنید و او را راهنمایی کنید که به راهحل مناسب دست پیدا کند. مثلاً اگر خواهر کوچکترش مداد او را برداشته و نمیدهد و دارند با هم کشمکش میکنند و مداد را از دست هم میکشند، به او بگویید میدانم که از دست خواهرت عصبانی هستی چون مدادت را برداشته اما حق نداری او را بزنی بلکه میتوانی مداد دیگری به او بدهی و مال خودت را از او بخواهی. به نظرت چه کارهای دیگری میتوانی بکنی تا مدادت را از او پس بگیری؟ اگر او راهحلی نداشت از او بخواهید یک نفس عمیق بکشد و مطمئن شود که فک و دستان و پاهایش محکم و بیحرکت هستند و آنوقت با به دست آوردن کنترل خشمش از او بخواهید که با صدای محکم و بدون خشم احساسش را بگوید: من از عصبانیت دیوانه میشوم وقتی خواهرم وسایل مرا بر میدارد. به او نگویید که نباید عصبانی شود. لازم است کودک هم بداند که هر انسانی حق دارد خشمگین شود اما تا جایی که به خودش وکسی آسیبی نرساند.
۶) خودتان الگو باشید: بهتر است به خودتان هم توجه کنید و ببینید که در مقابل حرکات و رفتار کودکتان چه عکسالعملهایی از خود نشان میدهید. لازم است وقتی شما هم از دست او عصبانی میشوید در کلام و لحن صدایتان این خشم بروز نکند. مثلاً اگر وقتی کودک گریه میکند و چیزی میخواهد که نمیتوانید و نباید به او بدهید؛ نه تنها او را نزنید بلکه هرگز به او نگویید: تو منو دیوونه میکنی!! بلکه بگویید این رفتارت مرا عصبانی و ناراحت میکند. در این حالت کودک میتواند بفهمد که رفتارش را دوست ندارید و با خود او مشکلی ندارید. در ضمن یادتان باشد که از انتقادهای بیش از حد خودداری کنید. چون با این کار اعتماد به نفس او را جریحه دار میکنید.
یادتان باشد به احساسات منفی خودتان هم اهمیت بدهید و بدانید که با پنهان کردن احساسات بد خود نمیتوانید کودکانی بدون ناراحتی بار بیاورید. بلکه تنها با این کار او را گیج میکنید و موجب میشوید او خیال کند که بابت احساسات منفیاش باید شرمنده باشد و احساس گناه کند. بنابراین بهتر است به او نشان دهید که شما هم عصبانی و ناراحت میشوید اما سعی میکنید احساسات خود را با روش مناسبی کنترل کنید تا به کسی آسیبی نرسد. تنها در این حالت است که کودک هم یاد خواهد گرفت چطور و چگونه در شرایط مختلف از هوش هیجانی خود استفاده بکند.
● ۶ گام برای تقویت هوش هیجانی کودک
۱) با همدلی گوش دهید.
۲) بر احساسات کودک نام بگذارید.
۳) به احساسات کودک اهمیت بدهید.
۴) قشقرقها را به کلاس درس تبدیل کنید.
۵) حل مساله را به او یاد بدهید.
۶) خودتان الگو باشید.
دکتر مهشید چایچی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست