جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به تاریخچه پیدایش و ساخت موشك ۲


• ناكامی ها و كامیابی ها
در جنگ جهانی اول رسته مخابرات ارتش آمریكا گادارد را مامور طرح سلاح سبك و در عین حال پرقدرتی كرد

او هم موشك كوچك جامدسوزی را كه از درون یك لوله پرتاب می شد برای این كار به وجود آورد و در سال ۱۹۲۰ انجمن اسمیتسونی واشینگتن رساله ای كه نخستین بورس تحقیقاتی گادارد را نصیب او ساخته بود منتشر ساخت و پیشنهاد او درباره سفر موشكی به ماه هیاهوی بسیار بزرگی داشت و گادارد انسان ماه موشكی لقب گرفت و سرانجام در سال ۱۹۲۶ راكت با سوخت مایع و نفت را آزمایش كرد. این راكت با سرعت ۶۰۰ مایل در ساعت تا ارتفاع ۱۸۴ پا صعود كرده و سپس توجه خود را به جای افزایش در ارتفاع، انعطاف پذیری در برد معطوف كرد و سرانجام طی آزمایش های متعدد سرعت مافوق صوت را در راكت به دست آورد و او كه از استفاده زمین های ایالتی برای آزمایش های موشكی منع شده بود به ناچار عملیات خود را به هل پاند (بركه دوزخ)، باتلاق برهوتی در وسط میدان تیر فدرال نزدیك اردوگاه دیونز منتقل ساخت و اعلام كرد كه با به كارگیری شكل خاصی از نازل می توان با سوخت ثابت سرعت پرتاب را هشت برابر بالا برد و برد راكت نیز ۶۴ برابر افزایش پیدا می كند. و او دریافت كه برای رسیدن به سرعت مافوق صوت، موتور های سوخت مایع بر موتور های با سوخت باروتی ارجحیت دارند.

• دره بهشت بعد از بركه دوزخ

در سال ۱۹۲۹ شخص مهمی كه از كار گادارد تحت تاثیر قرار گرفته و شور آینده فضانوردی در وجودش رفته بود، به قصد كمك به گادارد قدم پیش نهاد. این شخص سرهنگ چارلز لیندبرگ قهرمان هوانوردی آمریكا بود و به زودی بورس دوساله ای به مبلغ ۵۰ هزار دلار نصیب گادارد شد و او كه بودجه كافی به دست آورده بود رهسپار غرب گردید و به شهر راس ول در ایالت نیومكزیكو رفت، جایی كه آب و هوا و طبیعت از هر لحاظ برای كار او مناسب بود. گادارد مركز كار خود را نزدیك راسل ول در محلی به نام دره بهشت قرار داد. گادارد در طول تمامی سال های آزمایش خود با كارشناسان موشكی در سراسر دنیا مكاتبه داشت و از دریافت گزارش موشك سازی آلمان ها روز به روز نگران تر می شد. او حتی ترسید كه آلمان برخلاف ایالات متحده خیلی زود به امكانات نظامی موشكی پی ببرد.

• گادارد و دستیارانش

میدان موشك آزمایی (دره بهشت) بیش از هفت كارمند نداشت. پنج مكانیك و از جمله برادر همسر گادارد و همسرش در نقش عكاس رسمی و خاموش كننده حریق های ایجاد شده از گاز های خروجی موشكی بودند. موشك ها در واقع همه سرهم بندی شده بودند. گادارد قسمتی از مصالح خود را از طریق سفارش پستی از عمده فروشی های ابزار و ادوات تهیه می كرد و قسمتی دیگر را دستیاران او ضمن شكار در ابزارفروشی ها، فروشگاه های وسایل ورزشی و مراكز فروش قطعات یدكی اتومبیل می خریدند و هنگامی كه چیزی پیدا می كردند كه به درد می خورد مثلاً یك ساعت مچی بچه، یك تكه سیم پیانو یا شمع اتومبیل آن را جهت مصرفی به كار می بردند كه سازندگان آن قطعات حتی در خواب هم ندیده بودند. همچنین بیشتر وقت كارگاه صرف دست چین كردن قطعات قابل استفاده از موشك های ناموفق می شد یعنی موشك هایی كه پرواز می كردند و ناكام در جایگاه پرتاب باقی می ماند باعث تاسف بود اما در عوض معمولاً سالم می ماند. به هر حال یك پرواز موفق شادی بخش بود اما در عین حال مترادف بود با برگرداندن توده ای فلز اسقاط به كارگاه یعنی آنچه معمولاً از موشك بعد از سقوط باقی می ماند. موشك های له شده را به ندرت می شد تعمیر كرد. از این رو گادارد سیستمی برای سالم بازگرداندن موشك ها به زمین به كمك چتر نجات طرح كرد كه فرود موشك ها را آرام تر می ساخت. این سیستم به صورتی بود كه پوزه مخروطی موشك خود به خود جدا می شد و چتر كوچك پیشاهنگی اول بیرون می آمد و به نوبه خود چتر اصلی را كه سه متر قطر داشت بیرون می كشید و موشك را آرام به زمین می رسانید.

• سه سال پیش از ساخت V۲

در سال ۱۹۳۹ سال آغاز جنگ جهانی دوم هزاران آلمانی سرگرم كار روی طرحی بودند كه موشك V۲ را به وجود می آورد و نخستین پرواز آن در سال ۱۹۴۲ انجام شد ولی سه سال زودتر از آن گادارد و تیم كوچك او به كار پرواز دادن موشك اشتغال داشتند.

پس از ورود آمریكا به جنگ جهانی دوم گادارد به آناپولیس رفت تا به خدمت دولت آمریكا درآید و در آنجا به تقاضای نیروی دریایی به طرح سیستمی برای به پرواز درآوردن هواپیما های معمولی به كمك موشك پرداخت و در مارس ۱۹۴۵ گادارد یك موشك V۲به غنیمت گرفته را از نزدیك مشاهده كرد كه از هر لحاظ شبیه به موشك های خود او بودند كه آلمانی ها از كشف بی علاقگی دولت آمریكا به كار گادارد مبهوت ماندند. هنگامی كه بعد از خاتمه جنگ جهانی دوم از كارشناسان موشكی آلمان كه به آمریكا انتقال داده شده بودند پرسیده شد چه اطلاعاتی پایه و اساس توسعه موشك در آلمان قرار گرفت؟ آنها گفتند: بهتر است این را از گادارد بپرسید. ما هر چه اطلاعات داریم از اوست و وقتی كه ورنهرفن براون در سال ۱۹۵۰ نوآوری های به ثبت رسیده اش را بررسی می كرد اعلام داشت گادارد از همه ما جلو بود.

گادارد برای كنترل جریان سوخت به محفظه احتراق یك شیر كنترل طراحی و نصب نمود. از این طریق موشك قادر بود به طور اتوماتیك خاموش شود. او برای هدایت و كنترل پره های متحركش را در خروجی اگزوز نصب كرد. در واقع این دانشمند اولین كسی بود كه تفكر راكت های چند مرحله ای را به ثبت رسانید. گادارد سرانجام با استفاده از ژیروسكوپ دستگاهی ساخت كه پرواز موشك ها را در مسیر تعیین شده ثابت می كرد و از ژیروسكوپ برای هدایت خودكار مسیر موشك ها استفاده كرد. سرانجام در ۲۸ مارس ۱۹۳۵ اولین موشك مجهز به ژیروسكوپ گادارد، ۴۸۰۰ پا به صورت عمودی پرواز كرد و سپس با كمك گرفتن از كنترل های سطحی _ افقی با سرعت حدود ۵۵۰ مایل در ساعت ۱۳۰۰ پا پرواز كرد. او ضمن كار در نیروی دریایی آمریكا در مورد بهسازی سیستم های هدایتی موشك در سال ۱۹۴۵ به عضویت هیات مدیره مجمع راكتی آمریكا درآمد. او روی هم رفته امتیاز ۲۱۴ ابتكار و اختراع را كه عملاً شامل تمامی جنبه های موشك های مایع سوز می گردید به ثبت رسانده بود. در سال ۱۹۶۰ دولت آمریكا با پرداخت یك میلیون دلار به ورثه گادارد در ازای استفاده از ابتكار های به ثبت رسیده از وی به سهمش در تحول موشكی صحه گذارد.

چنانچه دولت آمریكا بودجه تحقیقاتی گادارد را تامین می نمود چه بسا اولین كشور در توسعه و طراحی در كار های موشكی می شد. اما سرانجام در ماه اوت ۱۹۴۵ در سن ۶۲ سالگی، پس از ۴۲ سال تلاش تحقیقی از دنیا رفت و با فوت این دانشمند دنیا مخترع بزرگی را كه كشورش قادر به تشخیص نبوغ او نشد از دست داد.