دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
نگاهی نو به ماجرایی کهن
● قصه قصهها (کهنترین روایت از ماجرای شمس و مولانا)
▪ محمدعلی موحد
▪ نشر کارنامه ۱۳۸۶
▪ ۲۰۰۰ نسخه
یکی از مناقشه برانگیزترین ـ و چه بسا مهمترین ـ بحثهایی که درباره «مولانا جلالالدین محمد بلخی» از دیرباز تاکنون در جریان بوده، و هم برای پژوهندگان و هم برای دوستداران ادب فارسی جذابیت ویژهای داشته است، رابطه او با شمس تبریزی است. اهمیت این رابطه نه چندان مربوط به کنجکاویهای معمول در زندگی شاعران و نویسندگان نامآور، که کاملا در ارتباط با شور شعر مولانا و میراث جاودانهای است که او از خود به یادگار گذاشته است. مولانا، ملایی مشهور در قونیه بود که به درس و وعظ اشتغال داشت، اما ناگاه با ظهور شمس، انقلابی در درون او رخ داد. منبر و مدرسه را رها کرد و چون سایه شمس شد و در هیچ حال از او غافل نگشت. تاثیر شمس بر مولانا چنان بود که خود، دوران پیش و پس از ظهور او را چنین تفکیک میکند: «مرده بُدم زنده شدم، گریه بُدم خنده شدم/ دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم»؛ در جای دیگر از یافتن شمس اینگونه ابراز شعف میکند: «شمس و قمرم آمد، سمع و بصرم آمد/ وان سیمبرم آمد، وان کان زرم آمد» و ستایش از شمس را تا آنجا پیش میبرد که میسراید: «پیر من و مرید من، درد من و دوای من/ فاش بگویم این سخن، شمس من و خدای من». شک نیست که معلم عشق شمس مولانا را شاعری آموخت. ملای روم پس از درک وجود شمس، ردای شوریدهای را بر تن کرد که یک سره در رقص و سماع و حال و قال الهی خود غوطه میخورد و با نیرویی تازه پدیدار شده شعر میسرود. به این ترتیب، رازگشایی از رابطه مرموز و شگفت شمس تبریزی و جلالالدین به درک بهتر و عمیقتر شخصیت مولانا و هستی شعر او خواهد انجامید. شاید از همین روی است که این رابطه در طول تاریخ ادبیات فارسی مورد توجه قرار گرفته و درباره آن بس بسیار حرفها گفتهاند و نوشتهاند. هر آینه بسیاری از این سخنها و نوشتهها از خبط و خطا به دور نبودهاند و بر طریق افسانهپردازی و اسطورهسازی قدم پیمودهاند.
دکتر محمدعلی موحد که سابقه درخشانی در زمینه پژوهش درباره مولانا و شمس دارد و کتاب «مقالات شمس تبریزی» او از شهرت فراوانی برخوردار گشته، اخیرا دست به یک کار جالب و در نوع خود بینظیر زده است که میتوان آن را گامی موثر در شناخت مستند رابطه مولانا و شمس و وقایع تاریخی رخ داده پس از این دیدار دانست. در پژوهشهای ادبی رسم است که برای منابع تاریخی نزدیکتر به زمان حیات و ممات نویسنده یا شاعری که در زندگی و آثار او کندوکاو میکنند، ارزش بیشتری قائلاند و آنها را معتبرتر میدانند. برهان علمی این رویکرد آن است که هر چه زمان پیش میرود، شخصیت مورد نظر ـ بهخصوص اگر شخصیتی ادبی، عرفانی و با صبغه پیشوایی باشد چنانکه مولانا بود ـ هر چه بیشتر در هاله دروغسازیها و افسانهپردازیهایی فرو میشود که به دلایل مختلف و متناقض، از جمله تخطئه یا تقدیس، و از جانب کسانی از جایگاه دوست و دشمن صورت میگیرد. باری، اگر بخواهیم نزدیکترین منبع معتبر به زمان مولانا برای تحقیق درباره او را جستوجو کنیم به نتیجه جالب توجهی میرسیم؛ دلیل کاملا مشخص است: نزدیکترین اسناد تاریخی به زمان حیات مولانا را یکی از نزدیکترین افراد به او، یعنی فرزندش سلطان ولد(متولد ۶۲۳ ه. ق)، پدید آورده است. در «مناقبالعارفین» افلاکی (که خود از منابع مهم مولویپژوهی در شمار میآید) آمده است که «مولوی این فرزند (سلطان ولد) را بسیار دوست میداشت و همواره به وی میگفت که تو از همهکس خـَـلقا و خـُـلقا به من مانندهتری». سلطان ولد به مانند پدر شاعر بود و از او مثنویهایی سهگانه برجا مانده است که با نام «ولدنامه» شناخته میشوند. «ولد» شاعری سستگوی و خالی از ظرافت طبع بود و به همینروی در دریای پر دُر دری گوهر چندان گرانبهایی به حساب نمیآید. اهمیت سلطان ولد را نه در ذات زیباییشناسانه اشعارش بل باید در جنبه تاریخی و مستند آنها جستوجو کرد. بخشی از مثنوی ولدنامه ـ بهطور اخص آن بخش که به «ابتدانامه» شهره شده ـ شامل اشعاری است در وصف حال مولانا و تنی چند از نزدیکترین کسان او نظیر برهانالدین ترمذی، شمسالدین تبریزی، صلاحالدین زرکوب، حسامالدین چلبی و کریمالدین بکتمر. با غور و تفحص در این اشعار میتوان به نکاتی بسیار مهم و بعضا نامکشوف از زندگی مولانا و اطرافیاناش و پس از آن سلسله مولویه دست یافت، آن هم از زبان کسی که نزدیکترین فرد به مولانا و زمانه اوست.
عجیب است که با وجود سابقه چندصد ساله مولاناپژوهی تاکنون هیچیک از بزرگانی که سر در تحقیق و بررسی زندگی و آثار جلالالدین محمد داشتهاند، توجه جدی به اشعار سلطان ولد نشان ندادهاند. البته منظور آن نیست که آنها چشم بر این اشعار پوشیدهاند بل به ذهن هیچ یک نرسیده که این اشعار را به صورت مدون و موضوعی فراهم آورند و در اختیار دیگر همکاران خود و نیز عامه علاقهمندان به مولوی قرار دهند. «محمدعلی موحد» به عنوان کسی که دانش و صلاحیت اینکار را دارد سرانجام این طلسم چندصدساله را شکسته و «قصه قصهها» را به گنجینه عظیم مولاناشناسی افزوده است. دکتر موحد اشعار سلطان ولد درباره هر یک از شخصیتهای نزدیک به پدرش را جمعآوری کرده و در ذیل بخش مربوط به همان شخصیت آورده است. هر چند گاه به نظر میرسد سلطان ولد در مسیر اغراق قدم میپوید ـ به عنوان نمونه پدربزرگاش بهاءالدین ولد را برتر از ابوعلی سینا و فخر رازی دانسته و مقام خودش را نیز بسیار والا و مایه علیم و خبیر گشتن حتی حقیرترین مردم دانسته است ـ اما شکی نیست که انتشار مدون و دستهبندیشده اشعار سلطان ولد گامی اساسی در شناخت بیشتر و، مهمتر از آن، بهتر مولانا و بهخصوص رابطه او با شمس تبریزی ـ که در واقع هدف اصلی کتاب تاباندن نور به زوایای تاریک همین رابطه است ـ به شمار میرود و از این جهت باید آن را ارج گذارد.
در پایان، شاید دانستن یک نکته مخاطب علاقهمند به مولانا و بهخصوص مولاناپژوهان را هر چه بیشتر به مطالعه «قصه قصهها» برانگیزاند. دکتر موحد در این کتاب پرده از راز نامکشوفی برداشته است که حتی از نگاه تیزبین دو نفر از برجستهترین مولویشناسان معاصر، مرحوم عبدالباقی گولپینارلی و شادروان استاد فروزانفر، نیز پنهان مانده است. این مسئله، یکی از ابهامات تاریخی در شناخت مولویه و درواقع مسئله جانشین مولانا پس از حسامالدین چلبی است که همواره به صورت معما باقی بوده است و حالا محمدعلی موحد آنرا حل و تشریح کرده است. دکتر موحد اخیرا کتاب دیگری درباره مولانا با نام «باغ سبز» منتشر کرده است و ظاهرا چند کار نیز در این زمینه در دست انتشار دارد. عمرش مستدام و قلماش بردوام.
حسین جاوید
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست