یکشنبه, ۱۷ تیر, ۱۴۰۳ / 7 July, 2024
مجله ویستا

آرزوهای خواندنی ویکتور هوگو


آرزوهای خواندنی ویکتور هوگو

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی/ و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد/ و اگر اینگونه نیست، تنهایی‌ات کوتاه باشد/ و پس از تنهایی‌ات، نفرت از کسی نیابی/ آرزومندم که اینگونه پیش …

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی/ و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد/ و اگر اینگونه نیست، تنهایی‌ات کوتاه باشد/ و پس از تنهایی‌ات، نفرت از کسی نیابی/ آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد/ بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی/ از جمله دوستان بد و ناپایدار/ برخی نادوست و برخی دوستدار/ که حداقل یکی در میانشان/ بی‌تردید مورد اعتمادت باشد.

و چون زندگی بدین‌گونه است/ برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی/ نه کم و نه زیاد، درست به اندازه/ تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد/ که دست‌کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد/ تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.

و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی/ نه خیلی غیرضروری/ تا در لحظات سخت/ وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است/ همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه‌دارد.

همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی/ نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند/ چون این کار ساده‌ای است/ بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران‌ناپذیر می‌کنند/ و با کاربرد درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی.

و امیدوام اگر جوان هستی/ خیلی به تعجیل، رسیده نشوی/ و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمایی اصرار نورزی/ و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی/ چرا که هر سنی خوشی‌ها و ناخوشی‌های خودش را دارد/ که لازم است بگذاریم در ما جریان یابد.

امیدوارم دست نوازشگری داشته باشی/ به پرنده‌ای دانه بدهی و به آواز یک سَهره گوش کنی/ وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می‌‌دهد/ چرا که به این طریق/ احساس زیبایی خواهی یافت، به رایگان.

امیدوارم که دانه‌ای هم بر خاک بفشانی/ هرچند خُرد بوده باشد/ و با روییدنش همراه شوی/ تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.

به‌علاوه، آرزومندم پول داشته باشی/ زیرا در عمل به آن نیازمندی/ و برای اینکه سالی یک بار/ پولت را جلو رویت بگذاری و بگویی: «این مالِ من است»/ فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان ارباب دیگری است.

و در پایان، اگر مرد باشی، آرزومندم زن خوبی داشته باشی/ و اگر زنی، شوهر خوبی داشته باشی/ که اگر فردا خسته باشید، یا پس‌فردا شادمان/ باز هم از عشق سخن برانید تا از نو آغاز کنید.

نیره ملک لو