جهانی شدن و گسترش خشونت علیه زنان و دختران

نگاهی به جهانی شدن و گسترش خشونت علیه زنان و دختران

در طول این سال‌ها اشکال مختلف خشونت جنسی، چالش‌های عمده‌ای را در مقابل حقوق و رشد زنان و دختران به وجود آورده و عواقب بلندمدت یا کوتاه‌مدتی را نصیب آنان کرده است و همچنان آمارها و گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای درخصوص انواع و اقسام مختلف خشونت جنسی از قبیل سقط جنین و کشتن نوزادان دختر، ختنه کردن دختران، ارجح شمردن پسران در برخی از فرهنگ‌ها، قتل‌های به اصطلا‌ح ناموسی، بردگی جنسی، فحشا و قاچاق و به کار بردن تجاوز جنسی به عنوان یک سلا‌ح جنگی از اقصی نقاط دنیا به گوش می‌رسد.

در حال حاضر برخی از شکل‌های خشونت علیه زنان و دختران ریشه در عادات سنتی و قرون متمادی دارند و تعداد دیگری از آنها کاملا‌ جدیدند، فروش و قاچاق از قدیم‌الا‌یام وجود داشته و از سوی دیگر توریسم جنسی و هرزه‌نگاری از آثار سوء تکنولوژی مدرن و جهانی شدن محسوب می‌شوند.در دنیای معاصر، تجارت انسان به ویژه زنان و دختران برای بیگاری و بهره‌کشی یکی از شنیع‌ترین اهانت‌ها به حقوق بشر محسوب می‌شود که متاسفانه افرایشی رو به رشد دارد.

اغلب این قربانیان، ساده‌لوحانه فریب واسطه‌گرانی را می‌خورند که آنها را با وعده کار در مزارع، کار خانگی یا استخدام در کارخانه‌ها فریب می‌دهند و یا اینکه شرایطی را که در تجارت جنسی وجود دارد، وارونه جلوه می‌دهند و واقعیت را آن‌طور که هست بیان نمی‌کنند. ‌ از سوی دیگر با ارتباط یافتن گردشگری و فحشا، تجارت فحشا - نوعی دیگر از خشونت جنسی - شکل گرفت. بسیاری از این گردشگران به دلیل ریسک پایین‌تر تحت تعقیب قرار گرفتن و حتی ابتلا‌ به ایدز، به کشورهایی که دارای چنین خدماتی هستند از جمله فیلیپین، کامبوج، تایلند و کشورهایی در آمریکای شمالی و اروپای شرقی سفر می‌کنند. در حال حاضر پیشرفت‌های مداوم در زمینه تکنولوژی و به دنبال آن استفاده از دیسک‌های کامپیوتری و اینترنت جهت انتشار صور قبیحه شکل جدیدی از خشونت جنسی است که یکی از تبعات جهانی شدن محسوب می‌شود که موجبات تسهیل ایجاد و توزیع آنان را فراهم کرده و عرضه آنان را نیز ارزان‌تر کرده است و حتی در بسیاری از موارد کشف عاملا‌ن آنان را غیرممکن می‌سازد. ‌ اما شاید بتوان فقر را از زمره اموری دانست که باعث می‌شود زنان و به ویژه دختران هنوز از بیشترین گروه‌های آسیب‌پذیر در معرض خشونت جنسی باشند.

به تدریج انتشار چنین گزارش‌های تکان‌دهنده‌ای از خشونت‌های جنسی متعددی که در گوشه و کنار جهان بر زنان و دختران اعمال می‌شود، جهانیان را به این اندیشه فرو برد که باید اقدامات جدی در مقابله با این معضل صورت پذیرد، اما متاسفانه تمامی این اقدامات هوز نتوانسته‌اند آن‌طور که باید و شاید چتر حمایتی خورد را بر سر زنان و دختران بگسترانند. در بسیاری از این موارد اکثر تلا‌ش‌هایی که برای مقابله با خشونت در نظر گرفته می‌شود بعد از خشونت صورت می‌پذیرد، بنابراین در این شرایط نمی‌توان توقع داشت تمام افراد نیازمند به حمایت به‌طور کامل مورد حمایت قرار گیرند. ضمن اینکه در بسیاری از کشورها نیز فقدان قانون خاص بری مبارزه با انواع خشونت مفر مناسبی برای گروه‌ها و شبکه‌های سیستماتیک برای اعمال چنین جنایت‌هایی به وجود آورده است تا از دست قانون در امان باشند. این نقصان همچنان باعث شده است تلا‌ش‌های جمعی و منطقه‌ای برای پایان دادن به پدیده شوم خشونت جنسی علیه زنان و دختران با نتایج مورد نظر همراه نباشد. بنابراین از آنجا که مقابله با چنین معضل جهانی‌ای علا‌وه بر تصویب قوانین کارساز جز با همبستگی و همکاری کشورها و پیروی از یک نظام هماهنگ حمایتی امکانپذیر نیست، ایجاد ساختاری اجرایی برای هدایت و مدیریت اینگونه نهضت‌ها در مقابل خشونت جنسی زنان و دختران امری اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. ‌

مهسا کیال