چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

این یا آن


این یا آن

اگر ببازیم هم كسی به قلعه نویی و فدراسیون فوتبال خرده نمی گیرد, چرا كه می داند پشت این شكست یك آینده نگری ای وجود داشته البته این را هم فراموش نكنیم كه فوتبال ایران آنقدر پتانسیل دارد كه با همین بازیكنان لیگی از پس سوریه و تایوان بربیاید و به جام ملت ها برود واقعا برتری بر سوریه و تایوان كه این همه كبكبه و دبدبه نمی خواهد می خواهد

بالاخره یك جایی باید این روند متوقف شود. در همه این سال هایی كه بازیكنان ایرانی به لیگ های خارجی رفته اند، همواره این اتفاق افتاده كه تیم ملی با بازیكنان لیگی تمرین كرده و با لژیونرها بازی. حالا هم دقیقا دارد چنین چیزی رخ می دهد.

حتما می دانید امیر قلعه نویی ۴۰ نفر را به اردوی تیم ملی دعوت كرده و از این بین بیش و كم همه بازیكنانی كه در لیگ های خارجی بازی می كنند به اردو نیامده اند. به اینها اضافه كنید بازیكنان پرسپولیس را كه تا امروز خودشان را به سرمربی تیم ملی معرفی نكرده اند. حالا هم سرمربی تیم ملی مانده كه روز ۲۵ مردادماه با چه تركیبی به رویارویی سوریه برود. از طرفی بیشتر بازیكنان اصلی تیم ملی تا حالا در اردو حضور نیافته اند و از طرف دیگر هم نمی شود از بازیكنان حاضر در اردو یك تیم دندان گیر ساخت. پس تنها راهی كه برای قلعه نویی باقی می ماند این است كه تمام برنامه هایش را بگذارد برای ۷۲ ساعت آخر، برای آن سه روزی كه لژیونرها اجازه حضور در تیم ملی را می یابند. اما چگونه می شد از این اتفاق جلوگیری كرد بد نیست بدانید كه:

یكم عربستان، ژاپن، كره جنوبی و استرالیا، چهار رقیب مهم ایران در جام ملت های آسیا و رقابت های مقدماتی جام جهانی هستند. عرب ها از چهار سال قبل به صرافت این افتاده اند كه تیمشان را جوان كنند و در این راه باكی نداشته اند كه در جام ملت های آسیا خیلی زود حذف شوند. ژاپنی ها از سال ۹۸ كوشیده اند تا جور دیگری تیم ملی شان را جوان كنند. آنها در سال ۹۹ نایب قهرمان جوانان جهان شدند و سپس در جام ملت های آسیای ۲۰۰۰، با تركیبی از آن بازیكنان جوان و یكسری بازیكن امید به قهرمانی رسیدند.

كره ای ها را هم كه خوب می شناسید. آنها سال ها است كه روی جام جهانی زوم كرده اند و برایشان اهمیتی ندارد كه در جام ملت های آسیا چه نتیجه ای بگیرند، برای همین است كه می بینیم ویم فربیك سرمربی جدید تیم ملی كره، تنها از بازیكنانی دعوت به عمل می آورد كه زیر ۲۵ سال داشته باشند. این جوری، نوعی آینده نگری در رفتارهای مسئولان تیم های رقیب دیده می شود كه در رفتارهای مسئولان فوتبال ما نیست. فقط كافی است رفتار سرمربی كره جنوبی را با دعوت از محمود فكری ۳۷ساله مقایسه كنید. آیا این امكان وجود نداشت كه ما در این سه بازی با تركیبی از بازیكنان امید و جوان ایران به رویارویی حریفان برویم

دوم ۲۴ ساعت پس از اینكه كیومرث هاشمی حكم سرمربیگری تیم ملی را به نام امیر قلعه نویی زد، او در جمعی گفت نظرش بر این است كه با تیم امید در این سه بازی حضور یابند. اما مثل اینكه سازمان ورزش و سرپرست فدراسیون فوتبال بر این اصرار داشته اند كه تیم ملی با تمام توان در بازی های آینده حضور یابد. این شد كه به جای بازیكنان جوان، بازیكنانی مثل محمود فكری به تیم ملی دعوت شدند كه نه فقط در سال های آینده توانایی پوشیدن پیراهن تیم ملی را ندارند، بلكه همین حالا هم بر سر حضورشان در اردوی تیم ملی بحث های متفاوتی پدید آمده است. با این وصف، سرمربی تیم ملی دو راه بیشتر نداشته، یا باید قید سرمربیگری در تیم ملی را می زده، یا باید می ایستاده و كار می كرده و به تدریج جوانگرایی را در تیم ملی جا می انداخته. امیر قلعه نویی فعلا راه دوم را انتخاب كرده است.

سوم با اینكه امیر قلعه نویی هم به خواسته سازمان ورزش و فدراسیون فوتبال تن داده و بیش و كم همه سرمایه های موجود در فوتبال ایران را به تیم ملی دعوت كرده، اما باز هم تیم ملی آن جوری كه باید تمرین نمی كند، چرا كه جمعی از بهترین بازیكنان ایران در تیم های خارجی هستند و آنهایی هم كه نیستند دارند تلاش می كنند تا با یك تیم خارجی قرارداد امضا كنند. با این وصف تمرینات تیم ملی شكل واقعی خودش را از دست داده. از حالا روشن است كه تیم ملی با بازیكنان حاضر در اردو به میدان نمی رود.نه قلعه نویی و نه هیچ مربی دیگری حالا نمی تواند از بازیكنانی چون هاشمیان و مهدوی كیا و كریمی و نكونام و آندرانیك و كعبی و... چشم پوشی كند. این یعنی ما با یك عده تمرین می كنیم و با عده دیگری بازی می كنیم.

اما چه می شود كرد بهتر است حالا كه رفتارهای كشورهای رقیبمان را دیده ایم و شنیده ایم كه امیر قلعه نویی هم به چنین رفتارهایی معتقد است، ما هم چنین تصمیمی بگیریم. یعنی بگوییم ما به بازیكنان لژیونرمان به جز در دوره نهایی جام ملت ها و رقابت های مقدماتی جام جهانی نیازی نداریم و تصمیم بگیریم در سایر رقابت ها مثل مقدماتی جام ملت ها، با تركیبی از بازیكنان جوان لیگی شركت كنیم.

این جوری هم به بازیكنان جوانمان انگیزه تمرین و بازی می دهیم و هم به لژیونرهایمان فرصت جا افتادن در باشگاه هایشان را. واقعا اگر قرار است با لژیونرها بازی كنیم، پس این اردوی تیم ملی به چه كاری می آید. در این صورت بهتر نیست بازیكنان را در اختیار باشگاه هایشان قرار بدهیم تا لااقل باشگاه ها در شرایط بهتری تمرین كنند اینك سرمربی تیم ملی كه به خوبی شرایط تیم ملی را درك كرده می تواند با مسئولان سازمان ورزش و فدراسیون فوتبال صحبت كند و برایشان توضیح بدهد كه پیروز شدن با جوانان چه لذتی را در برخواهد داشت.

اینگونه، حتی اگر ببازیم هم كسی به قلعه نویی و فدراسیون فوتبال خرده نمی گیرد، چرا كه می‌داند پشت این شكست یك آینده نگری ای وجود داشته. البته این را هم فراموش نكنیم كه فوتبال ایران آنقدر پتانسیل دارد كه با همین بازیكنان لیگی از پس سوریه و تایوان بربیاید و به جام ملت ها برود. واقعا برتری بر سوریه و تایوان كه این همه كبكبه و دبدبه نمی خواهد. می خواهد.



همچنین مشاهده کنید