یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مردم باید احراز صلا حیت کنند نه حاکمان


مردم باید احراز صلا حیت کنند نه حاکمان

اساسا فلسفه ایجاد مجلس و همچنین برگزاری رای گیری, تحقق حکومت مردمی است و به همین خاطر شاهدیم که مجلس مهم ترین نهاد در تمام کشورهای دنیاست چرا که تنها نهاد فراگیر حکومتی است که به انتخاب شهروندان برگزیده می شود

اساسا فلسفه ایجاد مجلس و همچنین برگزاری رای‌گیری، تحقق حکومت مردمی است و به همین خاطر شاهدیم که مجلس مهم‌ترین نهاد در تمام کشورهای دنیاست؛ چرا که تنها نهاد فراگیر حکومتی است که به انتخاب شهروندان برگزیده می‌شود.

هرچند مجامع یا شوراهایی هم در کشور ما وجود دارند که از خود مصوبه دارند و قانونگذاری می‌کنند اما چون اعضای این نهادها به وسیله شهروندان انتخاب نمی‌شوند لذا مصوبات آنها حاکمیت مردم محسوب نمی‌شوند و این نقطه تمایز آنها با مجلس شورای اسلا‌می است. ‌ هر‌اندازه اعضای مجلس را به انتخاب شهروندان واگذار کنیم و شرایط کمتری برای انتخاب کاندیداها بپذیریم به همان نسبت به مردم‌سالا‌ری واقعی دست پیدا کرده‌ایم.

ویژگی‌های مورد بررسی در کاندیداها برای تعیین صلا‌حیت باید کاملا‌ عینی و ملموس یا قابل درک باشد؛ مثلا‌ ایرانی بودن، سن معین و نداشتن سابقه کیفری موثر که از سوی هر شهروند یا ناظر عادلی قابل احراز و اعلا‌م است. بنابراین اضافه کردن هرگونه شرایطی در این زمینه خطاست و مانع تحقق حقوق شهروندی می‌شود. ‌

اما التزام به قانون اساسی چگونه قابل احراز است؟ چنین شرایطی رسیدن به هدف قانونگذار را دشوار می‌کند و باعث خدشه به حقوق شهروندان در انتخاب نمایندگان خود می‌شود. آیا مگر قانون اساسی نعوذبا... فرستاده خداوند متعال است که انتقاد به آن یک عمل ناپسند و اتهام شناخته می‌شود؟! این قانون بشری در اصول خودش تصریح کرده که قابل بازنگری و اصلا‌ح است پس چطور عده‌ای را به عنوان نداشتن التزام به قانون اساسی ردصلا‌حیت می‌کنند؟ ‌

وقتی یک قانون مهم مثل قانون اساسی از سوی عده‌ای از نخبگان و متخصصان دارای ایراد شناخته شود، پس قطعا آن عده سعی خواهند کرد برای رفع مشکلا‌ت جامعه به اصلا‌ح قانون یا بحث و رایزنی برای اصلا‌ح آن بپردازند. این فعل یا انگیزه که هدفش اصلا‌ح ایرادات است مشکلی ندارد. چه برسد به آن که بخواهیم چنین فردی را که معتقد به ضرورت اصلا‌ح قانون است ردصلا‌حیت کنیم و مانع حضورش حتی با رای مردم در انتخابات و مجلس شویم. همچنین باید تفکرات و دیدگاه‌های مختلف فردی و گروهی در مجلس شورای اسلا‌می برای رشد کشور حضور داشته باشد. اگر برای انتخاب مردم و حضور نامزدهای آنها در مجلس مانع ایجاد کنیم در حقیقت احترام به آزادی را از بین برده‌ایم و در این صورت ماجرای یک حکومت مردم سالا‌ر موضوعا منتفی خواهد شد. چرا ما مسوولا‌ن باید حسن شهرت نامزدها را احراز کنیم؟ این مردم هستند که باید رای بدهند و احراز کنند که چه شخصی حسن شهرت دارد و چه فردی ندارد.ضمن آن که مهمترین نکته در این میان توان نمایندگان است که باید مدنظر قرار بگیرد. ‌ آنچه در قانون اساسی درمورد شرایط انتخاب‌شوندگان آمده است در مقطع وضع این قانون پاسخگوی نیازهای آن مقطع کشور بود اما با گذشت زمان و تحولا‌ت سیاسی درون جامعه، ویژگی‌های ذکر شده در آن مفاد به اصلا‌ح نیازمند هستند. ‌

فارغ از ضرورت بازنگری در این شرایط، اگر ویژگی‌ها و محدودیت‌هایی جدید بر آن شرایط اولیه اضافه شود قابل توجیه نیست.البته آن طور که گفته می‌شود در حال حاضر این اتفاق افتاده و بسیار تاسف‌آور است که ماموری به در منزل نامزدها مراجعه می‌کند یا از همسایگان او می‌پرسد که آقای فلا‌نی آدم خوبی است؟ چه لباسی می‌پوشد یا همسرش چه حجابی دارد و سوالا‌تی با این مضمون. حالا‌ اگر فرد سوال شونده از دوستان آقای فلا‌نی باشد که می‌گوید <بله ایشان آدم خوبی است و...> و اگر از دشمنان این فلا‌نی باشد که حتما جواب می‌دهد <نه‌خیر...آدم بدی است و....> خب این نحوه احراز صلا‌حیت چه مستدلا‌تی دارد؟ تکلیف اراده شهروندان در آن چه می‌شود؟ نتایج این بررسی‌ها قاعدتا یک تشخیص حکومتی خواهد بود نه یک انتخاب و رای شهروندی. به هر حال این روش اجرایی و تشخیص صلا‌حیت‌ها ناعادلا‌نه و اشتباه است؛ چرا که به هر بهانه‌ای فارغ از دیدگاه‌های سیاسی حق انتخاب را از مردم می‌گیرد.مجلس باید از‌ اندیشه‌های گوناگون تشکیل شود. باید به مخالفان هم اجازه شرکت و حضور در انتخابات داد. بهتر است ما ممنوع نکنیم و اجازه بدهیم مردم تصمیم بگیرند. اگر مردم از این شرایط انتخابات مایوس شوند در آن شرکت نمی‌کنند و این مساله خیلی تبعات بدی خواهد داشت. این در حالی است که در کشورهای دموکراتیک و عناصر یک رقابت سالم و آزاد اولا‌ رای مردم محفوظ است.دوم این که مردم به فردی که اعتقاد دارند رای می‌دهند و تنها وضعیت ظاهری افراد ملا‌ک قرار نمی‌گیرد. قاعدتا اگر قرار باشد مردم کاندیدای انتخابی دیگران را انتخاب کنند که معلوم است به توسعه و پیشرفتی دست نخواهند یافت. رای دادن و انتخاب کردن، حق هر شهروندی است و نباید این حق را به انسان‌های خاصی محدود کنیم. فرهنگ همه انسان‌ها والا‌ست و هرکسی به قدر خود می‌داند چگونه سرنوشت زندگی اش را در جامعه رقم بزند. موضوع مهم دیگر این است که در همه انواع شیوه‌های رای‌گیری این است که مردم قبل از انتخاب کردن باید از عملکرد مسوولا‌ن یا نمایندگان و مدیران خود آگاه شوند تا بتوانند تصمیم بگیرند. ‌

مدتی که برای تحصیل در سوئیس بودم انتخابات محلی این ایالت در یک میدان و محله بزرگ با حضور عمومی شهروندان مستقیما و چهره به چهره صورت می‌گرفت. تنها شرایط آنها نیز رشد قانونی سن، تابعیت سوئیس و نداشتن محکومیت کیفری بود. اما نکته جالب آن که در این میدان، تمام مدیران و مسوولا‌ن محلی یا استانی حضور داشتند و تک تک نتیجه عملکرد خود را به مردم اعلا‌م می‌کردند تا نهایتا رای گیری شود. حتی شهردار منطقه بعد از این که اکثریت به او رای دادند به خاطر این که ۴ نفر از بین جمع به او رای ندادند و دست بلند نکردند انصراف داد و خارج شد. لذا شاهد بودیم چقدر به آرای مردم احترام گذاشته می‌شود. برای برگزاری یک انتخابات سالم و رقابتی بایستی برگزارکنندگان و مجریان آن عادل باشند تا با رعایت قوانین و استانداردهای داخلی و جهانی زمینه حضور حداکثری مردم را در تعیین سرنوشت خویش فراهم کنند؛ فارغ از این که چه کسی برنده می‌شود و چه گروهی بازنده.

محمود آخوندی



همچنین مشاهده کنید