سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

زندگینامه ها و چگونگی پیدایش آنها


زندگینامه ها و چگونگی پیدایش آنها

زندگینامه ها یكی از انواع ادبیات هستند كه به شرح زندگی یك یا چند شخصیت می پردازند و ممكن است مفصل یا كوتاه و عمیق یا سطحی باشند كه بستگی به عصری دارد كه در آن نوشته شده اند

● بررسی جنبه‌های علمی و ادبی زندگینامه‌ها

زندگینامه‌ها یكی از انواع ادبیات هستند كه به شرح زندگی یك یا چند شخصیت می‌پردازند و ممكن است مفصل یا كوتاه و عمیق یا سطحی باشند كه بستگی به عصری دارد كه در آن نوشته شده‌اند و میزان معلومات نویسنده و قدرت او در ارائه تصویری روشن و دقیق از «صاحب ترجمه۱»، با استفاده از تمامی معلومات خود و مطالبی كه گرد آورده است.

هر قدر سبك نگارش زندگینامه‌ها‌ـ زندگینامه‌های خود نوشت و انواع دیگر ـ زیباتر و هر چه بیشتر با جامهٔ بلاغی آراسته باشد، جنبهٔ ادبی زندگینامه نسبت به جنبهٔ تاریخی آن بیشتر می‌شود. ولی اغراق نویسنده در هنرنمایی ادبی و مبالغه او در بیان و توصیف،‌ ممكن است او را از واقعیت دور سازد؛ زیرا كه بیشتر به آرایش جملات توجه می‌كند تا به بیان اصل مطلب كه باید هدف زندگینامه‌نویس باشد. برای نمونه از فرود۲، مورخ و شرح حال‌نویس انگلیسی قرن نوزدهم، دوست و نویسنده شرح حال كارلایل۳، یاد می‌كنیم. آثار او به علت مبالغه در شرح و توصیف از لحاظ تاریخی اعتباری ندارند، ولی در ادبیات انگلیسی مهم شمرده می‌شوند. به رغم آنچه در مورد فرق میان داستان‌نویس و زندگینامه‌نویس، از نظر ارائه تصویر واقعی شخصیتها گفته شد، و با وجود اختلاف عقیده آندره سوروآ۴، زندگینامه‌نویس متأخر فرانسوی، با فورستر۵، داستان‌نویس معاصر، هنر زندگینامه‌نویسی تا حدی نیاز به فن بیان دارد، تا بتواند انسانها را با تمام انگیزه‌ها و صفات خوب و بدشان، زنده و پرتحرك تصویر كند.

زندگینامه‌نویسی به اندازهٔ قدمت انسان سابقه دارد. بی‌تردید ظهور آن با پیدایش نگارش در میان اقوامی كه نوشتن را می‌دانستند و آن را در مسائل زندگی و مسائلی كه بعد از تكمیل ضروریات زندگی بوجود می‌آید،‌ به كار می‌بردند، هم‌زمان است. در واقع زندگینامه نوع معینی از تاریخ شخصیتهاست و چه بسا كه هم‌زمان و به موازات تاریخ به وجود می‌آید. در میان یونانیان، مورخان و زندگینامه‌نویسانی بوده‌اند كه تاریخ با افتخار از آنان یاد می‌كند. آنها سرگذشت بزرگان را به منظور انعكاس چگونگی پیدایش زندگی‌شان ثبت و تصویر كرده‌اند تا بتوان از آنها به عنوان سرمشقی كه ایده‌آلیستها نیز در پی آنند، استفاده كرد.

پلوتارك۶، كتاب سرگذشت بزرگان یونان و روم را به این دلیل نوشت تا نمونه‌ای برای زندگی سیاستمداران باشد. كتاب «اخلاق» ارسطو نیز به عنوان مقدمه‌ای برای كتاب «سیاست» نوشته شد و سوئیتونیوس۷ برای ارائه الگویی از زندگی فرمانروایان قدیمی روم، كتاب «زندگی دوازده امپراتور رومی» را به رشتهٔ تحریر در آورد.

انگیزه‌های شخصی و روابط خوشایندی ممكن است محرك زندگینامه‌نویس باشند، چنانكه در قرن اول میلادی تاكیتوس۸، مورخ رومی، كتاب «زندگی آگریكولا» را تحت تأثیر علاقه و خویشاوندی با آگریكولا۹ رهبر رومی نوشت كه نمونه‌ای از زندگینامه‌نویسی در ادبیات قدیم به شمار می‌رود.

زندگینامه‌نویسی در اروپا به علت دوران تاریكی كه در قرون وسطی بر آن سایه انداخته بود، عقیم ماند؛ در حالی كه، در همان زمان تاریخ اسلامی جای خود را در دنیا باز می‌كرد و اسلام ـ‌ دین عرب و غیر عرب ـ در سرزمینهایی كه به زیر بیرق اسلام در می‌آمدند، گسترش می‌یافت. از قرن دوم، زندگینامه‌نویسی در ادبیات عرب، باب و به مرور زمان بر انواع و تعداد آن افزوده شد تا حدی كه سرآمد میراثهای ادبی ملتها شد. برای اینكه این گفتار بدون دلیل مطرح نشده باشد، انگلستان را مثال می‌آوریم كه با وجود سابقه طولانی در هنر شرح حال‌نویسی، قرنها در این زمینه راكد مانده بود تا اینكه در سالهای ۱۶۳۳ـ ۱۷۳۰ میلادی، سموئل پپیس۱۰ انگلیسی خاطرات و یادداشتهای روزانه خود را به رشتهٔ تحریر درآورد كه نخستین گام در پدید آمدن زندگینامهٔ خود نوشت بود. در فرانسه، ریتز۱۱، مورخ قرن هفدهم، خاطراتش را در سال ۱۶۲۷ نوشت و با این اقدام، زندگینامه‌نویسی در فرانسه حیات تازه‌ای یافت. به این ترتیب زمانی كه هنر زندگینامه‌نویسی در انگلستان و فرانسه نضج می‌گرفت، در ادبیات عربی اسلامی به نهایت رشد و تنوع و گسترش خود رسیده بود.

در قرن دوازدهم، یعنی قرنها قبل از اینكه پیپس انگلیسی و ریتز فرانسوی خاطرات خود را بنویسند، كتاب «الاعتبار» اسامهٔ بن منقذ (۴۸۸ـ ۵۸۴ ه‍ ق) جنگاور عرب مسلمان نمونه‌ای عالی از زندگینامهٔ خود نوشت به شمار می‌رفت و در همان قرن، یكی از شعرای عرب به نام عماره بن علی یمنی [۵۶۹ ق] در كتاب «النكت العصریه»‌ به شرح زندگی خود و دیگر شخصیتها و وزرای اواخر عصر فاطمی پرداخت.

در قرن هفتم هجری كتاب «وفیات الاعیان» ابن خلكان [احمدبن محمد، ۶۰۸ ـ ۶۸۱ ق] در میان كتب شرح حال بزرگان، اعم از هر نژاد و فرهنگی، اثری ارزنده به شمار می‌رفت. زمانی كه مورخان به كتاب پلوتارك كه در آن، شرح حال چهل و شش تن از یونانیان و رومیان گرد آمده بود می‌بالیدند، كتاب ابن خلكان حاوی هشتصد شرح حال بود. این كتاب با ذكر تاریخ وفات و اطلاعات دقیق و محققانه بدون هیچ گونه اغراق و مبالغه‌ای به خواننده كمك می‌كند تا تصویری صحیح از زندگی نامداران و بزرگان به دست آورد. و سالها قبل از انتشار زندگینامه‌های انگشت‌شمار ایزاك والتون انگلیسی۱۲،‌ یعنی در اواخر عصر عباسی و در دوران ممالیك و عصر عثمانی، زندگینامه‌نویسی در ادبیات عرب به اوج خود رسیده بود و كتبی در شرح و توصیف شهرها و قرون مختلف و بزرگان آنها و نیز شرح حال كسانی كه در صفتی مشترك بودند ـ مانند نابینایان یا مسلمانانی كه اسم یگانه‌ای داشتند ـ منتشر شد. در طبقه‌بندی این كتب نیز تنوع بسیار به كار رفت.

در حقیقت زندگینامه‌ها در ادبیات عربی اسلامی ـ از لحاظ كمیت و تنوع، ‌طبقه‌بندی و تقسیم موضوعات و رعایت این دو مسئله، حتی در كتب تاریخ عمومی و شرحهای لغوی، دقت در ثبت تاریخ تولد و وفات و تحقیق در مشخصات متشابه تا آنجا كه زندگی اجتماعی صاحبان ترجمه اجازه می‌داد، ‌شرح زندگی زنان و مردان نامدار و بزرگان شهرها و دول مختلف در كتابی جداگانه و آوردن نمونه‌ای از آثار آنان اعم از نظم و نثر ـ بر شرح حالهای ادبیات خارجی، چه در گذشته و چه در حال، برتری دارند.

در تاریخ زندگینامه‌نویسی جهانی، هرگز توجه و تحقیق در مشخصات اعلام آن‌طور كه در زندگینامه‌های عربی رعایت شده، دیده نشده است. حتی در این باره كتب جداگانه‌ای تألیف شده كه در مورد آنها در بخشهای بعدی صحبت خواهیم كرد.

روش نگارش زبان عربی در گذشته موجب شده كه در ثبت بعضی از مشخصات، مانند اسامی شعرایی چون حباب، جناب، خباب ... اشتباه و تصحیف رخ دهد ولی زندگینامه‌نویسان در مقابل این مشكل كه به علت شباهت شكل حروف عربی پیش آمده است، دست‌بسته تسلیم نشدند و برای رفع اشتباه و تصحیح اسامی، ‌كتابها و فرهنگ‌نامه‌هایی نگاشتند كه از آن جمله است: كتاب «المؤتلف والمختلف» آمدی [حسن‌بن بشر متوفای ۳۷۱ ق].

ناگفته نماند كه اروپاییان در قرون اخیر با اتخاذ روش واحدی كه به كار بردن ویژگیهای آن از قرن هیجدهم میلادی به بعد معمول گردید، عقب‌ماندگی خود را در این زمینه از ادبیات جبران نمودند. به عبارت دیگر با تألیف كتاب «زندگی شاعران» به قلم جانسن۱۳ و كتاب «شرح حال دكتر جانسن» به تحریر بازول۱۴، روش تازه‌ای در تألیف زندگینامه‌ها پدید آمد. مورخان ادبیات جهانی كتاب اخیر را در نوع خود یگانه و یكی از شاهكارهای زندگینامه‌نویسی در تمام اعصار می‌دانند.

در قرن هیجدهم به علت پیشرفتهای جهانی جدید در زمینه‌های سیاست،‌ تجارت و صنعت و رواج مفاهیم دموكراسی، همهٔ مردم از نظر زندگینامه‌نویسان یكسان شدند و آن دید مقدس در مورد پادشاهان، كه فقط آنها انسان‌اند و یا آنها بالاتر از مردم‌اند، از میان رفت.

نوشته: محمدعبدالغنی حسن؛ترجمه: امیره ضمیری

پی‌نوشت‌ها:

۱. كسی كه شرح حالش نوشته شود. م.

۲. James Anthony Froude‚ (۱۸۱۸ـ۱۸۹۴).

.۳. Thomas Carlyle‚ (۱۷۹۵ـ۱۸۸۱)

۴. Andre Maurois‚ (۱۸۸۵-۱۹۶۷).

۵. Edward Morgan Forster‚ (۱۸۷۹-۱۹۷۰).

۶. Plutarch ۶۴ ـ ۱۲۰؟)، زندگینامه‌نویس یونانی است، اثر بزرگ او تحت عنوان حیات مردان نامی ترجمهٔ رضا مشایخی فرهاد (تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۳۶ـ ۱۳۳۸) به فارسی در چهار جلد ترجمه و منتشر شده.

۷. كایوس سوئیتونیوس ترانكوئیلوس.

Caius Suetnius Tranguilus (۱۱۲ م).

۸. تاكیتوس یا تاسیت Cornelius Tacitus (۵۵ ـ ۱۱۷ م).

۹. Agricola (۳۸ـ ۹۳) سردار رومی، در سالهای ۷۷ـ ۷۴ كنسول روم و در سال ۷۸ كنسول بریتانیا بود. تاكیتوس دامادش بود و شرح حال او را نوشت. م.

۱۰. Samuel Pepys (۱۶۲۲- ۱۷۵۲).

۱۱. Cardinal de Retz (۱۶۱۴- ۱۶۷۹).

۱۲. Izaak Walton (۱۵۹۳- ۱۶۸۳).

۱۳. سموئیل جانسن (Samuel Johnson) (۱۷۰۹ـ ۱۷۸۴) لغوی، نویسنده و منتقد انگلیسی،‌كتاب زندگی شاعران The Lives of the English Poets او در (۱۰ جلد ۱۷۸۹ـ ۱۷۸۱) منتشر شد كه شامل انتقادات وی از ۵۲ شاعر مشهور انگلیسی می‌باشد.

۱۴. جیمز بازول (James Boswell ) (۱۷۴۰ـ ۱۷۹۵).

۱۵. Robert Southey.

۱۶. جان گیبسون لوكهارت (John Gibson Lockhart ) (۱۷۹۴ـ ۱۸۵۴).

۱۷. جایلزلینن ستریچی (Strachey) (۱۸۸۰ـ ۱۹۳۲) زندگینامه‌نویس و ناقد انگلیسی است. اهمیتش به خاطر انقلابی است كه در زندگینامه‌نویسی پدید آورد و این فن را از تفصیلات فاضل‌مآبانه و ملال‌آور و مداحیهای طولانی قرن ۱۹ پیراست. و اقدام به نوشتن زندگینامه‌هایی روشن و پر حركت و انتقادی و هنرمندانه نمود.

۱۸. Emil Ludwig (۱۸۸۱- ۱۹۴۸).

۱۹. طه حسین (۱۸۸۹ـ ۱۹۷۳)، این كتاب تحت عنوان «علی (ع) و دو فرزند بزرگوارش» ترجمه احمد آرام، تهران، ۱۳۷۲ ق ترجمه و منتشر شده ترجمه‌های دیگری نیز از این كتاب به عمل آمده است.

۲۰. شیخ محمد ابوزهره زندگینامه‌هایی دربارهٔ «مالك»، «ابن حنبل»، «الشافعی»، «ابوحنیفه»، «ابن تیمیه»، «ابن حزم» تألیف كرده است. استاد عبدالحلیم الجندی نیز زندگینامهٔ ارزنده‌ای از ابوحنیفه به جا گذاشته، و استاد امین الخولی زندگینامهٔ محققانه‌ای از امام مالك نگاشته است.

۲۱. Oscar wilde, (۱۹۰۰- ۱۸۵۴).

۲۲. از میان كتب خوب معاصر دربارهٔ نابینایان، كتاب فی عالم المكفوفین اثر استاد دكتر احمد الشرباصی است كه در آن زندگینامه‌هایی از نابینایان معاصر نیز وجود دارد. از جمله زندگینامه‌های شیخ احمد الزین، الصاوی شعلان و محمد العلائی.

۲۳. ابوحنیفه النعمان ثابت (۸۰ ـ ۱۵۰ ق).

۲۴. لقب عمومی آن دسته از فقهای سنت كه در احكام فقهی رأی و قیاس را معتبر شناسند و قیاس كلی را گاه بر بعضی اخبار ترجیح می‌دهند.

۲۵. یا اهل حدیث، لقب عمومی آن دسته از ائمهٔ و فقها و اهل سنت كه در احكام فقهی متكی بر نقل اخبار و نص احادیث بوده‌اند، و از رأی و قیاس خودداری می‌كرده‌اند.

۲۶. جمع حافظ است: [= نگهدارنده، نگهبان،‌ و نام خدا]، در تاریخ اسلام، عنوان كسی كه قرآن را حفظ دارد (حافظ قرآن)، و همچنین عنوان كسی كه در معرفت حدیث و اسماء رجال آن مهارت داشته باشد.

۲۷. یوسف‌بن عبدالله‌ابن عبدالبر (۳۶۳ـ ۴۶۳ ق).

۲۸. شمس‌الدین ابی عبدالله محمدبن احمد الذهبی (۶۷۳ـ ۷۴۸ ق).

۲۹. محمدبن محمدالمرتضی الزبیدی (۱۱۴۵ـ ۱۲۰۵ ق).

به نقل از؛ زندگینامه‌ها؛ انتشارات امیركبیر؛ ۱۳۶۲.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.