سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

خوابگردی در جزییات زبان


خوابگردی در جزییات زبان

گوش کردن به شعرهای تجربی صوتی دوفرن, به خودی خود, تجربه یی حیرت انگیز بوده چرا که مخاطبان اصوات پردازش نشده یی را می شنیدند که انگار در هوا به طور همزمان تولید شده و ضمن عبور از استودیویی, با هم ترکیب شده اند

● نگاهی تاریخی به پیشینه شعر صوتی

فهرست نوآوری ها در شعر صوتی همچنان ادامه داشت؛ «موریس لومتر»، «ژان لویی برو» و «ژاک پاسنا» به همراهی گروهی از شاعران، بنیان شعرهای جدید خود را بر نوشته هایی با عنوان «نشنیدن ـ از» قرار دادند که ابداع خودشان بود.

رهبر جنبش «ایزیدور ایزو» شاعر رومانیایی بود که در آثارش ادامه یی فرضی برای الفبا در نظر گرفت و برای هر امری نشانه یی الفبایی ساخت. در کارهای ایزو، برای دم، بازدم، صدای گردش زبان در دهان، سروصدای آب انداختن از دهان، بوسیدن، سوت زدن و هر فعل حرکتی دیگری که به ذهن شما خطور کند، نشانه یی الفبایی ابداع شده. ایزو، قراردادی بودن زبان را به بهترین و البته افراطی ترین شکل ممکن برای مخاطبان اجرا کرده است. حالا در گپ وگفت های اینترنتی همین روش ابداعی، امری رایج است و شمایل هایی که نشانه حس و حال افراد موقع گپ زدن است، به آن اضافه شده.

اختراع نوار ضبط های پلاستیکی در ۱۹۴۷ میلادی که دارای حاشیه مغناطیسی چسبانده شده در دو طرف خود بودند، جهش بزرگی برای شعر صوتی به حساب می آید. نوار ضبط را یک دانمارکی به نام «پولسن» مدت ها قبل از تاریخ یادشده در ۱۸۹۳ اختراع کرده بود؛ اما اختراع او که کارایی بالایی هم نداشت، ماشینی تجاری شامل رشته یی سیم مغناطیسی بود که خودش به آن «تلگرافون» می گفت و برای اجرای ایده های شعر صوتی یا موسیقی مناسب نبود. نخستین شاعرانی که از نوار ضبط های دوطرفه، به نحوی خلاق استفاده کردند، «جیل جی ولمن» و «فرانسوا دوفرن» بودند.

ولمن در اثر صوتی ضبط شده اش «مگانیومز» یا تنفس عمیقاً بزرگ/ اصوات عظیم جسم، چنان با اصوات کار کرد که امکان نوشتن آنها غیرممکن شد؛ و با این کار ایده متن صوتی را جایگزین متن نوشتاری کرد. ولمن با این اثر مفاهیم نوشتن، کتاب و شعر را به چالش کشید.

دوفرن (۱۹۸۰-۱۹۳۰) از اعضای جنبش «لتریست» بود و در ۱۹۵۳ میلادی اثر صوتی اش را با نام «نیم گردش به چپ به سوی گریه اتوماتیک» ضبط کرد. بعد از این کار که به تنهایی جهش بزرگی برای شعر صوتی محسوب می شد، دوفرن سری طولانی «گریه های موزون» را ساخت. گریه های موزون، شعرهایی صوتی - آوایی بودند که از ابتدا روی نوار ضبط شدند و به هیچ وجه امکان چاپ کاغذی آنها وجود نداشت.

گوش کردن به شعرهای تجربی- صوتی دوفرن، به خودی خود، تجربه یی حیرت انگیز بوده. چرا که مخاطبان اصوات پردازش نشده یی را می شنیدند که انگار در هوا به طور همزمان تولید شده و ضمن عبور از استودیویی، با هم ترکیب شده اند.

در ۱۹۵۵ میلادی آنری شوپن و «برنارد هیدسیک» در چند مرحله با ضبط صدای انسان روی نوار، آثاری پدید آوردند که به «شعر شنیداری» مشهور شد. شوپن که یک پاریسی مهاجر بود مجله « ou» را که دربردارنده مقالات انتقادی بود به عنوان تریبون پیشگامان شعر صوتی و شعر دیداری منتشر می کرد.

بین سال های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی، «ou» همراه با کتابچه ها، پوسترها، آثار هنری ارژینال و به طور اختصاصی، یک آلبوم ده اینچی از شعرهای صوتی، به بازار هنر عرضه می شد. شوپن ماموریت خود را آشکار کردن بسیار جزیی زبان می دانست. زبان و اصوات آن را مثل یک ابژه آزمایشگاهی مورد تجزیه و تحلیل قرار می داد، ترکیب و همنشینی اجزای مورد نظرش را تغییر می داد و در نهایت محصولی یکسر جدید از آن ارائه می کرد.

جالب این که همه این کارها را به صورت زنده و روی صحنه در برابر چشم تماشاچیان انجام می داد. در یکی از اجراهایش، روی صحنه چندین کلام آهنگین را روی یک دستگاه «Grundig» ضبط کرد و بعد با استفاده از تکنیک های تقسیم و برش نوار، وارونه کردن کلام و تغییر سرعت صوت و چسباندن تکه یی از پلاستیکی که در یقه پیراهن برای سفت نگه داشتن آن به کار می رود، روی هد دستگاه ضبط، کلام های آهنگین معمولی را به یک شعر صوتی پیچیده تبدیل و تماشاچیان را غرق حیرت کرد.

شوپن در تحلیلی پیرامون شعر صوتی و آنچه آشکار کردن بسیار جزیی زبان می نامید، نوشته است؛ «اصواتی که صدای انسان تولید می کند، به طور مطلق نامعلوم و محاسبه ناپذیرند و اغلب بالا و پایین محدوده فرکانس های قابل دریافت سیستم شنوایی انسان قرار دارند. هر صدایی به خودی خود، ارکستر متنوع و نامحدودی است. هیچ کلامی هم از زمان بیان اش طولانی تر نیست» .

آثار آنری شوپن را می توان لحظه یی از تاریخ شعر صوتی دانست که در آن، آگاهی از ژانر به جنبشی بیرونی تبدیل شد. البته این اتفاق همراه با پیوستن شاعران آوانگارد اروپایی و پیوند آنان با جریان انگلیسی شعر صوتی و در پیشاپیش آنها باب کابینگ، صورت گرفت.

در اتریش «ارنست یاندل» (۲۰۰۰- ۱۹۲۵) مشهورترین شاعر آوانگارد و در دسترس ترین شاعر شعر صوتی بود که شعر آوایی معاصر را گسترش داد. آثار یاندل نشان دهنده فاصله تکنیکی او از روش های شوک آور و تولید اصوات خارج از منطق دادائیست ها و پیروان آنها است. آنارشیسم اروپایی در شرایط جدید، قادر به توجیه خود نبود؛ به همین علت فلسفه یی مفهومی با رویکردی متکثر، جایگزین آن شد. در ۱۹۶۴ میلادی، یاندل یکی از سرشناس ترین ستارگان شعرخوانی بزرگ «آلبرت هال» بود؛ شاعری که مجاز بود آنچه را هست نادیده بگیرد تا آنچه را می خواهد، پدید آورد. بعد از این واقعه یاندل توانست کارگاه رادیوفونتیک خود را در رادیو BBC اجرا کند که نتیجه اش ۳۰ دقیقه برنامه رادیویی بود. اما همین سی دقیقه، بیانگر نوآوری در صدا و خلق لذت صوتی برای شاعری بود که به اوج خودش در شعر کانکریت هم رسیده بود.

در همین اوضاع و احوال شاعران شعر صوتی، فضا، حالت و جلوه های دیداری را به موسیقی کلامی افزودند؛ و باز هم باب کابینگ شاعری که شعرهای دیداری اش در لندن مشهور شده بود، تفسیر آوایی آثار صوتی را شروع کرد.

«بریون جیسین» (۱۹۸۶-۱۹۱۶) با تکنیکی جدید و تجربی، سطوح آوایی مختلف را در یک قسمت با هم ترکیب و ارائه می کرد. جیسین در نوشته یی با عنوان بنیان های روش «Cutup» یا برش عمودی و ïبر زدن شعرها، در ۱۹۵۸ میلادی توضیح داده؛ «در پس زمینه نوشتن من، پانزده سال تجربه نقاشی پنهان است. پیشنهاد من انجام تکنیک های نقاشی در نوشتن، انتخاب چیزهای ساده و کلاژ یا مونتاژ فوری آنها است. بریدن چیزهای دم دستی از بین صفحات کتاب یا خبرهای چاپ شده (برای مثال برش طولی آنها) و بر زدن متن.

کنار هم قرار دادن برش ها به صورت تصادفی و خواندن پیام جدید آنها. این کار را برای خودتان انجام دهید. از نظامی استفاده کنید که فقط مال خود شماست. از جمله های خودتان یا عبارت هایی که زیاد به کار می روند و تکیه کلام ها استفاده کنید. از آدمی که زندگی می کند یا حتی مرده. به زودی می فهمید که کلمات مال شخص خاصی نیستند، بلکه دارای نیروی حیاتی خودشان هستند و شما یا هر فرد دیگری می تواند این نیرو را فعال کند.

شعرهایی که دارای ساختار تکرارشونده هستند، کلمات پردازش نشده را در متن خود قرار می دهند. کلماتی که بازنمای بیرون اند و توانایی بیان آن را دارند، با موجی در حال گسترش از معناها که به علت بیان مکرر به نظر نمی رسید چنین مفهومی هم داشته باشند، جایگزین می شوند. شاعران کلمات را آزاد می کنند، آنها را در قالب عبارت ها قرار نمی دهند. چه کسی گفته شاعر کسی است که فرضاً فکر می کند؟ شاعران برای آواز خواندن و ساختن کلمات آهنگین خسیس اند. آنها هیچ تکیه کلامی ندارند. نویسنده ها کلمات خودشان را نمی نویسند. از کی کلمات متعلق به شخص خاصی شده اند؟ واقعاً فکر می کنید تکیه کلام ها مال شما هستند؟ اما شما کی هستید؟»

برای بریون جیسین، هیچ ضرورتی در انتخاب یک عبارت معمولی و توضیح و تفسیر آن وجود نداشت. شعر «من هستم که من هستم» او نمونه یی از تکنیک برش عمودی و تحریف معناها را نشان می دهد. شعری با ساختار تکرارشونده و با تکیه کلامی که از خیلی ها شنیده ایم، معناها را به صورت موجی در حال گسترش، بیان می کند. یک بار دیگر رفتاری دادائیستی موجودیت خود را اعلام کرده بود.

شاعران به اصوات پردازش نشده و بدون صفحه یی که شوپن اختراع کرده بود، علاقه یی نشان ندادند و در عوض خواهان ارائه شعر صوتی به طور شفاف و واضح شدند. متن تفسیر شده، متن اداره شده، متن عادت شده، هنوز اعتبار داشت. شعر اجرایی می توانست حاکم شود اما کلمه در ابهام قدرتمند ماشین از دست نرفته بود.

ترکیب دیداری/ صوتی آثار باب کابینگ که در آنها تمام محدوده های آوایی، تفسیرها و نمونه های پساآوایی به امری واحد تبدیل می شدند، کوششی در این زمینه بود. اهمیت کابینگ در تاریخ شعر صوتی و شعر اجرایی نباید نادیده گرفته شود. به خصوص که او مثل بسیاری از شاعران آوانگارد، قدرت نقادی و نظریه پردازی و بیانیه نویسی نداشت، و نمی توانست بنیان های تجربی آثارش را تبیین کند.

در ۱۹۶۹ میلادی یکی از مهم ترین نوشته های او «ما آرزو داریم مثل پرنده ها بخوانیم» منتشر شد؛«ما از جست وجوهای مان با وسایل پیچیده، میکروفن و نوار ضبط، حمایت می کنیم. صداهای انسانی ما با ضبط روی نوار و آنچه از آن می خواهند، محدوده یی از امکانات نوار ضبط را گسترش می دهند. نوار ضبط شده یی از مکالمه، به انسان ترفندهای جدیدی مثل وزن، زیر و بم، قدرت و مهارت کلام را یاد می دهد. ما ادعا می کنیم شعری موزیکال و آبسترکت (موسیقایی و انتزاعی) پدید آورده ایم، هرچند تا به حال سعی ما برای خلاصی از «خرد» دشوار بوده؛ بله این چیزی است که در شعرهای صوتی ناب به آن دست یافته ایم.»

محمد آزرم


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.