حملات لندن چه معنایی برای آمریكا دارد

حملات لندن بدین معناست كه آمریكا قطعاً دوباره مورد حمله قرارخواهد گرفت «فاجعه» بعدی برای این كشور كه ممكن است بسیار تكان دهنده تر از ۱۱ سپتامبر باشد, ممكن است با استفاده از تسلیحات كشتار جمعی صورت گیرد و تعداد انبوهی از آمریكاییان قربانی آن شوند

برخی اعتقاد دارند حوادث ۱۱ سپتامبر آنچنان تكان دهنده بود كه دولت و جامعه آمریكا را برای همیشه تغییر داد. عده‌ای دیگر اعتقاد دارند كه ۱۱ سپتامبر به تنهایی برای تغییر دادن سیاست خارجی این كشور نسبت به تهدیدات ملی و بین‌المللی طی ۵۰ سال آینده كافی نیست. به باور این گروه، وقوع فاجعه‌ای دیگر لازم است تا دولت آمریكا وادار به ایجاد تغییرات بنیادین و پایدار در سیاست خارجی خود مشابه آنچه با شروع جنگ سرد اتخاذ نمود، شود.

بمب‌گذاری‌های اخیر لندن «فاجعه»ای دیگر برای آمریكاییان نبود اما رویدادی مهم از دیدگاه آنان به شمار می‌رود. از ۱۱ سپتامبر تاكنون حملات تروریستی متعددی روی داده است از جمله در بالی اندونزی در اكتبر ۲۰۰۲ با بیش از ۲۰۰ كشته، حمله به راه آهن مادرید در سال ۲۰۰۴ با حدود ۲۰۰ كشته و حمله چچن‌ها به متروی مسكو در سال ۲۰۰۴ با حدود ۴۰ كشته. همین‌طور حادثه گروگانگیری كودكان در مدرسه‌ای در روسیه كه منجر به قتل ۳۳۰ نفر (از جمله ۱۶۰ كودك) شد. اما حملات لندن چه معنایی برای آمریكا دارد؟ این بمب‌گذاری‌ها باید به آمریكاییان یادآوی كند كه كشورشان درگیر جنگی برسرموجودیت خود است. القاعده و سایر گروه‌های تروریستی (اكثراً سنیان طرفدار وهابیت) حداقل از ۱۱ سپتامبر به بعد جنگ خود را علیه آمریكا و كشورهای غربی اعلان كرده‌اند. آمریكا و بقیه كشورهای غربی نیز علیه اصولگرایان مسلمان اعلان جنگ كرده‌اند، جنگ علیه تروریسم را باید با همان درجه از اهمیت همچون جنگ سرد تلقی كرد. متاسفانه، بسیاری از آمریكاییان از سرنگونی رژیم دیكتاتور عراق به خود غرهّ شده‌اند. در واقع جنگ عراق سهم به سزایی در افزایش خودپسندی آمریكاییان داشت. جای تأسف دارد كه عراق به وسیله‌ای برای منحرف كردن توجه مردم تبدیل شده است. البته اینطور نیست كه ارتباطی بین عراق و جنگ علیه تروریسم دیگر وجود نداشته باشد. آمریكاییان چه موافق باشند كه اشغال از سوی آمریكا كار درستی بود و چه مخالف آن باشند، حدود ۱۴۰ هزار سرباز آمریكایی هم‌اكنون در این كشور به سر می‌برند، صدام حسین به زندان افتاده، آمریكا خود را مسؤول آینده عراق (حداقل كوتاه مدت) می‌بیند و اصولگرایان و سایر تروریست‌ها برای مقابله با آمریكا به عراق سرازیر شده‌اند. اما عراق تصویر بزرگ‌تری را پنهان كرده است. به این معنی كه آمریكا باید با رویكرد استراتژیك فراگیری مشابه جنگ سرد به جنگ با تروریسم بپردازد اما به جای این كار، بر تهدیدات بین‌المللی متمركز شده است. در عین حال آمریكاییان نباید فراموش كنند كه بسیاری از تهدیدات داخلی همچنان پا برجاست (كشورهای صاحب تسلیحات كشتار جمعی، تكثیر تسلیحاتی و مشكلات آنها ناشی از جهانی سازی). بنابراین شایسته است به ارزیابی عملكرد دولت بوش از زمان روی كار آمدن آن ۹ ماه پیش از ۱۱ سپتامبر بپردازیم.

بودجه نظامی دولت طی سال‌های اخیر به شدت افزایش پیدا كرده و قسمت اعظم آن صرف جنگ عراق می‌شود – جنگی كه آمریكا بنا به دلایل متعدد در حال حاضر برای مبارزه با تروریسم نباید به آن ادامه دهد. در نتیجه دلارهایی كه باید صرف حفاظت از زیرساخت‌های حیاتی آمریكا شود از جایی دیگر سر بر می‌آورد. اگر چه خطوط هوایی كشور و كل آمریكا احتمالاً امن‌تر از گذشته شده است، اما دولت از بنادركشتیرانی غفلت ورزیده است (سواحل طولانی لس‌آنجلس یكی از بزرگ‌ترین بنادر دنیاست و برای اقتصاد آمریكا حیاتی است). زیرساخت‌های ریلی نیز مورد بی‌توجهی قرارگرفته‌اند.

از این رو حملات لندن برای آمریكا «فاجعه‌ای» دیگركه قادر به تغییر سیاست خارجی آمریكا باشد، نبوده بلكه فرصتی دیگر برای تأمل دوباره درباره آینده و نقش آن در مبارزه علیه تروریسم و به تبع آن مرتب كردن اولویت‌بندی‌هایش فراهم آورده است. حوادث لندن همچنین به این معناست كه مبارزه با تروریسم بدون وقفه ادامه خواهد یافت.

حملات لندن برای آمریكا به این معنی است كه باید درك كند برای غلبه بر تروریسم جهانی، اتخاذ رویكردی فراگیر ضروری است. بنابراین، سیاست خارجی آمریكا باید ضمن تمركز بر تهدیدات بین‌المللی از تهدیدات داخلی غفلت نورزد، آمریكا باید قادر به توجه به دو حوزه در آن واحد باشد!

حملات لندن بدین معناست كه آمریكا تقریباً قطعاً دوباره مورد حمله قرارخواهد گرفت. «فاجعه» بعدی برای این كشور كه ممكن است بسیار تكان‌دهنده‌تر از ۱۱ سپتامبر باشد، ممكن است با استفاده از تسلیحات كشتار جمعی صورت گیرد و تعداد انبوهی از آمریكاییان قربانی آن شوند. بدین معنا حملات اخیر لندن برای آمریكاییان باید از همان درجه اهمیت «فاجعه» بعدی برخوردار شود.

كنت بولتون استاد علوم سیاسی در دانشگاه سن ماركوس كالیفرنیاست. وی كتاب« سیاست خارجی ایالات متحده و سیاست بین‌الملل: جرج بوش، ۱۱/۹ و معضل تروریسم جهانی » را به رشته تحریر درآورده است. بولتون اخیراً از خاورمیانه بازگشته كه در آنجا در مورد نحوه دفاع از دموكراسی در برابر تروریسم مطالعه می‌كرد.

منبع: بنیاد دفاع از دموكراسی

نویسنده:كنت بولتون