جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

روش علاقه مندی نوجوانان به عبادت


روش علاقه مندی نوجوانان به عبادت

زیر بناهای فکری افراد, دیدگاه و عقیده ی فرد در مورد خداوند, جهان هستی, انسان, معاد و… تأثیر مستقیم بر ایمان و پای بندی او به انجام فرائض و اعمال و رفتار آنان دارد

زیر بناهای فکری افراد، دیدگاه و عقیده ی فرد در مورد خداوند، جهان هستی، انسان، معاد و… تأثیر مستقیم بر ایمان و پای بندی او به انجام فرائض و اعمال و رفتار آنان دارد.[۱]برای تقویت علاقه نوجوانان به عبادت باید نکات زیر رعایت شود:

۱) پیروی از سیره و روایات معصومین (علیهم السلام) توجه و عنایت ویژه ای داشته باشیم. امام علی (علیهم السلام) در رابطه با دوره جوانی می فرمایند: «با توجه به دانش کم جوان نادانی و جهل او معذور است .[۲]

توجه به این فرمایش و دیگر دستورات معصومین (علیهم السلام) موجب صبر و متانت بیشتر انسان در قبال خطاها و لغزش های جوان می شود.

۲) از بیانات یأس آور به طور جدی خودداری شود و لطف و رحمت و مهربانی خداوند را نسبت به همه بندگانش مخصوصا به جوانان یاد آور شویم. روان شناسان متعددی چون «راجرز» و «کمزواستیک» رفتار را متأثر از احساسات دانسته اند. طرز تلقی ها، ادراکات و احساسات، تعیین کننده رفتارند. بدین سبب اگر مربی آموزه های دینی را در قالبی مطرح سازد که فقط با احساس ترس، یأس و منفی گرائی همراه باشد، اهداف بالنده تربیتی دینی محقق نخواهد شد.[۳] امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «دوست داشتن برتر از ترسیدن است».[۴]

۳) با محبت و توجه ویژه و اعطای هدایایی در مناسبت های مختلف، باید دل فرزندان را بیش از پیش به خود متمایل کرد تا برای جبران کمبودهای عاطفی خود به بیرون از خانه و دوستان غیر صالح پناه نبرند. پیامبر (صلی الله علیه وآله) در باره ی اکرام فرزندان فرمودند: «فرزندان خود را احترام کنید و نیکو تربیت نمایید».[۵]

۴) از بداخلاقی و خشونت پرهیز شود. امام علی (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند: «بداخلاقی دوست و خویشان را فراری می دهد و بیگانه را به بی اعتنایی و بی توجهی وا می دارد».[۶]

۵) تغافل نسبت به برخی از خطاهای فرزندان و وانمود نمودن بی اطلاعی از برخی اشتباهات او، چرا که در غیر این صورت حیا و خویشتن داری او نسبت به شما کاهش می یابد. امام علی (علیه السلام) می فرمایند: «شخص عاقل نیمی از او صبر و تحمل و نیم دیگر او تغافل است».[۷]

حد المقدور از نصیحت مستقیم پرهیز شود و خواسته های خود را غیر مستقیم طرح کند. امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: «از پدرم شنیدم که فرمودند: نصیحت خشن است و بر دیگران سخت می آید».

۶) حد المقدور از نصیحت مستقیم پرهیز شود و خواسته های خود را غیر مستقیم طرح کند. امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: «از پدرم شنیدم که فرمودند: نصیحت خشن است و بر دیگران سخت می آید».[۸]

۷) تقیّد به حضور بیشتر و صمیمانه در کنار خانواده (به ویژه پدر خانواده) به خصوص در ساعاتی که همه ی اعضاء خانواده حضور دارند که موجب مهر و صمیمیت محیط خانواده می شود.

۸) انطباق کامل بین گفتار و کردار والدین و مربیان زیرا لازم است آنچه را که از دیگران می خواهیم، خود به نحو مطلوب به آن پایبند باشیم. امام صادق (علیه السلام) فرمود: ”مردم را به غیر زبان (با عمل) به خیر دعوت کنید”‌.[۹]

۹) پرهیز از زبان تحکم، زور و تهدید و استفاده از زبان تحلیل، تفهیم و بیان حکمت احکام. زیرا عدم تبیین منطقی اسلام می تواند آسیبی باشد که به دین گریزی جوانان مسلمان منتهی شود. همانگونه که سبب دست کشیدن مسیحیان از مسیحیت و گرایش به دین اسلام عدم اقناع منطقی آنان از دینشان است.[ ۱۰]

۱۰) تلاش منطقی در جهت ایجاد زمینه حضور او در اماکن و مجالس مذهبی (که خالی از خرافات ها و پیرایه های غیر منطقی است) و آشنایی با چهره های موفق مذهبی میزان پایبندی او را به آموزه های دینی تقویت خواهد کرد و اگر در مناسبت های مذهبی چنین جلساتی را در منزل خویش بر پا کنید و به او نیز مسئولیتی در این مجالس بدهید بدون تأثیر نخواهد بود.

۱۱) اگر شیوه های ملاطفت آمیز پس از مدت قابل ملاحظه ای جواب نداد آن گاه می توان از شیوه های قهرآمیز استفاده کرد،[۱۱]: لکن باید توجه داشت که در این شیوه مانند هر شیوه ی دیگری نباید دچار افراط شویم، چرا که نتیجه ی معکوس خواهد داشت.

از طرفی تا زمانی که مطمئن به مفید بودن این روش نباشیم استفاده از آن توصیه نمی شود. به همین خاطر طرد و بیرون کردن فرزند از خانه عمل شایسته ای به نظر نمی رسد. به هر حال اگر مربی و بطور خاص والدین نسبت به مسئولیتی که در تربیت فرزندشان بر عهده شان گذاشته شده کوتاهی و تقصیر نکرده باشند با این حال تأثیرگذار نبودند، نباید خود را ملامت و سرزنش نمایند چون انسان آزاد آفریده شده و در تصمیم گیری ها آزاد است[۱۲] و هر کس باید پاسخگوی اعمال خویش باشد.

● زبان عربی و عبادت

به اعتراف اهل فن زبان عربی یکی از وسیع‏ترین و جامع‏ترین زبان‏های دنیاست، و در آن قابلیت های زیادی وجود دارد که معانی عمیق و دقیق را با رساترین لغات و قوی‏ترین ادبیات، بازگو کند.[۱۳]خداوند برای سخن گفتن با بشر و بیان حقایق هستی و در نتیجه هدایت انسان‏ها از زبان عربی استفاده نموده است،

از آن جا که اسلام یک دین جهانی است[۱۴] و تشکیل امت واحد در دستور کار چنین دینی قرار دارد، همان طور که پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز در بدو تشکیل حکومت در مدینه، بین مسلمانان عقد اخوت بست و آنها را به وحدت فرا خواند. این اصل، در بسیاری از عبادت‏های اسلامی خود را نشان داده و تجلی پیدا کرده است.

خواندن نماز و سایر عبادت‏ها به زبان عربی نیز نشانه‏ای از جهانی بودن دین اسلام است؛ زیرا جمعیتی که در یک جبهه و صف واحد قرار می‏گیرند، ناگزیرند زبان واحدی داشته باشند تا به وسیله‏ آن با هم تفاهم کنند؛ یعنی باید علاوه بر زبان مادری و محلی، یک زبان عمومی و جهانی هم داشته باشند؛ چراکه یقیناً وحدت چنین جمعیتی بدون یک زبان واحد، کامل نیست.[۱۵]

امروزه، عده‏ای از متفکران معتقدند: تا دنیا به صورت یک کشور در نیاید، مردم جهان روی سعادت را نخواهند دید و بدین منظور نقشه‏هایی طرح کرده‏اند و یکی از موارد برنامه‏ آنها به وجود آوردن یک زبان بین المللی و جهانی است.

آیا در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) با توجه به مخاطبان اولیه ی اسلام و فرهنگ آن روز دنیا ولزوم و ضرورت هدایت انسان‏ها در طول تاریخ و رسیدن به وحدت و یک پارچگی، راهی غیر از این وجود داشت که کاملترین زبان به عنوان زبان قرآن و عبادات انتخاب گردد تا هم بیانگر معانی عمیق و حقایق لطیف باشد و هم در پرتو آن، انسان‏ها به همبستگی و حسن تفاهم اسلامی برسند؟ حال تصور کنید که اگر مثلاً در نماز جماعت مسجد الحرام در ایام حج، هر کس موظف می‏بود اذکار نماز را به زبان محلی خودش بخواند آیا این هرج ومرج بوجود آمده، زشت و مستهجن نبود؟!

البته واحد بودن زبان نماز گرچه مربوط به شکل و ظاهر نماز است، اما موجب می‏شود باطن و روح عبادت هم محفوظ بماند یعنی اگر بنا بود که هر کس با زبان خودش نماز بخواند، احتمال تحریف و آمیخته شدن آن به خرافات و مطالب بی‏اساس که بر اثر ترجمه‏های غلطِ افراد غیر وارد رخ می‏داد، منتفی نبود و خواندن قرآن به صورت معین و زبان به خصوص، روح نماز را از مبتلا شدن به چنین خطری نگاه می‏دارد.

خداوند از طریق قرآن نازل با بشر سخن گفته است و بشر برای پاسخ به کلام خداوند باید آن را بفهمد. ائمه‏علیهم السلام از آنجا که به طور کامل قرآن را درک کرده‏اند و خود حقایق قرآنند، بهترین پاسخ رادر قالب دعاها به خداوند داده‏اند. به بیان دیگر سخن خداوند، قرآن نازل است و دعاهای ائمه‏ (ع)، قرآن صاعد؛ قرآن سخن خداوند با بشر است و دعا سخن بشر با خداوند

برای تکمیل بحث لازم است دو نکته یادآوری گردد:

۱) لازم نیست حتماً دعاها به عربی خوانده شوند؛ حتی دعا در نماز به زبان فارسی جایز است، اگرچه بهتر است دعاهایی که از ائمه‏ (علیهم السلام) صادر شده‏اند با عنایت و توجه به معانی آنها، به زبان عربی باشند. مطلب زیر دلیل این امر را برای ما واضح می‏سازد:

خداوند از طریق قرآن نازل با بشر سخن گفته است و بشر برای پاسخ به کلام خداوند باید آن را بفهمد. ائمه‏علیهم السلام از آنجا که به طور کامل قرآن را درک کرده‏اند و خود حقایق قرآنند، بهترین پاسخ رادر قالب دعاها به خداوند داده‏اند. به بیان دیگر سخن خداوند، قرآن نازل است و دعاهای ائمه‏(علیهم السلام)، قرآن صاعد؛ قرآن سخن خداوند با بشر است و دعا سخن بشر با خداوند. از این روی دعاها همچون قرآن، مشتمل بر حقایق و معارف عمیقی هستند که زبان عربی بهترین زبان برای بازگو کردن آنهاست.

۲) آنچه گفته شد به معنای بی توجهی مسلمانان به معانی اذکار در نماز و… نیست؛ بلکه بر هر مسلمان لازم است که با معنای نماز و دعاها آشنا گردد تا بفهمد با خدای خود چه می‏گوید، و در این صورت است که اعمال او خشک و بی‏روح تلقی نخواهند شد و سکوی پرواز او به سوی ابدیت خواهند گشت.

پی نوشت ها :

[۱] تَفَکُّرُ سَاعَةٍ اَفضَلُ مِن عِبَادَةِ سَبعِینَ سَنَةٍ، »تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۰۸؛ مستدرک الوسائل، ج۲، ص ۱۰۵.

[۲] نک: نرم افزار پرسمان.

[۳] غرر الحکم، ص ۷۶,«جهل الشباب معذور و علمه محصور».

[۴] تقویت نظام خانواده، ج ۱، ص ۲۶۶.

[۵] شیخ کلینی، الکافی جلد۸ ص ۱۲۸.

[۶] مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۶۸؛ «اکرموا اولادکم واحسنوا آدابهم».

[۷] غرر الحکم، ص ۴۳۵.

[۸] محمدی ری شهری، میزان الحکمه حدیث ۱۴۹۱۵.

[۹] کشف الغمة، ج۳، ص ۸۴.

[۱۰] محدث نوری، مسترک الوسائل جلد۸ ص ۴۵۶.

[۱۱] دکترساجدی، دین گریزی چرا،دین گرائی چه سان ؟ص ۲۲۶.

[۱۲] علامه مجلسی، بحار الانوار جلد۳۱ ص ۵۰۳, «آخر الدواء الکی آخرین دارو داغ نهادن است»

[۱۳] انسان، ۳ .”‌راه را به او نشان دادیم یا(راه درست را انتخاب می کندو می پیماید و)سپاسگزار است یا(منحرف می شود و)ناسپاس”‌.

[۱۴] المیزان، ج ۴، ص ۱۶۰ ؛ تفسیر نمونه، ج۹، ص ۳۰۰ و ج ۱۳، ص ۳۱۱ و ج ۲۱، ص ۸ ؛ پاسخ به پرسش‏های مذهبی آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله سبحانی، ص ۲۹۳.

[۱۵] اعراف، ۱۵۸ – انعام، ۱۹ – انبیاء، ۱۰۷ – احزاب، ۴۰ – سجده، ۴۲ – ر.ک: المیزان، ج۴، ص ۱۵۹ – ۱۶۱ .

منبع : اسلام پدیا