جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نزاع و همکاری از منظر نظریه بازی ها


نزاع و همکاری از منظر نظریه بازی ها

دانشمندان علوم اجتماعی مدت ها کوشیده اند که علل بنیادین نزاع و همکاری را بفهمند ظهور نظریه بازی ها در اواسط قرن بیستم منجر به پیدایش دیدگاه هائی جدید شد و پژوهشگران را قادر ساخت که این موضوع را با دقت ریاضی تحلیل کنند نظریه بازی ها با چاپ کتاب جان وان نیومان و اسکار مورگنسترن در ۱۹۴۴ با عنوان نظریه بازی ها و رفتار اقتصادی بینان گرفت

در طول تاریخ جنگ، نزاع و تفرقه مایه اصلی بدبختی و عقب‌ماندگی جوامع انسانی بوده است. داشتن یک جامعه نسبتاً مرفه و ثروتمند بدون وجود حداقل همکاری میان اعضاء آن امکان‌پذیر نیست. زندگی در وضعیتی آشوب‌زده که در آن افراد در مبارزه و مناقشه با یکدیگر هستند، به قول توماس هابز، چیزی نیست جز یک زندگی ”منزوی“، فقیرانه، زشت، خشن و کوتاه“.

دانشمندان علوم اجتماعی مدت‌ها کوشیده‌اند که علل بنیادین نزاع و همکاری را بفهمند. ظهور نظریه بازی‌ها در اواسط قرن بیستم منجر به پیدایش دیدگاه‌هائی جدید شد و پژوهشگران را قادر ساخت که این موضوع را با دقت ریاضی تحلیل کنند. نظریه بازی‌ها با چاپ کتاب جان وان نیومان و اسکار مورگنسترن در ۱۹۴۴ با عنوان نظریه بازی‌ها و رفتار اقتصادی بینان گرفت. برندگان جایز نوبل ۱۹۹۴ در اقتصاد، جان هارشانئی، جان نَش و راینهارد سِلِتن، مفاهیم راه‌حلی و دیدگاه‌هائی ارائه کردند که فایده و قدرت پیش‌بینی‌کننده نظریه بازهای مبتنی بر عدم همکاری را به ‌طرز چشمگیری افزایش دادند، مهم‌ترین مفهوم، تعادل نَش (ناش) است.

هارشانئی نشان داد که این مفهوم را می‌توان به بازی‌های اطلاعات ناقص تعمیم داد، بازی‌هائی که در آن بازیگران از اولویت‌‌های یکدیگر اطلاع ندارند. سِلتِن نشان داد که این مفهوم را می‌توان برای بازی‌های پویا و بازی‌هائی که در آنها بازیگران مرتکب اشتباه‌هائی با احتمالات اندک می‌شوند باز تعریف کرد. اگر نظریه بازی‌ها برای حل مسائل مهم جامعه به‌کار نرفته بود، دستاورد فکری بزرگ این پژوهشگران بازتابی اندک داشت.

‌●توماس سی‌شیلنگ

(Thomas C. Schelling)

شهروند آمریکا، در ۱۹۲۱ در اوکلند کالیفرنیا متولد شد. دارای درجه دکترا در اقتصاد از دانشگاه هاروارد، ۱۹۵۱ استاد ممتاز (بازنشسته) دانشکده اقتصاد و مدرسه سیاست‌گذاری عمومی، در دانشگاه مریلند، و استاد اقتصادی سیاسی دانشگاه هاروارد.

●رابرت جی. اومان

(Robert J. Aumann)

شهروند اسرائیلی - آمریکائی. در ۱۹۳۰ در فرانکفورت، آلمان متولد شد. دارای درجه دکترا در ریاضیات از ام ای تی، ایالات متحده آمریکا، ۱۹۵۵، استاد مرکز عقلانیت، دانشگاه عبری در بیت‌المقدس.

کار توماس شلینگ و رابرت اومان در بسط بیشتر نظریه بازی‌ها مبتنی بر عدم همکاری بسیار مهم است. پژوهش آنها در این زمینه به حل مسائل مهم در علوم اجتماعی کمک کرده و آن را به فراتر از مرزهای اقتصاد برده است.

در تعامل انسانی، یک فرد به‌ندرت می‌تواند تعیین کند که چه اتفاقی خواهد افتاد؛ هر فردی فقط می‌تواند تا حدودی بر نتیجه تأثیرگذار باشد. مثلاً، اگر در یک رابطهٔ دو نفره یک طرف حق گزینش بین دو عمل و طرف مقابل بین سه عمل را داشته باشد، مجموعاً ۶=۳٭۲ نتیجه احتمالی وجود خواهند داشت. معمولاً دو طرف ارزیابی‌های متفاوتی از این نتایج خواهند داشت و بر مبنای گزینه‌ای که فکر می‌کنند طرف دیگر انتخاب خواهد کرد عمل خواهند کرد. بسیاری از تعاملات دربرگیرندهٔ چندین مرحله در طول زمان هستند و مرتبط بودن آنها با اطلاعات نامتقارن امری غیرمعمول نیست، مثلاً یک طرف اطلاعاتی دارد که طرف دیگر ندارد. تحلیل تعامل راهبردی، از هر نوعی، اساس نظریه بازی‌ها است. با واژهٔ ”بازی“ به خودی خود انواع بازی‌ها در زندگی روزمره به ذهن خطور می‌کند. ولی همانگونه که این برندگان نوبل ۲۰۰۵ نشان داده‌اند، مهمترین کاربرد نظریه بازی‌ها را باید در موضوع‌های بسیار مهم نظیر سیاست‌های امنیتی و خلع سلاح، شکل‌گیری قیمت در بازارها و نیز مذاکرات اقتصادی و سیاسی پیدا کنیم.

در میانهٔ دههٔ ۱۹۵۰، توماس شلینگ کاربرد روش‌های نظریه بازی‌ها را در یکی از حیاتی‌ترین مسائل آن دوران یعنی امنیت جهانی و مسابقه تسلیحاتی آغاز کرد. او دید که با ترسیم دیاگرامی که گزینه‌های در دسترس کشور دشمن (یا مخالف) و کشور خودی را نشان دهد و سپس با مطالعه نظام‌مند نتیجه‌ها در موارد متفاوت، می‌توان به پیشرفت‌های چشمگیری نائل شد. به‌علاوه چنین فرآیندی به‌عنوان یک یادآوری یا تذکری در این خصوص است که طرف دیگر در یک نزاع با مشکلات مشابهی در تصمیم‌گیری مواجه است.

شلینگ به‌خصوص در مورد راه‌هائی که از طریق آنها عوامل مختلف می‌توانند بر قدرت مذاکرهٔ طرفین تأثیر بگذارند، نظیر گزینه‌های ابتدائی در دسترس طرفین و توانائی آنها در تأثیرگذاری بر گزینه‌های خودشان و گزینه‌های یکدیگر در وطل این فرآیند، بررسی کرده است، و می‌گوید که چرا محدود کردن یا تحلیل بردن گزینه‌های خود - به معنای واقعی کلمه سوزاندن پل‌های خود - می‌تواند سودمند باشد. به‌علاوه او علاقه‌مند به فرآیند ایجاد فضای اعتمادسازی است، و معتقد است که از این طریق می‌توان همکاری درازمدتی را در طول زمان به‌وجود آورد و یک طرف با دادن امتیازهائی در کوتاه‌مدت به طرف دیگر می‌تواند دستاوردهائی در بلندمدت داشته باشد. نتایج پژوهش‌های شلینگ در کتابش با عنوان راهبرد نزاع در ۱۹۶۰ چاپ گردید. این کتاب به یک کتاب کلاسیک در این زمینه مبدل شده و بر متفکران مسائل راهبردی تأثیر فراوانی گذاشته است. در واقع شلینگ دیدگاه خودش را در مورد نظریه بازی‌ها به‌عنوان چارچوبی واحد برای علوم اجتماعی در این کتاب بیان کرده است، او با برتافتن توجه‌اش از بازی‌های با حاصل جمع صفر (zero - sum games) نظیر شطرنج، که در آن بازیگران منافع کاملاً مخالف با یکدیگر دارند، بر این حقیقت تأکید می‌گذارد که تقریباً تمام مسائل مبتنی بر تصمیم بیش از یک نفر، شامل آمیزه‌ای از منافع متضاد و مشترک هستند، و تأثیر متقابل بین دو موضوع را می‌توان عملاً به‌وسیلهٔ نظریه بازی‌های مبتنی بر عدم همکاری تحلیل کرد. نَش در دو مقاله در ۱۹۵۰ و ۱۹۵۱ ثابت کرده بود که در تمام بازی‌ها، با راهبردهای خالص متناهی، تعادل‌هائی (نَش) وجود دارند. شلینگ برای گروه‌های جالبی از بازی‌ها به این تعادل‌ها رسید و ارزیابی کرد که آیا این بازی‌ها و تعادل‌هایشان در مورد تعامل واقعی اقتصادی و سیاسی آموزنده هستند یا نه. او این کار را در مقابل پیش‌زمینه نخستین مسابقه تسلیحات هسته‌ای جهان انجام داد و به شدت به فهم ما در مورد پیامدهای این مسابقه کمک کرد.

شلینگ در مقاله‌ای که ابتدا در ۱۹۵۶ منتشر شد و سپس در فصل دوم کتاب راهبرد نزاع، بسط یافت به تحلیل رفتار در وضعیت‌های چانه‌زنی (مذاکره) دو جانبه‌ پرداخته است. از نظر او چانه‌زنی دارای معنائی وسیع‌تر از مثلاً مذاکره بین دو کشور یا بین یک فروشنده و یک خریدار است. به عقیده او وقتی دو کامیون با محمولهٔ دینامیت در جاده‌ای در مقابل هم قرار می‌گیرند که فقط به پهنای یک کامیون است نیز ”چانه‌زنی“ (مذاکره) وجود دارد.

در چانه‌زنی همیشه منافعی متضاد وجود دارند و در آن هر طرف معمولاً در پی به‌دست آوردن موافقتی است که تا حد ممکن به نفع خودش باشد. به هر حال، رسیدن به هر موافقتی برای هر دو طرف بهتر از عدم دسترسی به هیچ موافقتی است، مثلاً در مورد آن دو کامیون حامل دینامیت نرسیدن به توافق برابر با نیستی هر دو آنها است. به‌علاوه هر بازیگر برای رسیدن به توافق باید تلاش خود را برای به‌دست آوردن به اصطلاح ”سهم بیشتر از کیک“ تعدیل کند. وقتی‌که شلینگ مقاله‌اش را می‌نوشت، نوشته‌های اقتصاددانان دربارهٔ چانه‌زنی (مذاکره) با پرسش سؤالاتی نظیر: نتیجه (یا برآمد) منصفانه چیست؟، رویکردی مبتنی بر همکاری یا رویکردی هنجاری اتخاذ کرده بودند. در این میان نَش استثنا بود، او چانه‌زنی با رویکردی مبتنی بر همکاری و رویکردی مبتنی بر عدم همکاری، هر دو، را مطرح کرد. در حالی‌که رویکردهای نش، از طریق دوری گزیدن از بسیاری تاکتیک‌های واقع‌گرایانه چانه‌زنی، تحلیل‌های ریاضی دقیقی را امکان‌پذیر می‌سازد، شلینگ تاکتیک‌های چانه‌زنی را که یک بازیگر می‌تواند برای متمایل کردن نتیجه به نفع خودش به‌کار برد بررسی و به‌خصوص تأکید می‌کند که تحلیل بردن گزینه‌های خود به‌منظور گرفتن امتیازهائی از حریف ممکن است سودمند باشد. برای یک فرمانده سوزاندن پل‌ها پشت سر سربازانش به‌عنوان تعهدی معتبر در برابر دشمن مبنی بر عدم عقب‌نشینی می‌تواند کار عاقلانه‌ای باشد. به همین ترتیب، صاحبان یک شرکت ممکن است مدیری را با اختیارات محدود برای مذاکره نصب کنند، و یک سیاستمدار می‌تواند از دادن وعده‌هائی در ملاء‌عام که عدم انجام آنها مشکل‌آفرین خواهد بود محبوبیت کسب کند. اگر تعهد غیرقابل تغییر باشد یا عدم انجام آن فقط با هزینه‌ای گزاف عملی باشد، این تاکتیک‌ها کارگر می‌افتند، ولی تعهداتی که تغییر دادنشان ارزان است امتیازهای بزرگی به‌دست نخواهد آورد. مع‌هذا، اگر هر دو طرف تعهدات غیرقابل تغییر و ناسازگاری را به‌عهده بگیرند، ممکن است توافق‌های مضری ایجاد شوند.

محمود عبدالله‌زاده


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.