شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

تیمچه های سنتی, پاساژ های مدرن


تیمچه های سنتی, پاساژ های مدرن

بازار تهران چه از حیث کارکرد اقتصادی و چه از حیث نقش اجتماعی سیاسی تحولات زیادی را از سر گذرانده است

بازار تهران در منطقه ۱۲ شهری در ضلع جنوبی خیابان ۱۵ خرداد و حد فاصل آن با خیابان مولوی، خیام و ۱۷ شهریور، در بافت قدیمی و تاریخی شهر واقع شده و چون گذشته مهم‌ترین مرکز تجاری و بازرگانی است. بازار تهران همراه دیگر بناهای تاریخی محدود خود مانند مسجد امام، مسجد جامع و... از مجموعه‌های مهم تاریخی و هنری شهر تهران محسوب می‌شود.

با توجه به مدارک و شواهد موجود، بنای اولیه بازار به دوره شاه‌طهماسب صفوی و هم زمان با ساخت برج و بارو و دروازه‌های شهر تهران حدود سال‌های ۹۳۰ تا ۹۴۸ هـ . ق تعلق دارد.

بخش‌های قدیم بازار تهران با پوشش طاق و گنبد مسقف‌شده و روشنایی آنها از روزنه‌های تعبیه شده در گنبدهای آجری آن تأمین می‌شود. به نوشته صنیع‌الدوله، چهار سوی بزرگ و کوچک بازار در زمان فتحعلی‌شاه قاجار ساخته شد. در این زمان مجموعه بازار به طرف شمال غرب و غرب توسعه یافت، به طوری که بتدریج حد فاصل بین ارک و مسجد جامع به بخش پر رونق بازار تبدیل شد و معروف‌ترین و معتبرترین سراها و تیمچه‌ها در این محدوده فعال شدند.

در دوره ناصرالدین شاه بر تعداد راسته‌های بازار افزوده شد و تعدادی سرا و تیمچه معتبر ساخته شد. مانند دیگر مجموعه بازارهای تاریخی، هر کدام از راسته‌ها، رسته‌ها، سراها و تیمچه‌های بازار تهران به صنف و فعالیت خاصی اختصاص داشت.

در این دوره بخش‌های اصلی عبارت بود از: بازار کفاشان، بازار فرش‌فروشان، بازار عباس‌آباد، بازار امیر، بازار زرگرها، بازار ساعت‌فروشان، بازار بین‌الحرمین (سلطان جعفری)، بازار چهار سوق بزرگ، مسجد جامع، بازار چهار سوق کوچک، بازار چهل تن (که از قدیمی‌ترین بخش‌های بازار و مربوط به دوره فتحعلی‌شاه است)، بازار آهنگران، بازار مسگران و بازار پاچنار.

علاوه بر این در نقاط دور و نزدیک بازار، بازارچه‌هایی ساخته شد که محلات مختلف شهر را تغذیه می‌کرد از جمله بازارچه معیر و قوام‌الدوله که به «بازارچه دوقلو» مشهور بودند. از بازار کربلایی عباس‌علی کمرگچی، بازارچه نایب السلطنه و... فقط نامی باقی مانده است.

در خیابان ناصرخسرو، نزدیک مجموعه اصلی بازار نیز بازارچه‌ها و تیمچه‌هایی وجود داشت که امروزه بقایای برخی از آنها مانند بازارچه مروی از دوره فتحعلی‌شاه و تیمچه صدر اعظم باقی است.

هم اکنون بخش‌های قدیمی و جالب توجه بازار عبارت‌اند از: سردر بازار در سمت سبزه میدان، بازار امیر، چهار سوق بزرگ، تیمچه‌های حاجب‌الدوله، علاءالدوله، قیصریه و مهدیه و همچنین بخش‌هایی از بازار که در ارتباط با مسجد امام، مسجد جامع و بناهای تاریخی دیگر قرار دارد.

بنای اولیه سبزه‌میدان در سمت شمالی مجموعه بازار مربوط به اوایل دوره صفویه است، اما در دوره قاجاریه و سال ۱۲۶۸ هـ . ق به دستور امیرکبیر، «حاج‌علی‌خان مقدم مراغه‌ای» (حاجب‌الدوله) تغییرات عمده‌ای در وضع سبزه‌میدان داد.

در ضلع جنوبی سبزه میدان، سردر زیبایی وجود دارد که به راسته‌های مختلف بازار راه می‌یابد. این سردر از دهانه‌های اطراف که به مغازه‌ها اختصاص دارد، وسیع‌تر و پرکارتر است.

تیمچه حاجب‌الدوله در کنار مسجد امام قرار دارد و از با ارزش‌ترین بناهای بازار است که در دوره ناصرالدین‌شاه توسط حاج‌علی‌خان حاجب‌الدوله ساخته شده است. در دوره اخیر در فضای داخلی این بنا، مجموعه تجاری جدیدی ساخته‌اند که اصالت و صورت قدیمی بنا را دگرگون کرده است. از بناهای دیگر بازار، تیمچه مهدیه در ابتدای بازار امیر (کفاشان) است که دارای پوشش عظیم ضربی و یزدی‌بندی عالی است.

● بازار و نقش آن در سیاست

وقتی پا به بازار می‌گذاری انگار دنیای دیگری شروع شده است. همه چیز آنقدر قدیمی و آنقدر زنده است که گویی جغرافیای تاریخی و اقتصاد امروزی در هم تنیده است.

اما پای صحبت بازاری‌ها که می‌نشینی فرهنگ بازاری در میان سالمندان و جوانان بازاری تفاوت فاحشی دارد.

امروز هم بازار همان بازار است، اما گویی شیر بی‌یال و دم و اشکم شده‌باشد. چیزهایی از آن هست و چیزهایی نیست.

و به خود می‌گویی: «آیا این نفس‌های بازار قلب تپنده شهر است که به شماره افتاده یا اتفاق دیگری دارد می‌افتد؟»

● سهم بازار در سیاست

از انقلاب مشروطه که جرقه‌اش با اعتصاب بازار شروع شد، گرفته تا تامین مالی جریان‌های انقلابی ـ مذهبی در دهه ۵۰ و نقش‌آفرینی موثر در اقتصاد پس از انقلاب اسلامی موید این ادعاست که در گذشته نه‌چندان دور بازار سایه اقتصادی مردان سیاست بوده است.خصوصا آنجا که سیاست به دین تنیده است.

نمونه بارز این همپوشانی در جنبش مشروطه که نمودی از اعتراض به قیمومیت و انحصار طلبی دولتی بود دیده می‌شود. در تهران قند گران و کمیاب می‌شود و حاکم وقت تهران ۱۷ تاجر را به این دلیل فلک می‌کند.

در وهله اول روحانیون در منابر و مساجد به این اقدام اعتراض می‌کنند و روحانیون به حرم عبدالعظیم رفته و بست نشستند و دو عالم مورد احترام و رجوع وقت، سیدمحمد طباطبایی و سیدعبدالله بهبهانی به قم رفتند و تهدید کردند کشور را ترک کرده و به عتبات عالیات خواهند رفت. عده‌ای از بازاریان هم در سفارت انگلیس تحصن کردند. غذای متحصنان را نیز بازاریان دیگر تامین می‌کردند.خواسته‌ها ابتدا بر برکناری حاکم تهران و صدراعظم مظفرالدین شاه متمرکز بود و سپس به درخواست ایجاد عدالتخانه و پارلمان کشید.

جنبش مشروطه ایران با بازار پیوندی قوی داشت و بازاریان نقشی عمده در آن ایفا کردند.

در نهایت مظفرالدین‌شاه با تاسیس مجلس ملی موافقت کرده و مجلس موسسان بسرعت در تهران تشکیل می‌شود. بیشتر نمایندگان این مجلس موسس از نمایندگان تجار، روحانیون و بزرگان اصناف بازار انتخاب شدند، تا مجلس ملی تشکیل شود. انتخابات تهران در یک مرحله انجام شد: قاجار و شاهزادگان چهار نماینده؛ زمین‌داران ده نماینده؛ علماء و طلاب چهار نماینده؛ تجار ده نماینده و اصناف ۳۲ نماینده انتخاب کردند.مجلس شورای ملی در مهر گشایش یافت. همان گونه که پیش‌بینی می‌شد، نقش مهم طبقه متوسط سنتی در ترکیب اجتماعی مجلس بازتاب یافته بود: از کل نمایندگان، ۲۶ درصد از بزرگان اصناف بازار، ۲۰ درصد روحانی و ۱۵ درصد از تجار بودند. [شجیعی، نمایندگان مجلس شورای ملی در۲۱دوره قانونگذاری، ص ۱۷۶].

● انقلاب اسلامی و بازار سنتی

علاوه بر حمایت‌های گسترده بازاریان از گروه‌های انقلابی در دو دهه ۴۰ و ۵۰، بازاریان با ساز و کار خاصی به پیروزی انقلاب اسلامی کمک کردند. در آن سال‌ها، در حالی که همه مشاغل دیگر تقریبا اتحادیه‌ها و انجمن‌های حرفه‌ای خود را از دست داده بودند، اصناف تولیدی تجاری بازار همچنان پابرجا و مستقل بود.

در جریان تاسیس حزب رستاخیر نیز بازار برای مصون ماندن از سیاست‌های مصنوعی رژیم، موازی با دانشگاه و نویسندگان که هر یک انجمن و موسسه‌ای تاسیس می‌کردند، انجمن «تجار، بازرگانان و پیشه‌وران» را تاسیس کردند تا دست حزب رستاخیز را از فعالیت در حوزه بازار کوتاه کنند. [ایران بین دو انقلاب ـ ص ۶۲۱]

افزایش مساجد، حسینیه‌ها، موقوفات و... همگی به سبب رونق اقتصادی بود که بازار از آن برخوردار شده بود. به طوری که در اواسط دهه ۵۰ این موسسه‌های دینی آن اندازه قدرت داشتند که شاید برای اولین بار در تاریخ ایران واعظانی را به طور منظم به محلات فقیرنشین شهری و روستاهای دورافتاده بفرستند. به این ترتیب افزایش قدرت بازار، موجب قدرت یافتن نهادهای مذهبی هم شد. [همان، ص ۵۳۰، ۵۳۱، ۵۳۲ و ۵۳۳]

● بازارامروز

قدرت بازار تهران در دهه ۶۰ و پس از آن به نسبت پیش از استقرار جمهوری اسلامی بشدت تضعیف شده است و دلایل زیادی برای آن می‌شود، شمرد.

این را کسبه بازار خود اقرار می‌کنند و دلایل محکمی بر آن دارند.

یکی از مهم‌ترین دلایل جدایی بازار از سیاست این است که بازار سنتی در شهری که مدرن می‌شود قدرت خود را از دست داده است. تمرکز اقتصادی پایتخت اکنون در چند بازار مهم است که هر یک در گوشه‌ای از شهر بزرگ تهران فعالیت می‌کنند و در هر شهر بزرگ دیگری نیز همین اتفاق افتاده است.

شهر کوچکی به نام تهران که در شاهراه‌های خود براحتی به بازار بزرگ دسترسی داشت اکنون آنقدر گسترده شده است که نه ماشین دودی و نه درشکه اسبی مردم را به بازار نمی‌رساند.

اکنون از شرق و غرب و جنوب و شمال بهترین دسترسی که به بازار وجود دارد مترو است و ایستگاه‌های اتوبوس که دومی شما را اسیر ترافیک می‌کند و در اولی از ازدحام جمعیت کلافه می‌شوید.

با این وسایل هم حمل ونقل بار ساده نیست و عملا دسترسی به بازار و انبارهای بزرگ آن مشکل می‌شود و همین امر بازار را پراکنده ساخته است.

همین سبب شده است بازاری‌ها آهی بکشند و بگویند بازار قدیم کجا و بازار امروز کجا.

عده‏ای نسبت به اقتصاد بسته و دولتی دهه ۶۰ انتقاد دارند و معتقدند بقایای آن هنوز باقی است و برخی دیگر به نقشی که دبی، اقتصاد غیررسمی و دلالی وابسته به آن ایجاد کرده معترضند.

عده‌ای دیگر اعتقاد دارند ورود دولت به اقتصاد بازار را به وزنه کمرنگی بدل ساخته است که کارکردهای قبلی را ندارد. ضمن این که سابق براین بازار اغلب در مقابل دولت بوده است، اما سال‌هاست بازار و دولت از هم گسسته نیستند و تنها تحرک جدی که در مخالفت دولت از بازار دیده شده اعتراض به مالیات در سال گذشته بود.

● بازار و ارزش‌ها

سال‌های گذشته خمس و زکات بازار وحلال ساختن مال‌های بازاریان که تعیین و تخصیص آن در دست علمای دین بود رشته‌ای نامرئی بین علما و بازار برقرار ساخته بود. هر چه این مراوده تنگاتنگ‌تر بود کاسبان متشرع‌تری در بازار بودند و علما به بازار نزدیکی بیشتری داشتند.

این اتحاد همیشه وزنه‌ای بود در مقابل حکومت، اما وقتی حکومت و بازار و دین در هم ادغام شد، کم‌کم مردان بازار به سیاست پیوستند و آنچه از بازار ماند فقط کارکرد اقتصادی آن بود.

سال‌ها پیش بازار زنده‌ترین بخش شهر بود با همه کارکردهایش. علما و محفل درسشان و عرفا و بازار مکاشفه همه درهمین مکان و در سایه امامزاده‌ها و مساجد متعدد این بافت تاریخی رونق داشت.

اما امروز کمتر ازاین علما و عرفا اثر می‌یابی.

خود بازاری‌ها می‌گویند: جوان‌تر‌ها هم آنقدرها که ما عرق مذهبی داشته‌ایم ندارند. ان‌شاءالله که دستشان به خیر برود، اما مثل قدیم‌ها نیست.

● بازار و تغییرات فرهنگی

بازار زیر پاهای شما نفس می‌کشد و رنگ عوض می‌کند. اگر می‌خواهید به فرهنگ و تاریخ و صنعت یک شهر پی ببرید در بازار آن قدم بزنید. بازار سنتی شهر اولین جایی است که من در هر سفر خود به آن قدم می‌گذارم. در این بازار نوع پوشش مردم و صنایع دستی‌شان، آنچه به آن بیشتر اهمیت می‌دهند و چیزی که بیشتر می‌خوردند یا می‌خرند را می‌توانید بیابید. آنجا می‌فهمید که مردم به چه کاری بیشتر مشغول هستند و به چه لوازمی بیشتر اهمیت می‌دهند. بازار سنتی در هر شهر بافتی زنده است که متناسب با تغییرات فرهنگ و نیازهای مردم شهر تغییر می‌کند و خود را به گونه‌ای دیگر ارائه می‌دهد زیرا بازار برگرفته از نیاز مردم و تسلیم محض قانون عرضه و تقاضاست.

بیهوده نیست که اگر اسم کوچه‌ها، گذرها و سراهای بازار تهران را دنبال کنید هرگز به مقصود نمی‌رسید! بله درست خواندید؛ این اسامی هرگز شما را به مقصود نمی‌رسانند. در بازار کیلویی‌ها هیچ چیزی کیلویی عرضه نمی‌شود. در بازار کفاش‌ها می‌توانید فرش بخرید و در بازار خیاط‌ها هیچ خیاطی نمی‌بینید بلکه فقط پارچه فروشی است.

در بازار حراج شاید از زمان قاجار تاکنون دیگر چیزی حراج نشده است و در بازار آهنگران باید دنبال لوازم تحریر بگردید.

در بازار کبابی‌ها یک کبابی هم پیدا نمی‌شود و اغلب راسته‌ها مثل بازار کویتی‌ها همه چیز می‌فروشند. راسته‌ها و سراها و حجره‌هایشان طبق نیاز مردم تغییر کاربری داده‌اند.

پای خود را که از مترو بیرون می‌گذاریم، مجاور سبزه میدان، از پیاده راه شلوغی سر درمی‌آوریم که درشکه اسبی و ماشین دودی انگار از آن‌سوی تاریخ می‌آید تا ما را به سده‌های پیشین ببرد، اما از آن گذشته‌های دور نمادهایی بیش باقی نمانده است.

بازار آنقدر بزرگ است که نمی‌توان همه آن را در یک روز و مجال یک گزارش برای شما تعریف کرد ولی آنچه در سفری یک روزه از بازار مشاهده کرده‌ایم را اکنون پیش چشم شما می‌گشاییم تا راهنمایی باشد برای خریدهای بعدی شما.

ماندانا ملاعلی