جمعه, ۲۹ تیر, ۱۴۰۳ / 19 July, 2024
وقتی تیتر میشویم
![وقتی تیتر میشویم](/web/imgs/16/87/mpxff1.jpeg)
شغل خبرنگاری با وجود اینکه به عنوان یکی از مشاغل سخت و زیانآور ثبت شده، از آن شغلهایی است که هنوز برای همه جذاب و پیچیده جلوه میکند و برای همین در فیلمها و سریالهای زیادی هم دستمایه قرار گرفته است.
بیشترین چیزی هم که در این فیلمها رویش مانور داده میشود، همان ویژگی «سماجت» است. این خصوصیت یا به عنوان یک عامل منفی و طنزآمیز در کار نشان داده شده یا عاملی بوده برای پیگیری یک ماجرا و شکلگیری قصه فیلم. اما میشود تقریبا با اطمینان گفت که لااقل در ساختههای وطنی هیچکس نتوانسته خوب و درست به حریم زندگی این قشر از جامعه نزدیک شود و آنطور که باید و شاید استرس حاکم بر زندگی آنها را تصویر کند.
هرچند که ما خبرنگاران این دوره و زمانه، لااقل بیشتر وقتها مجبور نیستیم دیگر مثل قدیمیهای این حرفه برای انعکاس یک خبر یا تحقیق برای نوشتن یک مطلب مسافت زیادی را پیاده گز کنیم. بیشتر وقت ما پای مانیتور رایانهها میگذرد و به قول معروف «سه سوته» در جریان همه چیز قرار میگیریم.
نقش و کارکرد ما بدون شک تغییر کرده و دچار نوسان شده است؛ ولی بعید میدانم چیزی از آن استرس و فشار و سختی کار کم شده باشد. فقط شکل ماجرا عوض شده و مهمترین دلیلش هم این است که ما مثل همیشه در معرض قضاوتیم.
مخاطبان ما با سرعتی خیلی بیشتر از زمانی که ما برایشان خوراک تهیه میکنیم، دربارهمان قضاوت میکنند و حرجی هم بر آنها نیست. زمانه، زمانهای نیست که بشود برای چیزی خیلی وقت گذاشت. ما بیشتر وقتها برای انجام وظیفهمان دچار مشکل میشویم؛ چون اکثر مدیران و روابط عمومیها درک درستی از کاری که باید انجام دهند ، ندارند و به ما به چشم یک عامل مزاحم نگاه میکنند؛ چون هیچکس انتقاد را دوست ندارد.
دیگر دوره فرخی یزدیها و دهخداها گذشته و خیلی دور از ذهن است که بخواهیم چیزی مانند ماجرای واترگیت را به عنوان نمونهای از عالم خبرنگاری و نقش این حرفه مثال بزنیم.
با این حال این حرفه برای خیلیها از جمله خود من جذابیتهای زیادی دارد. با دوستانمان که حرف میزنیم همه مینالند و میخواهند بروند سراغ یک کار به اصطلاح نانوآبدار. ولی خودمان هم میدانیم که حرفمان جدی نیست.
دلمان اینجا گیر کرده و خیلی چیزهایش مثل نزدیک بودن به عالم نوشتن، دامنه وسیع مخاطبان و تاثیرگذاریای که هنوز هم کم و بیش ادامه دارد، نمیگذارد دل بکنیم. فقط باید تمرین کنیم کم و کاستیهایش را بگذاریم پای حساب عشق و امید و از اینگونه چیزها که البته «نان و آب» نمیشود.
ما آدمهای کمتوقعی هستیم. اگر نبودیم با اینکه ابزارش در اختیارمان هست، از ۳۶۴ روز تقویم که شکر خدا بیشترش به اسم صنفی، گروهی و شغلی سند خورده سنگ شما را به سینه نمیزدیم و همین یک روز سنگ خودمان را. به همین یک روز هم قانعیم. حالا فوقش چون ریش و قیچی دست خودمان است، یکی دو تا نوشابه بیشتر برای خودمان بازمیکنیم. شما هم میتوانید زیاد جدیاش نگیرید.
جابر تواضعی
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
مسعود پزشکیان محمدجواد ظریف دولت چهاردهم پزشکیان دولت مجلس شورای اسلامی ظریف علیرضا زاکانی انتخابات علی باقری رهبر انقلاب رئیس جمهور
ایران هواپیما آتش سوزی هواشناسی پلیس تهران قتل شهرداری تهران پشه آئدس سازمان تامین اجتماعی تیراندازی زلزله
واردات خودرو خودرو حقوق بازنشستگان قیمت خودرو قیمت طلا دولت سیزدهم قیمت دلار بازنشستگان بازار خودرو اربعین دلار قیمت سکه
تلویزیون فضای مجازی سینما امام حسین سینمای ایران صداوسیما فیلم رسانه ملی بازیگر
دانشگاه تهران ماه آزمون سراسری
رژیم صهیونیستی جو بایدن دونالد ترامپ غزه روسیه فلسطین جنگ غزه چین لبنان طوفان الاقصی عراق ترور ترامپ
فوتبال پرسپولیس استقلال علی علیپور باشگاه پرسپولیس لیگ برتر تراکتور سپاهان مهدی طارمی علیرضا بیرانوند رئال مادرید لیگ برتر ایران
اینترنت گوشی هوش مصنوعی عیسی زارع پور سرعت اینترنت ناسا اپل وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات
کاهش وزن سرطان سکته قلبی صبحانه بارداری افسردگی