سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
آهسته که آسمان نداند
![آهسته که آسمان نداند](/web/imgs/16/45/mumrr1.jpeg)
در زمان های قدیم مرد تنهایی بود که همه کارهایش را از جمله پختن غذا، شستن ظرف ها و لباس ها و... خودش انجام می داد.مدتی بود که تا تصمیم می گرفت لباس بشوید باران می بارید و لباس ها خشک نمی شد. او فکر می کرد که آسمان با او لج کرده است. روزی هوا آفتابی شد و او تصمیم گرفت تا بارانی نشده به بقالی رفته و صابونی بخرد. به بقالی که رسید، در حالیکه به صابون اشاره می کرد به بقال گفت: یکی از آن بده. مرد بقال نفهمید و روغن را نشان داد، مرد گفت: نه. لوبیا را نشان داد، مرد گفت: نه. خلاصه مرد با دستش صابون را برداشت و گفت ازین، بقال گفت: پس صابون می خواهی. مرد آهی کشید و گفت: کاش اسمش را نمی بردی الان باز آسمان می فهمد و هوا ابری می شود. از آن روز به بعد وقتی بخواهند به کسی بگویند که این حرف یک «راز» است و نباید جایی مطرح شود، می گویند: «آهسته که آسمان نداند»
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم دولت رهبر انقلاب مجلس محمدجواد ظریف مجلس دوازدهم انتخابات
هواشناسی قتل شهرداری تهران تهران سازمان هواشناسی پلیس شورای شهر تهران علیرضا زاکانی تب دنگی سیاست اربعین پشه آئدس
قیمت خودرو خودرو بازار سرمایه حقوق بازنشستگان قیمت دلار واردات خودرو بازار خودرو ایران خودرو سایپا قیمت طلا برق مالیات
سعید راد سینمای ایران سینما درگذشت دفاع مقدس عاشورا بازیگر فضای مجازی تلویزیون کربلا
دانشگاه فناوری دانش بنیان شرکت دانش بنیان حوزه علمیه دانشگاه تهران سازمان امور دانشجویان
رژیم صهیونیستی کامالا هریس جو بایدن غزه دونالد ترامپ فلسطین اسرائیل یمن آمریکا روسیه چین ترامپ
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر المپیک 2024 پاریس سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه استقلال المپیک
فیلترینگ همستر کامبت ایلان ماسک سامسونگ سرعت اینترنت شرکت های دانش بنیان مایکروسافت گوگل تلفن همراه
سرطان دیابت فشار خون آلزایمر چاقی رژیم غذایی بارداری ویتامین مغز استرس افسردگی