چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تصرف گیشه به چه قیمتی


تصرف گیشه به چه قیمتی

نگاهی به «زنان ونوسی مردان مریخی»

«زنان ونوسی مردان مریخی » آش شله قلمکاری است که سعی کرده در حد بضاعتش برای کشاندن مخاطب به سینما و خالی کردن جیبش و البته تلف کردن وقتش از امکانات سینما به طرزی سطحی استفاده کند.

دیدن فیلم «زنان ونوسی مردان مریخی » به نیت تفنن هم امری ملال آور است. فیلمی که به معنای کامل کلمه برای گیشه ساخته شده و به جرأت می توان گفت از فیلمساز گرفته تا فیلمنامه نویس و بازیگران همگی صرفا نیتی جز پول نداشته اند چرا که به لحاظ هنری این فیلم نه تنها چیزی بر اعتبار عواملش نمی افزاید بلکه اگر هم اعتباری باشد با این فیلم مقداری از آن کاسته می شود.

پیام این فیلم به وضوح در تمامی لحظات آن خودنمایی می کند و لاجرم برای تماشاگری که ساعتی از وقتش را صرفا برای تفنن به سینما اختصاص داده در پایان از دهان کاراکتر اول فیلم با بازی امین حیایی بیرون می آید. آنجا که پس از خلاص شدن از دست همسرانش در پیست اسکی رو به دوستش می گوید: «برو یه جایی که هیچ زنی اونجا نباشه...»

«زنان ونوسی مردان مریخی » هم مانند هر فیلم دیگری به نسبت اینکه با ذهن تماشاگر درگیر می شود و او را به دنبال خود می کشاند و نیز به لحاظ اینکه تعلیق ایجاد می کند و توانایی نگه داشتن تماشاگر عام را در سالن تاریک سینما دارد تأثیر خود را هم بر ذهن مخاطب می گذارد.

فیلم به روال فیلمهای گیشه پسند این سالهای سینمای ایران ژانر کمدی را برای جذب مخاطب انتخاب کرده و نامش را از روی یکی از کتابهای معروف و معتبر روانشناسی به قلم «جان گری» برای خود برگزیده. جان گری سعی دارد در کتابش تفاوتهای عاطفی، روانی و فطری خدادادی میان زنان و مردان را برای فهم متقابل و داشتن یک زندگی بهتر تبیین کند. اما گویا داستان در فیلمی به همین نام ساخته کاظم راست گفتار چیز دیگری است و فقط برای جذب مخاطب چنین نامی انتخاب شده است. فیلم قصد ندارد از راه زبان سینمایی تفاوتهای روحی زنان و مردان را بازتاب دهد بلکه آش شله قلمکاری است که سعی کرده در حد بضاعتش برای کشاندن مخاطب به سینما و خالی کردن جیبش و البته تلف کردن وقتش از امکانات سینما به طرزی سطحی استفاده کند.

داستان فیلم روایت مردی است که از هر جهت ایده آل زنانی است که خواهان مردانی مطیع و ذلیل اند و تعریفشان از مرد خوب مردی است که مثل اسب کار کند و برده همسرش باشد و این به طرزی افراطی در فیلم به تصویر کشیده شده. «سیمین» زنی است که فقط مرگش می تواند شوهر حرف شنو و زن ذلیل او را از یک زندگی ذلت بار تحت زیاده خواهی او نجات دهد. زنی که حتی حاضر نمی شود به بدیهی ترین حق شوهرش که فرزند آوری است پاسخ مثبت دهد.

«مرجان» همسر دوم او نیز به طرزی افراطی بر خلاف «سیمین» نقش یک کنیز حلقه به گوش را برای او بازی می کند و در آخر مرد "خانواده دوست" فیلم به این نتیجه نائل می شود که زنان خوب و بد ندارند و در کل موجوداتی هستند که باید از دست آنها فرار کرد و به جایی پناه برد که خبری از آنها نباشد اما چند ثانیه بعد و در ادامه تیتراژ پایانی فیلم وقتی دوستان سیمین در جاده برای در یافت بنزین سر راهشان قرار می گیرند و دوست سعید برای کمک به آنها می شتابد معلوم می شود که گریزی از زنان در این جهان وجود ندارد و زندگی بدون زنان محال است.

«سعید» شوهری که عاشق زن و زندگی خود است به رغم اینکه پدر و خواهر و دوست و همکارانش او را زن ذلیل لقب می دهند و با وجود اختیار کردن زن دومش یعنی "مرجان" که در رسیدگی و شوهرداری بی نظیر به نظر می رسد در پایان فیلم به مردی تبدیل می شود که از دست زنان سر به کوه می گذارد و با دوستش متواری می شود.

«زنان ونوسی مردان مریخی » به وضوح از ضعف فیلمنامه رنج می برد. دیالوگها بسیار سطحی و ناپخته هستند. بازیها شلوغ و شخصیتها رها و پرداخت نشده اند. آغاز فیلم به شدت بد از آب در آمده و پایان نیز سر هم بندی شده است. به نظر می رسد فیلم به رغم استقبال تماشاچی این روزهای سینمای کشور از فیلمهای کمیک نیز از فروش چندانی در گیشه برخوردار نشود و به طور کلی «زنان ونوسی مردان مریخی» یک روند نامطلوب برای سینمای رو به بحران کشور محسوب می شود.

منبع: شبکه ایران