چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا

اعداد سخن می‌گویند


اعداد سخن می‌گویند

در اهمیت آمار هیچ جای تردید نیست؛ آن هم از نوع رسمی و قابل استنادش. در ایران به فاصله هر پنج سال، سرشماری عمومی نفوس و مسکن انجام می‌شود که آمار بخش‌های کلی و تفکیکی آن برای برنامه‌ریزی …

در اهمیت آمار هیچ جای تردید نیست؛ آن هم از نوع رسمی و قابل استنادش. در ایران به فاصله هر پنج سال، سرشماری عمومی نفوس و مسکن انجام می‌شود که آمار بخش‌های کلی و تفکیکی آن برای برنامه‌ریزی در بخش‌های مختلف نه‌تنها ضروری، بلکه امری حیاتی قلمداد می‌شود.

با انتشار آمارهای سرشماری سال گذشته، بحث‌های کارشناسی درخصوص بخش‌های مختلف آن بالا گرفته است؛ درست نکته مهم در این موضوع نهفته است که چنین بحث‌ها و نتایجی آیا سهم یا نقشی در برنامه‌ریزی مدیران ارشد و میانی خواهند داشت؟ یا به عبارت دقیق تر چقدر یافته‌های پژوهشی مبنای برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌ها در حوزه‌های مختلف قرار خواهند گرفت؟ بارها و بارها عدم توجه برنامه‌ریزان به یافته‌های پژوهشی مورد انتقاد قرار گرفته است، اما دوباره این در روی همان پاشنه چرخیده است. گویی برخی مدیران هنوز به اهمیت پژوهش​ باور ندارند.

هر چند نباید از برخی پژوهش‌های ناقص هم غافل ماند که بر مبنای نیازسنجی صورت نگرفته‌اند و تنها به ضرورت انجام کار و در نهایت به بایگانی سپردن آن انجام شده است؛ البته بسیاری از پژوهش‌ها نیز نه با تلاش محققان حرفه‌ای و دقیق، بلکه از طریق برخی روابط به افراد ناکارآمد و غیر متخصص سپرده می‌شود که نتایج آنها نیز در برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان چندان نمی‌تواند قابل اعتنا باشد.

از این موضوع بگذریم که بسیار تکراری است و هر سال به مناسبت‌های مختلف همچون ​هفته پژوهش​ این زخم کهنه از نو سر باز می‌کند و برخی بدون هیچ دردی از کنار آن عبور می‌کنند.

توجه به آمارهای منتشر شده اخیر در زمینه سرشماری نفوس و مسکن، بویژه برخی بخش‌های آن، ضرورت اتخاذ تدابیر کارشناسی را دو چندان می‌کند. به طور مثال​ کاهش نرخ رشد جمعیت از ۶۲/۱ درصد سرشماری سال ۸۵ به ۲۹/۱ درصد در سال جاری، عبور میزان شهر نشینی از مرز ۷۰ درصد، افزایش خانوارهای تکنفره و... در همین مورد آخر یعنی خانوارهای تکنفره، برخی کارشناسان گروه اخیر را به عنوان خانوار نمی‌شناسند و از آنها به عنوان یک زنگ هشدار یاد می‌کنند که باید بموقع شنیده شود؛ البته این آمار تنها شامل افرادی می‌شود که شیوه زندگی مجردی را انتخاب کرده‌اند و تعدادشان در حال افزایش است؛ چنانچه تعداد افراد متارکه کرده و طلاق گرفته را که اکنون به صورت مستقل زندگی می‌کنند بر آن بیفزاییم، رقم بزرگ‌تری به دست می‌آید.

به هر حال آنچه مسلم است هر دسته از آمارها خود شامل بخش‌های جانبی دیگری می‌شوند که در صورت توجه ‌نکردن و تدابیر لازم برای اصلاح آن می‌تواند پیامدهای ناگواری در سطح کلان به دنبال داشته باشد. این مهم نیز تنها در صورتی جامه عمل ​ تن خواهد کرد که مدیران ما ​پژوهش​ را باور داشته باشند. بدون شک پیشرفت و توسعه هر کشور یا سازمانی در تمامی حوزه‌ها بدون برنامه‌ریزی بر مبنای پژوهش امکان‌پذیر نیست و نخواهد بود.

دوباره باید یادآور شد که کار پژوهشی یک کار تشریفاتی یا هدر دادن منابع مالی نیست، بلکه بنیان و اساس یک‌برنامه‌ریزی اصولی و منطقی با نگاه به آینده است.

فاطمه حامدی‌خواه