چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

مسئولیت را چگونه به كودكان بیاموزیم


مسئولیت را چگونه به كودكان بیاموزیم

مسئولیت را نمی توان و نباید بر كودكان تحمیل كرد , بلكه باید روح و میل آن را در كودكان ایجاد نمود تجارب و بررسی ها نشان می دهد كه مسئولیت تحمیلی ریشه دار نمی گردد و به زودی از میان می رود و حتی گاهی اثر معكوس دارد

۱- القاء و تذكر : در این جا مسئولیتی مستقیماً به عهده كودك گذاشته می شود و اجرای آن از كودك خواسته می شود ،‌ این راه ، بی دردسرترین و آسان ترین راه برای مربی است ولی تاثیر آن در كودك اندك است .

۲- ارائه الگو : والدین در خانه و دیگران در جامعه ، همچون الگوهایی برای مسئولیت و حتی مسئولیت پذیری كودكان هستند ، رفتاری را كه كودك از آنان می بیند یاد می گیرد و بروز می دهد ؛ ‌خواه رفتار ، مطلوب باشد و یا نامطلوب ؛ استاد عمل كودك رفتار آنهاست . بدین نظر نه تنها والدین بلكه همه كس لااقل در برابر كودكان باید رفتار خود را تحت كنترل داشته باشند.

دیدن بی عدالتی ها ، ‌بی تفاوتی ها و خطاهای الگوها دامی خطرناك برای كودك است .

۳- تلقین : كودكان شدیداً تحت تاثیر آن هستند مخصوصاً در سنین ۱۶-۱۱ ، با كمترین پند و اندرزی راه خیر و صلاح در پیش می گیرند و نیز با كمترین تذكری از راه اصیل منحرف می شوند .

چه خوب است كه تلقین بر اساس ارائه الگو باشد ، زیرا در كودكان تقلید قوی است . جلوه آن كتاب خوانی كودك چهار ساله است كه بر اساس تقلید از رفتار پدر انجام می گیرد . در تلقین ، جالب به نظر آمدن برای كودك نقش اساسی دارد.

به همین نظرگاهی كودك نقش آب حوضی ،‌ زمانی نقش لباس فروش ، بقال ،‌ پلیس ، راننده و ... را بازی می كند . او مقلد خوبی است و چه بسیار مسئولیت ها را كه به صورت غیر مستقیم می آموزد نه مستقیم ، فی المثل بهترین راه واداشتن طفل به مطالعه ، سرگرمی خود والدین به مطالعه است .

۴- تماس مستقیم و تجربه : برای آموزش مسئولیت تنها ارائه الگو و تلقین كافی نیست باید اجازه دهیم كه او با مسئولیت خود تماس پیدا كند و زمینه ی مورد نظر را تجربه كند . ضمن تجربه و تماس با مسئولیت :

اولاً : روح مسئولیت از راه تجارب قوی می شود .

ثانیاً : مسئولیت در آدمی راسخ و ریشه دار می گردد .

ثالثاً : به مسئولیت عادت می كند .

رابعاً : اشتباهات او در حین عمل ، رفع و اصلاح می شود .

خامساً : در ضمن تجربه و تمرین ، شغل و مسئولیت آینده ی فرد معلوم می شود و امكاناتی را كه برای موفقیت او در زندگی آدمی مورد لزوم است فراهم می گردد .

مسئولیت را با چه كارهایی شروع كنیم

برای این سوال دو پاسخ می توان معین كرد :

۱- كاری كه به تناسب و برحسب جریانات عادی پیش آید .

۲- كار و مسئولیتی كه متناسب با مقتضای سنی و امكانات مورد نظر باشد .

در زندگی روزمره كارهایی كه برای آدمی پیش می آید بسیار است : از پوشیدن و كندن لباس گرفته تا پهن و جمع كردن رختخواب ، رفع نیازهای اولیه چون خوردن و نوشیدن و پوشیدن كفش ، گذاردن بند و تكمه لباس ، ردیف كردن وسائل و ابزار شخصی و از این قبیل .

در واگذاری نوع مسئولیت ، مقتضای سنی باید رعایت شود ، ‌در هر سنی باید نوعی تكلیف و مسئولیت خاص به افراد داد و توقع خاصی باید داشت . فی المثل از كودك چهار ساله نمی توان توقع داشت كه در مجلس چون ما دو زانو بنشیند .

از كودكان شش تا دوازده ساله نمی توان انتظار داشت كه شبهای ماه رمضان چون ما احیاء بدارند.

به طور خلاصه در سال های اولیه هر چند مسئولیت سبك تر و ملایم تر بهتر ، و هر چه شیرین تر و دلچسب تر، ارزنده تر .

مثلاً از بچه سه تا چهار سال می توان خواست كه كارش را روی نظم و ترتیب انجام دهد ، ‌اسباب بازی خود را ردیف كند و آنها را در جای معینی بگذارد .

از كودك پنج ساله می توان توقع داشت كه لباس خود را بپوشد ، بند كفش خود را ببندد ، خودش برای خود آب بیاورد ، تكمه كتش را بیندازد ، وقتی به دستشویی می رود ، خودش لباسش را در آورد و…

در همین سن و كمی بالاتر می توان از كودك خواست اطاق یا حیاط را با جارویی كوچك تمیز كند .

از كودك پنج - شش ساله می توان خواست سفره بگستراند ، ‌قاشق و چنگال بگذارد ، سطل آشغال را خالی كند ، به گلدان های خانه آب دهد . این كار برای سنین بالاتر در سطحی وسیع تر قابل پیاده شدن است .

كودكان نه – ده ساله می توانند مسئولیت های بزرگتری را عهده دار شوند . فی المثل به منزل همسایه پیامی ببرند ، چیزی را تحویل دهند و یا شیئی را بیاورند .

به كودكان با سفارش قبلی به بقال می توان اجازه داد تا به مغازه سرگذر برود و مثلاً قرقره یا بیسكویتی بخرد و بیاورد . یا قفسه كتاب را منظم كند ، میز و صندلی را گردگیری كند ، كاردستی و حتی كار تولیدی انجام دهد، ‌و نیز از همین گروه كودكان می توان خواست رختخواب خود را پهن و جمع كنند ،‌ زیر پای شان را تمیز كنند ظرفها را با رعایت احتیاط بشویند و …

نوجوانان چهارده ساله باید تا حدود زیادی قادر به انجام كار منزل باشند ، حتی در موقع ضرورت از پزشك محل دعوت كنند كه به خانه بیاید ؛ در منزل تعمیرات جزیی را انجام دهند ، حتی غذا بپزند ؛‌ برای مخارج منزل صورت حساب تهیه كنند ؛‌ گل بكارند ؛ به تعمیرات ساختمان كمك كنند ؛ به كشت و كار بپردازند ؛ ‌درخت و گلها را درست كنند و…

نكاتی در واگذاری مسئولیت ها

برای پرهیز از عواقب نامطلوبی كه در واگذاری مسئولیت ها ممكن است مطرح باشد ، مربیان و روانشناسان تربیتی نكاتی را پیشنهاد می كنند كه اهم آنها عبارت است از :

۱- میزان مسئولیت متناسب با توانایی و استعداد كودك باشد ؛ زیرا در غیر این صورت كودك از مسئولیت ، فراری و به آن بدبین می شود .

۲- هرگز سعی نشود كه مسئولیت بر كودك تحمیل گردد زیرا ممكن است : اولاً مایه صدمه جسمی گردد و ثانیاً امكان دارد عصیان و مقاومت طفل را برانگیزاند .

۳- نوع مسئولیت هایی كه به كودك واگذار می شود سریع الوصول باشد ؛ یعنی به صورتی باشد كه طفل هر چه زودتر از عهده ی انجامش برآید . ‌اگر هدف بلندی در پیش است آن را به هدف های جزیی تقسیم كنید تا طفل مرحله به مرحله آن را طی كند ؛‌ زیرا وصول به هدف های كوچك مشوقی درونی برای كودك خواهد بود .

۴- در انجام مسئولیت ، كودكان را یاری دهید . اولین گام در این مرحله آن است كه او یاد بگیرد كه چگونه از عهده انجام مسئولیتش بر آید و چگونه باید به هدفش برسد . آنجا كه كمكی لازم باشد سعی كنید این كمك به صورت غیرمستقیم باشد ، ‌زیرا درغیر این صورت كودك متکی بار می آید .

۵- در دادن مسئولیت میزان فرصت او را در نظر گیرید . تمام وقت او را پر نكنید چون او زمانی را برای بازی خود نیاز دارد و نیز فرصتی را هم برای انجام كارهای مدرسه لازم دارد . غیر از این جنبه ، باید فرصت هایی آزاد هم در اختیار داشته باشد تا آن گونه كه خود می خواهد برنامه ریزی كند .

۶- مسئولیت را كم بدهید و خوب تحویل بگیرید تا او منضبط و حسابگر بار آید .

۷- برای این كه در موقع تحویل گرفتن مسئولیت دچار مشكلاتی نشوید و مجبور نگردید كه او را تنبیه و از او بازخواست كنید لازم است در فاصله ی دادن مسئولیت تا تحویل گرفتن آن وظیفه اش را به او گوشزد كنید .

۸- با مراعات همه ی این نكات باز هم ممكن است كودك درانجام مسئولیت دچار قصوری گردد ، در این جا زیاد سخت گیری نكنید ، ‌انعطاف پذیر و با گذشت باشید . از او بخواهید كه وظایفش را كامل و نیكو مجدداً انجام دهد .

كودك در پذیرش مسئولیت آزاد باشد یا محدود ؟

مسئولیت را نمی توان و نباید بر كودكان تحمیل كرد ، ‌بلكه باید روح و میل آن را در كودكان ایجاد نمود . تجارب و بررسی ها نشان می دهد كه مسئولیت تحمیلی ریشه دار نمی گردد و به زودی از میان می رود و حتی گاهی اثر معكوس دارد ، توصیه مربیان در دادن مسئولیت به كودكان این است كه در واگذاری آن ، دو اصل مورد نظر باشد:

۱- اصل آزادی : منظور این است كه كودك در پذیرش مسئولیت خود آزاد باشد . اما مسئله ای كه در این جا مطرح می شود این است كه در بسیاری از موارد كودك صلاح و فساد امور را درك نمی كند و دادن آزادی به او ممكن است موجب لطمه ای شود .

در چنین صورت شك نیست كه حق رأی ندارد . ‌رأی ، رأی والدین اوست ؛ ولی این امر موجب نمی شود كه باز هم مسئولیت به گونه ی تحمیلی باشد . می توان خواسته خود را با زبان كودك اعمال كرد .‌ به صورتی غیر مستقیم طفل را وادار كرد حرف ما را بزند و خواسته ما را بگوید و آزادی او رعایت گردد .

این امر گو این كه یك فریب تربیتی است ولی گناه به حساب نمی آید چون در طریق خیر و صلاح كودك است .

اما در صورتی كه او فساد و صلاح را ولو بسیار جزئی تشخیص می دهد، به همان میزان باید در پذیرش مسئولیت آزاد باشد وگرنه كودك به صورت یك شیء در می آید .

‌گاهی مسئله صورت سومی هم پیدا می كند و آن این كه درست است او صلاح و فساد را تشخیص نمی دهد ولی انتخاب او موجب لطمه ای به خیر و مصلحتش نیست . دراینجا هم آزادی او را محترم می شمریم و او را در انتخاب ، آزاد می گذاریم .

بدین سان درهمه حال اصل بر رعایت آزادی است ولی گاه و بی گاه كنترل و مداخله ما هم وجود دارد .

۲- اصل رغبت : برای این كه مسئولیتی نیكو انجام شود باید خودِ فرد به انجام آن راغب باشد و رغبت به هنگامی است كه او در انتخاب ، آزاد و در مسئولیت ، به نحوی ذی نفع باشد .

برای موفقیت در این زمینه بهتر است كه دو یا سه امر اندیشیده و مورد صلاح را در برابرش قرار دهیم و او را در انتخاب یكی از آنها آزاد بگذاریم ، فی المثل بگوییم كه این دو كار در پیش است تو هم می توانی ظرفها را بشویی و هم می توانی اطاق را جارو كنی ، كدام یك را می پسندی ؟

خوشبختانه رغبت ، امری اكتسابی و از راه تلقین قابلِ اِعمال و نفوذ است و می توان زمینه آن را در كودك ایجاد كرد.

غرض نهایی ما در پرورش مسئولیت :

در این زمینه از مسائل متعددی باید سخن بگوییم كه اهم آنها عبارت اند از :

۱- در پرورش مسئولیت ، كوشش آن باشد كه كودك متكی به خود و عمل خود باشد ، آنجا كه مقاومت و استقامت ، لازم باشد بایستد و آنجا كه تسلیم می شود كورمال و نیندیشیده نباشد .

۲- مسئولیت در فرد عمیق باشد آن چنان كه از پذیرش و عمل آن وجدانش راضی باشد و خود را سر بلند احساس كند . در چنین وضعی نیاز به مراقبت و نظارت دیگران نیست و رفتار از درون و از عمق او سرچشمه می گیرد . به پیامبر گفتند : خدا كه نیازی به نماز و عبادت تو ندارد چرا خود را به زحمت می افكنی ؟ فرمود : درست است كه خدا نیازی به عبادتم ندارد ، آیا من خود بنده شاكر و وظیفه شناسی نباشم ؟ .

۳- انجام مسئولیت و وظیفه به صورت عادت در آید بدان گونه كه ترك آن عمل رنج آور باشد نه عمل به آن.

۴- مسئولیت دارای جهت باشد به گونه ای كه بعداً قادر به اجرای یك نقشه و پیاده كردن یك طرح باشد . آن روز كه جنبه رهبری برای او مطرح است مایه ای داشته باشد و آن روز كه برایش رهروی و تابعیت مطرح است تابعی اندیشمند و عاقل باشد . در جنبه مادی هم مسئله به همین گونه است ، مسئولیت مادی و شغلی او به گونه ای باشد كه به یك امر تولیدی منجر گردد .


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.