تبعات ملی تغییرات را فراموش نکنید

نگاهی به موضوع تغییر پول ملی

به نظر می رسد مدتی است که دامنه شعار ابتکاری تغییر(change)، در عمل با مدل خاص خود به کشور ما نیز سرایت کرده است و جریانی سعی دارد حتی با قالب شکنی در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اعتقادی و... مدلی برای تحقق این شعار ارائه و اجرا کند. معمولا تصمیم اولیه غالب این تحولات در محافل خاصی گرفته شده و سپس در جامعه به شیوه های مختلفی یارگیری می شود. نگاه به شواهد گذشته نشان می دهد اراده ای که پشت این تصمیمات قرار دارد به قدری مصمم هست که هرگاه نتوانسته اشخاص با جایگاه های ذی نفوذ و حتی کانونهای مهم و قانونی تصمیم گیری در جامعه از جمله سازمان برنامه، مجلس و... را با خود همراه کند از آنها عبور کرده و با اجرای سلیقه ای، نظام سیاسی کشور را در مقابل عمل انجام گرفته قرار داده است اکنون عوارض این شیوه های اجرا شده در گذشته در زمینه اقتصادی (از طرح وامهای زود بازده گرفته تا تخلفات در شیوه اجرای سلیقه ای اصل ۴۴ و طرح تحول اقتصادی) در اقتصاد کشور آشکار شده است.

در زمینه سیاسی نیز در هر دو زمینه خارجی و داخلی آثار نامطلوب تکرویها بصورت مشهود تبعات خود را ظاهر کرده است، و در زمینه برنامه های اجتماعی نیز که ارتباط تنگاتنگی با بقیه برنامه ها از جمله برنامه های اعتقادی و اقتصادی و غافل شدن از اشتغال دارد آثار خود را بصورت چشمگیر با ایجاد تفاوتهای عمده در حجاب فرزندان با والدین (نسل دیروز و امروز) در جامعه ظاهر کرده است و اکنون نیز فضای اجتماعی، سیاسی و امنیتی جامعه را به طرز نامطلوبی به چالش کشیده است در زمینه اعتقادی نیز، آثار تخریبی برنامه های ابتکاری جدید با معرفی نوع جدیدی از رابطه با ولی عصر (عج)، خرافه گری و مذهب ایرانی به تایید اکثر علما رسیده است. اکنون تکمیل حلقه تبعات منفی این ابتکارهای جدید یک آشفتگی قومی کم دارد که با اعمال نفوذهایی در نوع نظر سنجی در رابطه با تغییر اسم پول ملی توسط بانک مرکزی در جریان است; حرکتی که در صورت ارزیابی سطحی به واسطه شتابزدگی و غفلت از تبعات منفی آن می تواند دشمنان اتحاد ملی ما را به سم پاشی های قوم گرایی برای ایجاد تفرقه وسوسه کند، لذا شایسته نیست که این موضوع نیز مثل موارد فوق در شرایط کنونی زیر سایه سنگین بعضی مصلحت اندیشی های مرسوم مغفول واقع گردد. اما قبل از اشاره به این دغدغه لازم است مقدمه ای از تاریخ ایران برای تذکر به اردوگاه تفرقه و خلع سلاح آنها یادآوری شود. تاریخ نشان داده که مردم فهیم و شجاع ایران علی رغم بسترسازی های قبلی و برنامه ریزی های مختلف استعمار گران هیچگاه زیر پرچم قومیتها مقابل هم صف آرایی نکرده اند و همیشه در مقابل دشمنان این مرز و بوم موضع مشترکی ایجاد کرده اند برای اثبات این ادعا کافی است تاریخ معاصر ایران را ورق بزنیم و شکست ارتش متجاوز عثمانی را در مقابل جانفشانی های لشگری از هموطنان مرز نشین آذری در جنگ چالدران به یاد آوریم. در این جنگ دولت مرکزی وقت به دلیل اینکه شاه صفوی به همرا تعدادی از فرماندهان نظامی بدور از پایتخت در غرب کشور بودند غافلگیر شد اما شاه صفوی به سرعت و بدون آرایش نظامی ملی منسجم، لشگری را عمدتا از مرزنشینان تشکیل داده و با سلاح های سرد معمولی متجاوزین عثمانی را که مجهز به ساز و برگ نظامی مدرن ازجمله توپ و اسلحه های گرم بودند در دروازه ورودی ایران شکست می دهند.

این معجزه یکبار دیگر در تجاوز حزب بعث به سرکردگی صدام معدوم در دفاع مقدس به واسطه حضور هموطنان خوزستانی ما در خوزستان ایران (و به اصطلاح عربستان صدام) در شرایط بحرانی ایران بعد از انقلاب تکرار شد و با دلاوری های غیور مردان کرد ما که در مناطق غربی ساکن بوده و دشمنان غافل دل به همراهی آنها بسته بودند همراه شده و پروسه شکست این حزب منحله را هموار کرد. در این بین بررسی همدلی ملی مردم ایران در نهضت مشروطیت نیز خالی از لطف نیست نمونه هایی از این دست در طول تاریخ ایران کم نیستند اما اگر کسی قصد نداشت تاریخ را مطالعه کند کافی است مزار شهدای اقوام مختلف ایران پهناور را بررسی کند قطعا با مشاهده تشابه سرانه آمار شهدا به نتایج مایوس کننده ای برای تفرقه افکنان و بدخواهان خواهد رسید که نشان از اتحاد و همدلی ملت یکپارچه ایران دارد. دربحث شعور سیاسی و اعتقادی مردم ایرن زمین نیز علاوه بر آنکه موارد فوق تبلور عینی این شعور می باشد کافی است به این نکته که از رخدادهای عینی تاریخی منتج شده و اتفاقا توجه به آن برای مخترعین بازی جدید دین و مذهب ایرانی که با فریب افکار عمومی سعی در توسعه یارگیری در جامعه دارند نیز مفید است اشاره شود، که مردم فهیم و با شعور ایران در ارزیابی های خود اولا همیشه به ریشه ها توجه داشته و ثانیا منطق و بینش درست را هرچند از بیگانگان با آغوش باز پذیرفته و بر آن استوار بوده اند.

برای اثبات این ادعا کافی است به جذب دین جهانشمول اسلام که فارغ ازمرزهای جغرافیایی، با دستورات الهی نوع بشر را مخاطب خود قرار می داد توسط مردمی اشاره شود، که جنگجویان آنها در ایران باستان لرزه براندام قویترین ارتشهای زمان انداخته بودند طوری که عقده های خفته آن، امروز هم در دل افسانه هایی چون فیلم تخیلی سیصد آشکار است. اهمیت این نکته زمانی بیشتر می شود که این دین توسط مردمی جذب می شود که در عین قدرت در عهد باستان در جهان متمدن امروزی میراث دار منشور سازمان ملل نیز هستند و دین جدید را از ملتی جذب می کنند که سابقه جاهلیت را با خود به یدک می کشیده اند. تفاوت هایی که سابقه آنها در نامه یزد گرد سوم به خلیفه دوم توصیف شده است و قرآن در مقام تعصب جاهلی عرب آن زمان به صراحت در سوره الشعرا» می فرماید: ولو نزلناه علی بعض الاعجمین ۱۹۸ فقراه علیهم ما کانوا به مومنین ۱۹۹ " اگر قرآن را بر پیغمبری غیر از نژاد عرب فرستاده بودیم و بر آنها می خواند، هرگز به آن ایمان نمیآوردند." آیات فوق موید این واقعیت است که اگر قرآن بر ایرانیان نازل شده بود عرب به آن ایمان نمیآورد، ولی قرآن بر عرب نازل شد و ایرانیان به آن ایمان آوردند و این فضیلت دلیلی برای اثبات شعور سیاسی و اعتقادی ایرانیان در طول تاریخ است. برای اثبات جذب عاشقانه و اختیاری دین اسلام توسط ایرانیان و پایداری آنها بر آن نیز کافی است به تغییرات قبایل خونخوار مغول در ایران در سلسله های مختلف اشاره کرد که پیوسته علیرغم پیروزی آنها در میدان های جنگ با ایران، برندگی شمشیرشان، مقهور ایمان ایرانیان شده و مسلمان می شدند.

برای اثبات عینی این ادعا کافی است به آمار مساجدی که بدست مغولها در ایران ساخته شد مراجعه شود. اکنون بعد از گذشت بیش از هزار سال از جذب دین مقدس اسلام در ایران مردم این کشور از هر قومی به استثنای اقلیتهای محترم دینی سفره های عقدشان را با قرآن مزین می کنند و سعی می کنند دستورات آن را در زندگی چراغ راهشان کنند لذاست که اعتقاد قلبی به دستورات آن از قبیل آیه یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر« وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله علیم خبیر۱۳ الحجرات "ای مردم شما را از مرد و زن آفریدیم و شما را در تیره ها و قبائل مختلفی قرار دادیم تا همدیگر را بشناسید (این دسته بندی ها ملاک امتیاز و برتری نیست) همانا گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست همانا خداوند دانا و آگاه است" فضای سو»استفاده برای تفرقه افکنان را از بین برده است.

اما موارد فوق از اهمیت این موضوع نمی کاهد که همه ارگانها، نهادها یا سازمان های بدنه نظام اسلامی حساسیت لازم را داشته باشند و حرکت شتابزده و نسنجیده ای در جهت تحریک وسوسه بعضی گروهکها برای سم پاشی های افکار عمومی در جهت زنده کردن حساسیت های گذشته در خصوص اسم یکی از بانکها در اذهان عمومی نکنند. لذا شایسته است این نهادها از جمله بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در برنامه ها، رفتارها و اسامی منتشر شده که اخیرا بعد از قطعی خواندن تصمیم خود در خصوص حذف صفرها و تغییر واحد پول ملی بدون کسب تکلیف از نهادهای قانونگذار، صرفا به استناد نظرات داخلی خود در پیش گرفت و با ارائه مدل جدیدی از جلب مشارکت عمومی، فقط در انتخاب اسم خاصی برای پول جدید خود که به نظر از پیش تعیین شده بود به نظر سنجی عمومی مراجعه کرد و سعی در یارگیری از افکار عمومی داشت، نهایت دقت خود را داشته باشد. بهتر است در صورتی که بانک مرکزی بخواهد حتی اسم این پول را برای جلوگیری از مقایسه، از دسترس اذهان عمومی خارج کند و نمود عینی صورت مساله واقعی انباشت تورم در سال های گذشته را پاک کند حداقل از اسمی که ریشه ملی دارد، استفاده کند چرا که با توجه به سنخیت معنی پارسی با قومیت گرایی به نظر می رسد از تفکرات مذهب جدید ایرانی که سعی دارد دین را در چارچوب مرزها محصور و اختصاصی فرض کند متبلور شده است.

نویسنده : توحید شوطی