چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

پتک فقر بر قلک سرمایه اجتماعی


پتک فقر بر قلک سرمایه اجتماعی

تاثیر متقابل سرمایه اجتماعی و فقر

سرمایه اجتماعی مجموعه‌ای از هنجارها، ارزش‌های غیر رسمی، قواعد عرفی و تعهدات اخلاقی است که رفتار متقابل افراد در آنها شکل می‌گیرد و موجب تسهیل روابط اجتماعی می‌شود. سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مولفه‌های مهم اجتماعی در جوامع، بر دیگر مولفه‌های جامعه از جمله امور اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، مشارکت و ... تاثیر بسزایی دارد که در این میان فقر نیز از سرمایه اجتماعی متاثر می‌شود و از طرفی بر آن تاثیرگذار است.

یکی از جنبه‌های مهم در توسعه پایدار، استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است. به طور معمول و در نگاه اول، آنچه توسعه و رشد اقتصادی بر پایه آن بنا شده، شامل سرمایه طبیعی، سرمایه مادی و سرمایه انسانی است که به عنوان ثروت یک ملت شناخته می‌شود.

این مساله به تازگی معلوم شده که این سه نوع سرمایه، فقط بخشی از فرآیند رشد اقتصادی را تعیین می‌کنند؛ چرا که اینها از راهی که بازیگران اقتصادی با یکدیگر تعامل می‌کنند و به یکدیگر نظم می‌بخشند تا رشد و توسعه را فراهم آورند، چشم می‌پوشند. پس برای بررسی اختلاف رشد میان کشورهایی که از نظر آن سه دسته سرمایه، دارای وضعیت یکسانی هستند، باید در پی حلقه‌ای دیگر بود؛ آن حلقه مفقوده، «سرمایه اجتماعی» است.

بحث و پژوهش پیرامون سرمایه اجتماعی در چند دهه اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در جهان را به‌طور فزاینده به خود جلب کرده است. بالطبع این مفهوم حتی بسیار زودتر از مفاهیم دیگر وارد جهان سوم شد و در مدتی بسیار کوتاه سفره خود را در کل دنیا گستراند. به جرات می‌توان گفت «هیچ حوزه ای در تحلیل اجتماعی، اقتصادی و سیاست‌گذاری، از آن چه که بانک جهانی حلقه گمشده توسعه می‌نامد در امان نمانده است، از روسیه و جهان سوم گرفته تا زاغه نشین‌های آمریکای شمالی» (بن فاین،۱۳۸۵). در ایران نیز در سال‌های اخیر سرمایه اجتماعی یکی از موضوعات مورد توجه پژوهشگران و نهادهای حکومتی و نیز مقامات و مسوولان کشوری بوده است که جای دادن سرمایه اجتماعی به‌عنوان یکی از مولفه‌های مهم به کار رفته در سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران شاهد این مدعا است.

باید توجه داشت که سرمایه مادی، با ایجاد تغییرات در مواد، جهت شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می‌کند به وجود می‌آید و از جنبه‌ای ملموس و قابل مشاهده برخوردار است، اما سرمایه اجتماعی، در روابط میان افراد تجسم می‌یابد و زمانی به وجود می‌آید که روابط میان افراد به شیوه‌ای دگرگون شود که کنش را تسهیل کنند. در تعریف باید عنوان کرد، سرمایه اجتماعی منابع یا منافع حاصله در اثر عضویت فرد یا افرادی است که در شبکه روابط اجتماعی قرار می‌گیرند و تعامل در آن شبکه اجتماعی، هم تولید منبع و هم تولید منفعت می‌کند؛ آن منبع و منفعت تولید شده که برون‌داد شبکه روابط است را می‌توان به عنوان «سرمایه اجتماعی» در نظر گرفت یا به عبارت ساده‌تر، پیوند بین افراد در شبکه ارتباطات اجتماعی را می‌توان سرمایه اجتماعی دانست.

امروزه سرمایه اجتماعی رابطه پیچیده‌ای با اقتصاد پیدا کرده است. بدیهی است که سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهوم سرمایه انسانی و مادی دارد که در علم اقتصاد مطرح است؛ بنابراین در این سلسله مقالات به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با شاخص‌ها و متغیرهای اقتصادی از قبیل فقر، توسعه، تورم، نابرابری، فساد مالی، نرخ رشد، بیکاری خواهیم پرداخت که در این بخش، شاخص فقر مورد بحث قرار می‌گیرد.

● فقر و تاثیر آن بر سرمایه اجتماعی

بدون شک فقر از زمره مهم‌ترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه‌ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر از جمله مسائلی است که همواره و در همه حال مورد توجه سیاستمداران و اقتصاددانان می‌باشد. به جرات می‌توان گفت که موضوعی همیشه تازه و بکر است. با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان فقر نه تنها کاسته نشده، بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش نیز است که گسترش روز به روز اقدامات جامعه جهانی بر علیه فقر نیز موید این موضوع است. از جمله اقدامات مهم و موثر جهانی برای مقابله با فقر می‌توان به اهداف توسعه هزاره (MDGs) اشاره کرد که اولین هدف از هشت هدف (Target) مطرح این سند جهانی، ریشه کن کردن فقر مطلق و گرسنگی است. مشکلات فقر صرفا منحصر به پیامدهای خود فقر نمی‎باشد، بلکه بر شاخص‌های اجتماعی مهم دیگری نیز تاثیرگذار است.

تمامی رویکردها و نظریه‌های موجود حاکی از آن‌ هستند که فقر می‌تواند از راه‌های مختلف سطح سرمایه اجتماعی را در بین خانوارها تحت تاثیر قرار دهد. فقر را می‌توان فقدان نسبی درآمد، دارایی، خدمات پایه، منزلت، امکانات آموزشی، تحرک اجتماعی و نیز عدم حضور و مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها تعریف کرد. همان‌گونه که از تعریف برمی‌آید، افراد فقیر از حضور فعالانه در صحنه اجتماع و مشارکت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرهیز می‌کنند و جامعه نیز این شرایط را برای آنان کمتر پیش می‌آورد.

فقر به نوبه خود بی‌سوادی، محیط مسکونی نامساعد، ضعف و انواع محرومیت‌ها و محدودیت‌ها را به همراه می‌آورد. طبعا نداشتن درآمد در جامعه امروز انسان را از بسیاری از قابلیت‌ها و امکانات گوناگون نظیر امکان تحصیل باز می‌دارد و به تبع آن بی‌سوادی، بی‌اطلاعی را در جهانی که داشتن اطلاعات، لازمه زندگی در آن است، به همراه می‌آورد. در باب چگونگی این ارتباط باید گفت که در واقع افراد فقیر، تحت تاثیر واقعیت زندگی خودشان از قبیل درآمد‌ کم، بیکاری، بیماری، بی‌سوادی و بی‌سرپرستی و... قرار می‌گیرند که این امر متعاقبا آنان را به نوعی بی‌اعتمادی، عدم مشارکت، کاهش روابط و تضعیف پیوندهای اجتماعی که همه و همه از مولفه‌های اساسی سرمایه اجتماعی هستند، دچار می‌کند.

جایگاه و رتبه فرد در گروه و محیط اجتماعی به میزان برخورداری وی از انواع سرمایه‌ها از قبیل سرمایه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بستگی دارد و باید بدانیم که این سرمایه‌ها قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند و بر همدیگر تاثیر می‌گذارند، به طوری که صاحبان منابع تولید و اندیشه و سرمایه، ضمن دارا بودن بیشترین سرمایه اقتصادی، بیش‌ترین سطح سرمایه اجتماعی را نیز در اختیار دارند و افراد فقیر و بیکار، کمترین مقدار را از منظر سرمایه اقتصادی و اجتماعی دارا هستند؛ بنابراین فقرا در کنار کمبود سرمایه اقتصادی، فاقد تحصیلات بالا، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، روابط و پیوندهای اجتماعی و عضویت‌ سازمان‌های مردم‌نهاد بوده که در واقع عناصر ضروری تشکیل و گسترش سرمایه اجتماعی هستند. نکته حائز اهمیت اینکه، فقر و محرومیت عواملی هستند که فرآیند باز تبدیل سرمایه‌ها به یکدیگر را نیز دچار اختلال می‌کنند. در اندک مطالعات انجام گرفته در این خصوص در ایران بر همبستگی قوی منفی بین وضعیت فقر با سرمایه اجتماعی اشاره شده است، به این معنی که خانوارهای فقیر در کلیه مولفه‌های مربوط به سرمایه اجتماعی ضعیف‌تر از خانوارهای مرفه بوده‌اند. از این‌رو در مجموع می‌توان انتظار داشت که محرومیت مادی و سطح پایین رفاه جامعه و گسترش فقر به انحای مختلف موجبات کاهش سرمایه اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.

● ارتباط متقابل و دو سویه فقر و سرمایه اجتماعی

تاکنون از ارتباط و تاثیر فقر بر سرمایه اجتماعی صحبت رفته است، ولی باید دقت کرد که بین سرمایه اجتماعی و فقر رابطه متقابل و دوسویه تنگاتنگی وجود دارد، در حدی که نمی‌توان مشخص نمود که کدام یک تاثیر بیشتری بر دیگری دارد، به این صورت که طبق گفته‌های بالا، فقر تاثیر منفی بر میزان سرمایه اجتماعی افراد و گروه‌ها دارد، از طرفی افزایش میزان سرمایه اجتماعی به طرق گوناگون، زمینه لازم برای ارتقای سطح رفاه افراد فقیر و متعاقب آن زمینه رشد فرهنگ مشارکتی، روحیه داوطلبانه، همکاری و اعتماد اجتماعی فراگیر را فراهم می‌سازد و نوعی پیوند و رابطه محکم، صمیمیت و کمک متقابل را در سطح بین فردی ایجاد می‌نماید.

● تحلیل وضعیت موجود سرمایه اجتماعی از منظر آمار فقر

مروری بر آمار سازمان ملل که در گزارش توسعه انسانی سال ۲۰۱۱ این نهاد بین المللی آمده است نشان می‌دهد که جمعیت زیر خط فقر درآمدی ایران (که بر مبنای ۲۵/۱ دلار PPP در روز می‌باشد) در بین سال‌های ۲۰۰۰ الی ۲۰۰۹ حدود ۵/۱ درصد از جمعیت را شامل می‌شود.

این شاخص برای کشورهایی چون اسلوونی، مجارستان، لهستان، کرواسی و مالزی تقریبا برابر صفر درصد افراد جامعه می‌باشد و این رقم برای کشورهایی چون رومانی، صربستان، آلبانی و اوکراین زیر ۱ درصد است. با توجه به این شاخص، کشورهایی چون هند با ۴۲ درصد، کنگو با ۵۴ درصد، سوازیلند با ۶۳ درصد، بنگلادش با ۵۰ درصد، تانزانیا با ۶۸ درصد، مالاوی با ۷۴ درصد و مالاوی با ۸۴ درصد بیشترین درصد افراد فقیر را دارا هستند.

مطابق آخرین آمارهای موجود بانک جهانی در بازه زمانی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ نیز ۲۰ درصد فقیرترین افراد جامعه در ایران سهمی حدود ۴/۶ درصد از مصرف یا درآمد ملی را دارا بوده‌اند که این نسبت برای کشور‌های مجارستان ۴/۸ درصد، ایتالیا ۵/۶ درصد، آرژانتین ۱/۴ درصد، ایالات متحده ۴/۵ درصد و ترکیه ۷/۵ درصد است. در ضمن بر اساس آمار آخرین گزارش بانک جهانی (WDI ۲۰۱۱) سهم دهک بالا از کل درآمد ۶/۲۹ درصد و سهم دهک پایین ۶/۲ درصد می‌باشد.

همچنین آخرین آمار رسمی شاخص ضریب جینی برای ایران که مربوط به سال ۲۰۰۵ میلادی است، ۳۸۳/۰ درصد را نشان می‌دهد که البته با توجه به تحقیقات انجام شده اخیر که آمار آن هنوز به صورت رسمی انتشار نیافته است، مقدار ضریب جینی برای کشور ایران به میزان ۳۵/۰ (سی و پنج صدم) کاهش یافته است. با توجه به اینکه فقر و نابرابری می‌تواند منجر به عدم اعتماد و در ادامه عامل فرسایش سرمایه اجتماعی شود، طبیعی است که وضع مطلوبی از لحاظ سرمایه اجتماعی برای کشور پیش‌بینی نمی‌شود.

همچنین بر اساس نتایج اخذ شده از یک پژوهش (صالحی امیری، ۱۳۸۷) نیز که به اولویت بندی آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی دهه آتی ایران پرداخته است، از بین ۲۰ محور احصا شده از آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی ایران، فقر با ۶۹/۷ درصد در رتبه پنجم قرار دارد؛ این بدان معناست که در دهه آینده پدیده فقر در ایران به‌صورت یک معضل اجتماعی مطرح خواهد شد که این خود از طرفی ناشی از کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه است و در وهله دوم باعث تنزل سرمایه اجتماعی و وخیم‌تر شدن اوضاع خواهد شد؛ به این ترتیب که فقدان یا کاهش سرمایه اجتماعی و گسترش فقر منجر به بروز معضلات، بحران‌ها و تعارضات متعدد اجتماعی می‌شود.

تاکید دین مقدس اسلام بر رفع فقر و مبارزه با آن، نشانگر آن است که این پدیده آثار و پیامدهای منفی و مشکل‎زایی در زندگی فردی و اجتماعی انسان‎ها دارد، به گونه‎ای که اگر نسبت به آن اقدام مناسب از سوی فرد، جامعه و دولت صورت نپذیرد، معضلات و مشکلات گسترده‎ای در جامعه ایجاد می‎شود.

● جمع‌بندی و راهکار نیل به اهداف سند چشم‌انداز ۲۰ساله کشور

مطابق با سند چشم‌انداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی ایران، جامعه ایرانی در افق این چشم‌انداز شامل یکسری ویژگی‌هایی است که از جمله این ویژگی‌ها برخورداری از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه‌ اجتماعی و تولید ملی می‌باشد و از طرفی شامل برخورداری از سلامت، رفاه، امنیت غذایی، تامین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع متناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهره‌مند از محیط زیست مطلوب نیز است.

همان‌گونه که ملاحظه می‌شود در موارد مصرح در سند چشم‌انداز به سرمایه اجتماعی و فقر اشاره شده است که خود نشان دهنده اهمیت این دو مولفه برای سیاستگذاران می‌باشد. حال بر اساس موارد مطرح شده می‌توان نتیجه گرفت که بین سرمایه اجتماعی و فرآیند نیل به چشم‌انداز ارتباط وجود دارد و همچنین از طرفی چگونگی توسعه و برنامه‌های آن برای توزیع درست منابع، در ایجاد و تقویت سرمایه اجتماعی نقش دارد. در نتیجه بعد از آنکه با عناصری مانند آگاهی، توانمندسازی، اعتماد و مشارکت، سرمایه اجتماعی شکل گرفت، این سرمایه می‌تواند به عنوان یک متغیر مهم در فرآیند نیل به چشم‌انداز وارد عمل شود و به همراهی و همکاری آحاد مردم و کارآمدی برنامه‌ها منجر شود.

معتدل بودن شرایط اجتماعی که از توزیع امکانات و منابع حاصل می‌شود، می‌تواند موجب افزایش اعتماد اجتماعی و تقویت هنجارهای اجتماعی در میان شهروندان شود و زمانی که حس اعتماد اجتماعی به صورت فراگیر در جامعه توسعه و گسترش پیدا کند، می‌تواند بسترساز و ظرفیت‌ساز بسیاری از برنامه‌های مبتنی بر چشم‌انداز گردد. به این ترتیب می‌توان گفت که سرمایه اجتماعی هم بر روند توسعه تاثیرگذار است و هم از آن تاثیر می‌پذیرد؛ بنابراین ضروری است برای نیل به اهداف چشم‌انداز، به اقدامات لازم جهت تقویت سرمایه اجتماعی توجه بیشتری صورت گیرد.

در نهایت برای دستیابی به اهداف مشخص شده در سند چشم‌انداز و سایر برنامه‌های توسعه‌ای و مقابله با فقر در کشور و نیز ارتقای سرمایه اجتماعی، پیشنهاد می‌شود که موارد زیر مورد توجه ویژه قرار گیرند:

- افزایش و گسترش تحصیلات و آموزش ‌عالی که یکی از شاخص‌های تاثیرگذار بر پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد است، خصوصا در افراد قشر پایین جامعه که باعث پیشرفت طبقاتی آنها می‌شود.

- گسترش امکان تحرک طبقاتی و اجتماعی که موجب افزایش رضایت فردی در جامعه شده، سرمایه اجتماعی را افزایش می‌دهد.

- توزیع عادلانه درآمد بین مردم، در کنار رشد اقتصادی می‎تواند موجب کاهش سطح بی‎عدالتی و فقر شود و به تبع آن سطح سرمایه اجتماعی بهبود یابد.

فرهاد پهلوان‌زاده

ادیب عربی

منابع و مآخذ:

- فاین، بن (۱۳۸۵) سرمایه اجتماعی و نظریه اجتماعی: اقتصاد سیاسی و دانش اجتماعی در طلیعه هزاره سوم، ترجمه محمدکمال سروریان، تهران: انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.

- صالحی امیری، علیرضا (۱۳۸۷) چشم‌انداز آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی ایران.

- بانک مرکزی – بانک اطلاعاتی سری‌های زمانی اقتصادی

- World Bank - World Development Indicators ۲۰۱۱

- United Nations Development Programme (UNDP) – HDR ۲۰۱۱

چکیده

اکثر تحقیقات انجام گرفته در سال‌های اخیر به وضعیت نامطلوب سرمایه اجتماعی در کشور اذعان داشته‌اند. متاسفانه با اینکه کشور ایران با توجه به پیشینه تاریخی و مذهبی، پتانسیل قوی برای گسترش و بهره‌برداری از سرمایه اجتماعی دارد؛ اما به دلیل عدم توجه به این مساله و استفاده از نیروی نهفته آن، توجه چندانی به سرمایه اجتماعی و چگونگی تقویت آن صورت نگرفته و از آنجایی که سرمایه اجتماعی، عنصری ثابت و خنثی نبوده و تحت تاثیر تغییرات نظام اجتماعی قرار دارد، این امر سبب کاهش تدریجی سرمایه اجتماعی گشته و سطح متوسط سرمایه اجتماعی در بلندمدت، یک روند نزولی را طی کرده است.