چهارشنبه, ۶ تیر, ۱۴۰۳ / 26 June, 2024
مجله ویستا

آواز غریب


آواز غریب

نورهای حسود بر پیشانی ات تو را پیر نشان می دهد
نفس هایت آواز غریبی است
که کشاورزان خسته می فهمند
هنگام که سرما به خشخاش ها می زند
پاهایت بوی مین می دهد
دهانت بوی گرسنگی
شانه هایت …

نورهای حسود بر پیشانی ات تو را پیر نشان می دهد

نفس هایت آواز غریبی است

که کشاورزان خسته می فهمند

هنگام که سرما به خشخاش ها می زند

پاهایت بوی مین می دهد

دهانت بوی گرسنگی

شانه هایت آوار آوار

آوارگی.

عرقت را پاک کن

مردان زابلی برای دخترت طلا می خرند

پسرت در چاههای «تلّ سیاه*» سیراب است

تا ابد

سیگارت را بکش

این قهوه خانه های کثیف «چایِ سبز*» ندارند

این سالثانیه های خمار

این آرامشِ در نومیدی

این من که توام

روزی تمام می شود

با مرگ ما.

سید الیاس علوی