شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا

بررسی توان نظامی اسرائیل


اسرائیل پس از آمریكا فوری ترین خطر برای ایران است اگر آمریكا قبل از هر اقدام نظامی مجبور به بررسی ابعاد سیاسی بین المللی آن است چنین منعی برای ارتش اسرائیل وجود ندارد اسرائیل هم مرز ایران نیست اما ثابت كرده كه به هنگام تصمیم, به راحتی به اقدام در ماورای مرزهای خود دست می زند اسرائیل اكنون سالهاست كه از نظر اطلاعاتی اقدامات متعددی را علیه دشمنان سنتی منطقه ای خود از جمله ایران آغاز كرده است

در بین كشورهای خاورمیانه بی شك هیچ ارتشی برای امنیت منطقه به اندازه ارتش اسرائیل خطرناك نیست. این ارتش از نظر ابعاد كمی و كیفی به درجه ای از قدرت رسیده كه برای مرقبت از «نه كشوری با ۶ میلیون جمعیت و ۲۰ هزار كیلومتر مربع وسعت» بلكه برای كشوری در ابعاد هندوستان با یك میلیارد جمعیت و ۵/۳ میلیون كیلومتر مربع وسعت كفایت می كند. در حالی كه رسانه های غربی به گونه ای سؤال برانگیز سخنان سیاستمداران خود را مبنی بر تسلیح ایران به سلاحهای متعدد تكرار می كنند، كسی هرگز نیم نگاهی به ارتش تا بن دندان مسلح اسرائیل ندارد. مطلبی كه در ادامه می خوانید پیرامون شناسایی بیشتر خوانندگان با تهاجمی ترین ارتش جهان است. اسرائیل پس از آمریكا فوری ترین خطر برای ایران است. اگر آمریكا قبل از هر اقدام نظامی مجبور به بررسی ابعاد سیاسی بین المللی آن است چنین منعی برای ارتش اسرائیل وجود ندارد. اسرائیل هم مرز ایران نیست اما ثابت كرده كه به هنگام تصمیم، به راحتی به اقدام در ماورای مرزهای خود دست می زند. اسرائیل اكنون سالهاست كه از نظر اطلاعاتی اقدامات متعددی را علیه دشمنان سنتی منطقه ای خود از جمله ایران آغاز كرده است، ژنرالهای اسرائیل از حداقل یك دهه قبل با بسیج نیروهای اطلاعاتی خود دهها نقشه بزرگ و كوچك از تأسیسات حساس ایران تهیه كرده اند و تنها مترصد فرصتی برای حمله هوایی به آنها هستند. چنین اقدامی از سوی اسرائیل قطعا واكنش ایران را دربر خواهد داشت و طبیعتا شرایط ایران از شرایط «عادی» مبدل به شرایط «جنگی» می شود كه این امر اصلا به سود منطقه نیست.

نیروگاه بوشهر

بی شك پس از آمریكا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین و هند، اسرائیل هفتمین قدرت اتمی دنیا است. هیچكس از توان اتمی اسرائیل بطور دقیق اطلاعی ندارد اما مسلما این كشور از ۳ دهه قبل به تولید و انباشت بمب اقدام كرده و اكنون بیش از ۱۵۰ بمب اتمی در اختیار دارد كه برای نابودی نیمی از شهرهای مهم خاورمیانه كفایت می كند. اكنون این دولت مدعی است كه نیروگاه اتمی بوشهر برای حیات این رژیم خطرناك است. اسرائیلی ها رسما اعلام كرده اند كه نیروگاه مذكور از خط قرمز آنها فراتر رفته و برای انهدام آن برنامه دارند و برای این اقدام منتظر چراغ سبز حتی آمریكا نمی نشینند. سخنان آنها واكنش شدید دولت ایران را در پی داشت. اما بی تردید باید تهدید اسرائیل را چیزی بیش از یك بلوف دانست. اسرائیلیها در سال ۱۹۸۱ در اوج جنگ ایران و عراق نیروگاه تموز عراق را طی یك حمله هوایی غافلگیرانه با خاك یكسان كردند.

۶ دهه سابقه نظامی گری

نطفه اسرائیل با درگیری های نظامی بسته شد. حتی قبل از آنكه دولت اسرائیل رسما تشكیل شود، میلیشیاهای یهودی با تهدید، تطمیع و زور اسلحه فلسطینیان را از مناطق مسكونی آنها بیرون می كردند. اما درگیری اصلی نظامی اسرائیل و كشورهای عرب به سال ۱۹۴۸ بازمی گردد زمانی كه با اعلام موجودیت اسرائیل كشورهای عربی درگیر نبردی تمام عیار با آن كشور شدند. نبردی كه منجر به ظهور قدرتی جدید در منطقه شد. در ۱۹۵۶ به دنبال ملی شدن كانال سوئز توسط جمال عبدالناصر، ارتش اسرائیل به همراه نظامیان فرانسوی و انگلیسی درگیر نبردی سنگین با نیروهای مصری شدند. در این نبرد نیز اعراب یارای مقابله با ارتشهای مذكور را نداشته تا آنكه خروشچف از كشورهای فرانسه و انگلیس خواست تا نیروهای خود را از صحرای سینا و مصر عقب بكشند در غیر این صورت با پاسخ اتمی شوروی مواجه می شوند. اما نبرد ۱۹۶۷ بدترین شكست تاریخ را برای اعراب رقم زد. مصر و سوریه كه طی سالهای پایانی دهه ۵۰ و سالهای دهه ۶۰ به تجهیز ارتشهای خود با سلاحهای بلوك شرق پرداخته بودند به توانایی بالایی دست یافته و حداقل به روی كاغذ از اسرائیل قوی تر بودند. همچنین دولتهای عربی دیگر آمادگی كامل خود را برای پشتیبانی نظامی از ارتشهای فوق اعلام كردند. شرایط كاملا به نفع كشورهای عربی بود اما در سحرگاه پنجم ژوئن ۱۹۶۷ بر خلاف انتظار همگان حركت اصلی را برای هجوم، ارتش اسرائیل آغاز كرد. نیروی هوایی اسرائیل با كمك تقربیا تمامی هواپیماهای خود به رهبری ژنرال (یك چشم) موشه دایان با پرواز بر فراز كلیه فرودگاههای منطقه حتی فرودگاههای متروكه كلیه هواپیماهای عربی را منهدم كرد و فرودگاهی را نیز برای استفاده آنها باقی نگذاشت. صبح روز ششم ژوئن اعراب متوجه شدند كه نیروی هوایی ندارند. این در حالی بود كه نیروی زمینی اسرائیل از ۳ مسیر شمال (بلندی های جولان)، شرق (غرب رود اردن) و جنوب صحرای سینا به سرعت پیشروی كرده و در پناه آتش نیروی هوایی ظرف ۶ روز اعراب را با شكست قطعی مواجه كردند. نبرد «۶ روزه» چنان هراسی در دل ارتشهای عرب انداخت كه آنها فكر مبارزه با اسرائیل را برای مدتها به فراموشی سپردند. عبدالناصر نیز استعفا كرد كه البته با ابراز احساسات مردم عرب مجددا به قدرت بازگشت.

جنگ اكتبر

اسرائیل در ۱۹۶۷ به تمامی اهداف خود دست یافت بنابراین برای اولین بار استراتژی خود را از تهاجمی به تدافعی تغییر داد. مهندس بارلو استراتژیست و مهندس ارتش اسرائیل نیز برای اسرائیل در محل تلاقی صحرای سینا و كانال سوئز دژی عظیم با نام «خط بارلو» احداث كرد. خط بارلو از دفاعی مرگبار برخوردار بود. پوشش آتش این خط بی نهایت سنگین و نفوذ به داخل آن تقریبا محال می نمود. اسرائیل با ساخت این خط دفاعی عملا مصر را از ارتباط با كشورهای عربی جبهه شرق جدا می كرد. (ارتش اسرائیل در بین ارتشهای عرب تنها از ارتش مصر وحشت داشت.) تنها یك روز مانده به عید مقدس یهودیان (یوم كیپور) در حالی كه تمام اسرائیلیها خود را برای برگزاری مراسم مذكور آماده می كردند و ارتش اسرائیل در حال نیمه فعال بود، صدها كماندوی مصری در كنار هزاران غواص با گذشتن از خطوط موسوم به آب و آتش اسرائیل وارد سرپلها صحرای سینا شدند. ژنرالهای مصری در عملیاتی كه هنوز جزو شاهكارهای نظامی دنیا محسوب می شود با كمك شناورهایی كه خلق الساعه ایجاد شد صدها تانك و دهها تیپ و لشكر را به داخل خاك اسرائیل (صحرای سینا) منتقل كردند، خط بارلو به مانند خط ماژینو به سرعت درهم شكست و لشكرهای مصری به داخل صحرای سینا سرازیر شدند. ارتش سوریه نیز به سرعت از شمال هجوم به اسرائیل را آغاز كرد. ارتش اسرائیل كه كاملا غافلگیر شده بود با پیامهای رادیویی مرتب از افسران و سربازان خود می خواست تا مرخصی های خود را نیمه تمام گذاشته و به محل خدمت مراجعه كنند. اسرائیل تنها یك راه برای متوقف كردن سیل تانكهای مصری در صحرای سینا داشت، تانكهایی كه ظرف كمتر از یك هفته می توانستند خود را به تل آویو برسانند. «نیروی هوایی». ۴۰۰ هواپیمای اسرائیلی با به كارگیری انواع جنگ افزارهای زره و ضد نفر در ارتفاع پایین به دنبال زمینگیر كردن لشكرهای زرهی مصری رفتند اما آنها در محاسبات خود جایی برای موشك سام (SAM) در نظر نگرفته بودند. انبوهی از موشكهای سام هواپیماهای پیشرو اسرائیل را در بدترین وضعیت تاریخ این كشور قرار دادند. ۱۰۰ هواپیمای اسرائیلی طی چند روز نبرد ساقط شدند باقی آنها نیز از بیم ضربات سام های روسی از فواصل دور اقدام به شلیك می كردند كه معمولا بی نتیجه بود. اكنون نیروهای اسرائیلی توان زرهی و پیاده خود را به صحرای سینا متمركز كردند و از نیروی هوایی خود در نابودی ارتشهای عربی در جبهه شرقی استفاده كردند. جنگ ۱۹۷۳ كه معروف به جنگ اكتبر و یا جنگ یوم كیپور بود ثابت كرد كه اگر ارتشهای عرب بویژه مصریها از برنامه ریزیهای دقیق و اتحاد سراسری برخوردار باشند شكست اسرائیل امری غیر ممكن نخواهد بود.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 3 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.